#سرودولادت_امام_هادی_ع
#سبک_ازکودکی_هام_یادم_میادتا
#یه_خبرایی_امشب_پیچیده
🌷🌷🌷
✅بنداول
یه خبرایی امشب پیچید توشهر مدینه
قیامتی تو کل زمین و عرش برینه
ملائک امشب همه غزل خون و همه شادن
همه دخیل قنداقه ی فرزنده جوادن
🌷
شهرمدینه شد گل افشون
ملائکه ن شادو غزل خون
امام جواد شده پسر دار
مادر شده سمانه خاتون
🌷
خوش آمدی امام هادی (ع)
___________________________
✅بنددوم
مرغ دله من داره دوباره شورونوایی
دلای عاشق همه شده باز چه سامرایی
دهم امام شیعه ها امشب اومد به دنیا
همون که میشه جد عزیز یوسه زهرا (س)
🌷
امشب شبه باب المراده
دلای شیعه ها چه شاده
هادِی النَّقی اومد همون که
گل پسره امام جواده
🌷
مدد مدد امام هادی. (ع)
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس.
https://eitaa.com/saralahmashhadvqom
#بحر طویل_امام علی(ع)_عید غدیر_مهدی امیدی مقدم
صدای کاروان حج طنین افکنده بین دشت
بانگ کاروانی کز طواف کعبه بر می گشت
نورانی و زیبا
قافله سالارشان، سالار عالم
رسول الله خاتم
حضرت پیغمبر اکرم
نشسته بر فراز محملی سبز
به همراه مریدان رو به سمت منزلی سبز
زمینش بر خاک پای مرکبش گلبوسه می داد
نوازش می نمود او را پَر باد
ولی از روزگار ای داد بیداد
زمین یاقوت اشک از دیده می سود
که این حج، آخرین حج نبی بود
بله، این آخرین حج رسول آخرین است
تمام غصه ی عالم همین است
که از سال دگر می رفت از خاک
پیمبر رو به سمت عرش و افلاک
پس از او کیست اما جانشینش؟
چه می شد آخر اسلام و راه راستینش؟
پس از او قافله سالار دین کیست؟
ولی مسلمین کیست؟
خدا فرموده بعد از او دگر پیغمبری نیست
و اما بین افلاک
در آن بالا
میان آسمان ها
قصه این نیست
شبیه حال غمناک زمین نیست
میان عرش غوغایی به پا بود
مهیای حضور مصطفی بود
و جبرائیل...
آماده برای عرض فرمان خدا بود
برای بار آخر، شده آماده ی وحی و نزول بر پیمبر
خدا فرموده جبرائیل! ماموریتت خیلی خطیر است
برو پایین، برو که کاروان نزدیک وادی غدیر است
پیمبر یک نظر بر آسمان کرد
به محض دیدن فوج ملائک دم برآورد؛
تمام حاجیان اینجا بیایند،
جلو رفته، عقب مانده و یا در هر کجایند
خلاصه !!
ساعتی نگذشت که دور پیمبر جمع گشتند
همه حالا کنار برکه ی آب، بروی خاک با حیرت نشستند
به فرمان پیمبر، از جهاز ناقه ها منبر به پا شد
تمام دشت ساکت، بی صدا شد
حواس خلق جمع نطق شیرین جناب مصطفی شد
پیمبر گفت:
با نام خدای آسمان ها
خدایی که بدست اوست جان ها
و حرکت می کند با اذن او دست و زبان ها
بگویید آی مردم : که ولیّ مطلق حق بر شما کیست؟
رسول الله و ختم الانبیا کیست؟
کسی که نفس او اولی ست بر نفس شما کیست؟
گواهی داد امت که:
به جز تو یا رسول الله کس نیست...
پیمبر با نگاهی سوی حیدر
علی را خواند پیش خود به منبر
کف دست علی را در کف دست شریف خود نهاد و گرمتر داد سخن داد:
که مردم
ختم حرف من چنین است
علی بعد از منِ خاتم، امیرالمومنین است
علی بعد از محمد جانشین است
علی حجت برای آسمان ها و زمین است
علی مفهوم بسم الله الرحمن الرحیم است
ولایت عهدم از عهد قدیم است
فقط راه علی راه و صراط مستقیم است
گدای او شوید که اهل عالم، که حتی در رکوعش هم کریم است
بدانید آی مردم!
در شب معراج آنجا که جبرائیل هم بالا نیامد
خدا با من به لحن و صوت حیدر حرف می زد
خودم دیدم میان آسمان ها
هزاران منبر از نور است بر پا
علی بر روی منبرهاست آنجا
ملائک دور او گرم زیارت
علی ارباب و جبرائیل هم آنجا رعیت
علی معنای غیرت
علی تفسیر مردی و فتوت
علی مرد و علی عدل و عدالت
کسی مثل علی دیگر ندیده
دو چشمش را خدا با دست های خود کشیده
خدا یکبار حیدر آفریده
تعجب نیست یک لشکر فقط با اخم او رنگش پریده
و با فریاد او از قهرمانان عرب زهره دریده
علی در آسمان ها آفتاب است
به روی خاک نامش بوتراب است
کرامات علی بیش از حساب است
خدا با او تعارف دارد انگار
علی لب تر نکرده مستجاب است
از او گفتن، از او خواندن،
و حتی اسم او را بر زبان بردن ثواب است
خلاصه :
هرکه مولایش جناب حضرت ختمی مَآب است
بداند که از این پس تحت فرمان جناب بوتراب است
چه می فهمید شأن مرتضی چیست؟
رسول الله می داند علی کیست
کسی که یار او شد یار ما هست،
سزای دشمنش نفرین و مرگ است
ملائک هلهله کردند و مردم،
غرق تکبیر، کنار آبگینه و برکه ی خم
بله، بی مرتضی دین خدا کامل نمی شد
هدف های تلاش مصطفی کامل نمی شد
زائر همیشه بعد نجف کربلا رود
یعنی غدیر اذن دخول مُحَرَّمْ است
باید شویم غدیری،قبل مُحَرّمی شدن
ذکر علی٬ضامن اشک مُحَرَّمْ است
یکی گوید سراپا عیب دارم
یکی گوید زبان از غیب دارم
نمی دانم که هستم هرچه هستم
قلم چون تیغ می رقصد به دستم
نه دِئبـِل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم
ولیکن خاک پای اهل بیتم
الا ساقی مستان ولایت
بهار بی زمستان ولایت
از آن جامی که دادی کربلا را
بنوشان این خراب مبتلا را
چنان مستم کن از یکتا پرستی
که از آهم بسوزد ملک هستی
هزاران راز را در من نهفتی
ولی در گوش من اینگونه گفتی
زاحمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندرین یک میم غرق است
یقینا میم احمد میم مستی ست
که سرمست ازجمالش چشم هستی ست
ز احمد هر دو عالم آبرو یافت
دمی خندید و هستی رنگ وبو یافت
اگر احمد نبود آدم کجا بود
خدا را آیه ای محکم کجا بود
چه می پرسند کین احمد کدام است
که ذکرش لذت شُرب مدام است
همان احمد که آوازش بهار است
دلیل خلقت لیل النهار است
همان احمد که فرزند خلیل است
قیام بت شکن هارادلیل است
همان احمدکه ستارُالعیوب است
دلیل راه و علّامُ الغیوب است
همان احمدکه جامش جام وحی است
به دستش ذوالفقار امر و نهی است
همان احمد که ختم الانبیاء شد
جناب کُنتُ کنزاً مخفیا شد
همان اوّل که اینجا آخر آمد
همان باطن که برما ظاهر آمد
همان احمد که سرمستان سرمد
بخوانندش ابوالقاسم محمّد
محمد میم و حاء و میم و دال است
تدارک بخش عدل و اعتدال است
محمد رحمةٌ للعالمین است
شرافت بخش صد روح الامین است
محمد پاک و شفاف و زلال است
که مرآت جمال ذوالجلال است
محمد تا نبوت را برانگیخت
ولایت را به کام شیعیان ریخت
ولایت باده غیب و شهود است
کلید مخزن سرّ وجود است
محمد با علی روز اخوت
ولایت را گره زد بر نبوت
محمد را علی آیینه دار است
نخستین جلوه اش در ذوالفقار است
به جز دست علی مشکل گشا کیست
کلید کُنتُ کنزاً مخفیا کیست
کسی دیگر توانایی ندارد
که زخم شیعه را مرهم گذارد
غدیر ای باده گردان ولایت
رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب سماوات
به گوش گوشه گیران خرابات
رسولی کزغدیر خم ننوشد
ردای سبز بعثت را نپوشد
تمام انبیاء ساغر گرفتند
شراب از ساقی کوثر گرفتند
علی ساقی رندان بلاکش
بده جامی که می سوزم در آتش
مرا آیینه صدق و صفا کن
تجللی گاه نور مصطفی کن
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#ترجیع_بند
د
خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم
به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم
چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم
خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم
حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
*
صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم
مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم
دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم
خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم
علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
*
خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را
زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را
نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را
میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را
همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوpoeدارم شُکْرُ لِللّٰه
*
نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش
شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش
ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش
نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش
چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
*
رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست
مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست
اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست
بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست
گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
*
ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده
زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده
کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده
خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده
به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
*
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است
عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است
نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است
اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است
به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
🌷#_دوبيتي_هاي_غدير🌷
➖➖🌹➖➖🌹➖➖🌹➖➖🌹
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
➖➖🌹➖➖🌹
در غدیر خم، ولایت شد قبول
برد بالا دست مولا را رسول
رفت بالا دست خورشید غدیر
شد امام و مقتدای ما، امیر
➖➖🌹➖➖🌹
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی
به کائنات ندا شد به صوت جلی
که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر
امام و سرور و مولا علیست علی
➖➖🌹➖➖🌹
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر
شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر
چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر
➖➖🌹➖➖🌹
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام
بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام
ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام
➖➖🌹➖➖🌹
ستاره سحر از صبح انتظار دمید
غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش
زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید
➖➖🌹➖➖🌹
از جام و سبو گذشت کارم
وقت خُم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق
بر خلق جهان علی امیر است
➖➖🌹➖➖🌹
گفت پیغمبر به یارای سخن
پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحفه داد
بر همه خلق جهان فضلش نهاد . . .
➖➖🌹➖➖🌹➖➖🌹➖➖🌹
#مولاناامیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#قصیده
جلوه گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
میتراوید از دل صحرای سوزان بوی عشق
موج میزد عطر انفاس مسیحا در غدیر
چتر زرین آفتاب آورد و ماه از آسمان
نقره میپاشید بر دامان صحرا در غدیر
رودها با یكدگر پیوست كمكم سیل شد
«موج میزد سیل مردم مثل دریا در غدیر»
هدیه جبریل بود« الیوم اكملت لكم»
وحی آمد در مبارکباد مولی در غدیر
با وجود فیض «اَتمَمتُ علیكم نِعمتی»
از نزول وحی غوغا بود، غوغا در غدیر
بر سر دست نبی هر كس علی را دید گفت:
آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر
آی ابراهیمیان! در موسم حج وداع
این خلیل بتشکن، این مرد تنها در غدیر
سرنوشت امت اسلام را ترسیم کرد
غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر
بر لبش گل واژه «من كنت مولا» تا نشست
گلبُن پاک ولایت شد شكوفا در غدیر
منزلت بنگر! که چون هارون امام راستان
لوح ده فرمان گرفت از دست موسی در غدیر
بوی پیراهن شنید آن روز یعقوب صبور
یوسف گمگشتهاش را کرد پیدا در غدیر
زمزم توحید جوشید از دل آن آبگیر
نخل ایمان سبز شد از صبح فردا در غدیر
«بركه خورشید» در تاریخ نامی آشناست
شیعه جوشیدهست از آن تاریخ آنجا در غدیر
بعد از این اشراق صبح صادق از این منظر است
پیش از این گر شام یلدا بود، یلدا در غدیر
فطرت حقجوی ما را دید و عهدی تازه بست
رشته پیوند با عترت دل ما در غدیر
دست در دست دعا دارند گلهای امید
تا بگیرد این نهال آرزو پا در غدیر
گرچه در آن فصل بارانی كسی باور نداشت
میتوان انكار دریا كرد حتی در غدیر
باغبان وحی میدانست از روز نخست
عمر كوتاهیست در لبخند گلها در غدیر
دیدهها در حسرت یك قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشكید آیا در غدیر؟
از علی مظلومتر تاریخ آزادی ندید
چون شکست آیینه «من کنت مولا» در غدیر
دل درون سینهاش در تاب و تب بود ای دریغ
كس نمیداند چه حالی داشت زهرا در غدیر...
شاعر:غفورزاده
#مولاناامیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#مربع_ترکیب
امروز روز عید خدا روز یا علی است
فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی است
نزدیک و دور شیعه به هرجاست با علی است
شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی است
ای جبرئیل مدحت مولا علی بگو
پرواز کن به دور علی یا علی بگو
عید بزرگ خالق و خلقت خجسته باد
جشن سرور احمد و امّت خجسته باد
آوای وحی و مژدۀ رحمت خجسته باد
اکمال دین، تمامی نعمت خجسته باد
این قول احمد است چه نیکو روایتی
یوم الغدیر افضل اعیاد امّتی
عید غدیر عید خدا و پیمبر است
عید غدیر عید تولّای حیدر است
عید غدیر عید امامان سراسر است
عید غدیر از همه اعیاد برتر است
عیدی شیعه، آیۀ اکمال دین شده
مولا علی امام همه مسلمین شده
ما دل به مهر حیدر کرّار باختیم
با نای جان نوای ولایت نواختیم
چون شمع در شرار محبّت گداختیم
با خطبۀ غدیر علی را شناختیم
تا شیعه ایم بار ولایت به دوش ماست
این خطبه تا قیام قیامت به گوش ماست...
تنها تویی به ختم رسل جان و جانشین
تنها تو را رسول خدا خوانده کلِّ دین
تنها تویی تو دست الهی در آستین
تنها تویی امیر تمامیّ مؤمنین
بر منبر رسول، سلونی تو گفته ای
در بستر رسول، به جایش تو خفته ای
حج و زکوة و صوم و صلوة و قیام، تو
حمد و رکوع و سجده، تشهد، سلام، تو
سعی و صفا و مروه تو، ركن و مقام، تو
تکبیر تو، طواف تو، بیت الحرام، تو
ای در تمام ملک خدا ذکر خیر تو
مولود کعبه رکن حرم کیست غیر تو
قرآن کتاب مدح و خدا مدح خوان توست
قرآن نیازمند به نطق و بیان توست
هم تو زبان حقیّ و هم حق زبان توست
جاویدی و هماره زمان ها زمان توست
دلبسته ی ولای تو دلبسته ی خداست
مهر تو لطف و رحمت پیوسته ی خداست
دنیا هزار چهره بیاراست یاعلی
با صد کرشمه وصل تو را خواست یاعلی
کی در دلت محبت دنیاست یاعلی
از کفش وصلهدار تو پیداست یاعلی
دیدم همه حکومت دنیات در نظر
حتـی ز آب بینـی بز بود پستتر...
مولای اولیای خدا کیست جز علی
دست گره گشای خدا کیست جز علی
مصداق هل اتایِ خدا کیست جز علی
ممدوح انّمای خدا کیست جز علی
انصاف کو مروّت و مردانگی کجاست؟!
آیا لباس کعبه بر اندام بت رواست؟!
غیر از علی که جان پیمبر خطاب شد؟
غیر از علی که صاحب "علم الکتاب" شد؟
غیر از علی که هم سخن آفتاب شد؟
غیر از علی که روی زمین بوتراب شد؟
غیر از علی که مادرش او را به کعبه زاد؟
غیر از علی که قاتل خود را پناه داد؟
غیر از علی که خوانده محمّد برادرش؟
غیر از علی که حضرت زهراست همسرش؟
غیر از علی که زینب کبری است دخترش؟
غیر از علی که داده خدا فتح خیبرش؟
مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا؟!
حیدر کجا فراری جنگ اُحد کجا؟!
آن مدعی که چون بز کوهی فرارکرد
ننگ فرار را به جهاد اختیار کرد
ترک نبی به معرکهء کارزار کرد
خود را نهان به پیچ و خم کوهسار کرد
می دید رزم تو ز یسار و یمین علی
می گفت بر شجاعت تو آفرین علی
وقتی که او به جنگ احد گفت الفرار
آورد جبرییـــل بــرای تــو ذوالفقــار
بر لیلة المبیت تو حق کرده افتخار
تو یار یار بودی از اول نه یار غار
تو بر دفاع ختم رسل پا فشرده ای
دور رسول گشته نود زخم خورده ای...
روز نخست ارض و سما گفت یا علی
روح الامین به وقت دعا گفت یا علی
آدم به موج درد و بلا گفت یا علی
در جنگها رسول خدا گفت یا على
قرآن به وصف توست که تکمیل میشود
كى غير تو معلم جبریل میشود؟
ممدوح جبرئیل به ارض و سما علی است
در ذوالفقار زمزمهء لافتی علی است
قرآن، نماز، ذکر، عبادت، دعا علی است
دنیا بدان که رهبر و مولای ما علی است
مرد غدیر پیرو خطّ سقیفه نیست
با غصب منبر نبوی کس خلیفه نیست
مرد فرار فاتح خیبر نمیشود
بیگانه با رسول، برادر نمیشود
جز تو كسى كه نفس پیمبر نمیشود
جز تو به شهر علم نبی، در نمیشود
بگذار تا رود به سر دارها سرم
من خاک پای "میثم" تمار حیدرم
گلچین و تلفیق چهار شعر
شاعر:استادسازگار
امام علی(ع)_مدح_غدیر_رباعی👇
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکه ی اکملت لکم برگردیم
این بغض هنوز سر به شورش دارد
این چشم هزار چشمه جوشش دارد
این زخمِ هزار و چارصد سالۀ ما
اندازۀ زخم تازه سوزش دارد
هر جا که غدیر رفته باران رفته
جنگل به کویر و کوهساران رفته
هر جا که امام هست در مکتب او
حیوان هم اگر آمده انسان رفته
بر جای بماند از تو یک رد کافی ست
از عشق نشانه ای در این حد کافی ست
درک تو فقط حد رسول الله است
یک شیعه اگر تو را بفهمد کافی ست
دور و بر نور را که خلوت دیدند
انکار تو را چقدر راحت دیدند
این کوردلان تو را ندیدند اگر
یک عمر فقط از تو کرامت دیدند
چشمی که به یک اشاره بر می خیزد
با دیدن یک ستاره بر می خیزد
شب را به نگاه خیره سنجاق نکن
خورشید تو هم دوباره بر می خیزد
ما با تو به رازهای مكنون زده ایم
همراه تو پای در دل خون زدهایم
هر بار كه خواست شیعه مدفون بشود
با هیبت یك شهید بیرون زدهایم
توصیف تو حال دیگری می خواهد
نیروی خیال دیگری می خواهد
محدودۀ واژه ها برایت تنگ است
این شعر مجال دیگری می خواهد
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#چارپاره
دل سپردم به مهر مهرويي
گرچه آلوده اي خرابم من
عرش اعلي اگر شود جايم
خاك راه ابوترابم من
من خرابم شراب مي خواهم
تشنه ي باده ي ابوالحسنم
مي نخورده جداشدم ازخود
واي اگر که پياله ای بزنم
دل آواره كرده بيتوته...
گوشه اي ازحريم شيرخدا
تا خدا مي برد مرا امشب
يك نگاه رحيم شيرخدا
هاتفي بيخ گوش من... مي گفت:
كه نجف مركز بهشت خداست
همه ي چرخ و نه فلك با يك...
چرخش چشم مرتضي بر پاست
چه كسي مي رسد به فريادم
در سرم پر شده هواي نجف
اين كُنتَ؟ حبيبنا الغوث
صاحب قبّه ي طلاي نجف
***
باز بر مصطفي سفيرآمد
اي سفيرخدا دلت آرام!
امرشد...يا نبينّا... بلّغ...
تا رساني وظيفه را انجام
جبرئيل امين غريق نوا
مژده مژده بده رسول اله
روي منبر بگو خدا گفته...
شیریزدان شده ولي الله
دست حيدر به دست پيغمبر
دست هردو ميان دست خدا
و يدالله فوق ايديهم...
جلوه كرده بعينه دراينجا
حاجيان گردكعبه و دلبر
پا نهاده ميان جمعيت
با دلي مطمئن درآنجا داد
مرتضي رانشان جمعيت
با صداي بلند مي فرمود
اين بود امر حيّ دادارم
كه علي مي شود به او مولا
هر كه را من ولي و دلدارم
برلبش خنده اي رسيد... و خواند
اين دعا را كه وال من والاه
اشكي آمد ز گوشه ي چشمش
كرد نفرين كه عاد من عاداه
بحث حب علي و اولادش
مطلب منبر پيمبر بود
نفراولي كه عاشق شد
فاطمه دختر پيمبر بود
فاطمه كوثر رسول خدا
اولين شيعه ي نگاه علي
جز خداوند عالي اعلي
همه در سايه ي پناه علي
حضرت عشق! حضرت مولا
سر نهادن به پاي تو عشق است
نيش تو نوش و درد تو درمان
هم جفا هم وفاي تو عشق است
منِ ازپا فتاده را امشب
دست بالا ببردعايي كن
خسته ام از همه ز خود بيزار
اي خدايي مرا خدايي كن
بسمل زير پاي تو دل من
با نگاهي بكش خلاصم كن
چشم تو چشمه ي عطاي خدا
نظري سوي التماسم كن
يا اميري و صاحب امري
كي نگه مي كني به احوالم
سيّدي يا محول الاحوال
فاطمي كن تمام اعمالم
تو مراد تبارك اللّهي
احسن الخالقين براي تو بود
خاتم الانبيا محمد هم...
یکسره غرق در ولاي تو بود
طالب ديدن رخت هستم
كعبه ي فاطمه ابوالزينب
اهل لاهوت والهِ لحنت
چون شوي غرق نغمه ي يارب
پسرت يا علي ابوالفضل است
دخترت مادر مصيبت ها
یاور بيكسان! گل توچه كرد...!؟
در دل لشگرمصيبت ها
اي نگاه تو جاري رحمت
مهرخود را به دل نما نازل
اي تجلّي واقعي خدا
دمي ازجلوه ات ابوفاضل
من غلام توأم ابوالسادات
نوكر بي نواي فرزندت
همه ي زندگي من!... بنگر
زنده ام درهواي فرزندت
اي تمام اميد ختم رسل
كاشف الكرب مصطفي حيدر
همه جا فاطمه صدا مي زد
انت مولاي مرتضي حيدر
خسته ي جستجوي توآدم
بنده ي مبتلاي تو ادريس
گر كند برمقام تو اقرار...
مي شود عاقبت به خير ابليس!
روي موج بلند درياها
نام تو بادبان كشتي نوح
شب قدر تمامی اعصار!
و تنزّل، الیک حضرت روح
طالب تو مقام ابراهيم
در طواف تو هجراسماعيل
تشنه ي ديدن رخت زمزم
مُحرم خانه ي تو جبرائيل
حافظ جان موسي عمران!
تو مناجات ياد او دادي
به خدا كه به انبياء عظام
با ولاي خود... آبرو دادي!
اي نواي خليل درآتش
وي دعاي مسيح، وقت شفا
دركنارمزارتو بودن...
شأن تنزيل جنت الااعلي
مست چشمان تو دل يوسف
ديده گريان هجرتو يعقوب
متوسل به نام تو موسي
مات و حيران صبرتو ايوب
در فراق تو حضرت داود
پاره كرده سحرگريبان ها
اي گداي نگين حلقه ي تو
در نماز شبت... سليمان ها
سر نهاده به پاي توالياس
خضر بوسه زند به دست تو
يونس از ياد تو مدد مي جست
كهفيان بیقرار و مست تو
زكريّا ميان محرابِ
طاق ابروي تو دعا مي كرد
لحظه ي سر بريدنش يحيي
پيش پايت خدا خدا مي كرد
برده مهر تو هوش سلمان را
عاشق واقعي تو عمّار
مالك قلب مالك اشتر
سر به دارتو ميثم تمّار
اي مقيد به شرع تو مقداد
كشته ي بي كسي تو بوذر
شيعه ي تو علي همينانند
من كجا خاك خانه ي قنبر!
اي غزل خوان چشم تو حافظ...
در به در بهر ديدنت سعدي
مولوي خودكشي كند ز غمت!
قنبرت مي زند صدا... بعدي!
خواهم ازحق دمي تماشايت
اي كه گفتي" و من يمت يرني "
العجل يا اجل كه منتظرم
مي زنم نعره سيّدي ارني
.......مجتبی_روشن_روان........