تو یداللهی
حَرَمَت قبله ی دل کعبه ی عشاق علی
بر تو و آل تو عالم همه مشتاق علی
ای که تصویر یَد حضرت رَبّی به نبرد
تو یداللهی و دستت یَم اِنفاق علی
جز تو که شیر خدایی بخدا شیر خدا
اسدالله نشد کس به دو آفاق علی
مالک ملک دلی مظهر علم و عملی
بر نکویان شده ای اسوه ی اخلاق علی
از ازل خلق شدی قبلِ همه آدمیان
که شوی همسخنِ حضرت خلاق علی
اهل عالم همگی خاک نشینند و تویی
ساکن عرش و فلک،لوح و قلم،طاق علی
نگرانی نبرد همرهِ خود روز حساب
هر که دارد به تو و آل تو میثاق علی
.......داریوش جعفری .......
حبل المتین عین الیقین
شهادت می دهم حبل المتین عین الیقین هستی
صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی
شهادت می دهم دست خدا در آستین هستی
شهادت می دهم مولا امیرالمومنین هستی
علی! حکم ولی اللهیات در عرش امضا شد
خدا دستور داد و مصطفی مأمور اجرا شد
تمام عمر بودی گوش به فرمان پیغمبر
پیمبر جان تو بود و تو بودی جان پیغمبر
هزاران بار رفتی که شوی قربان پیغمبر
خدا مدح تو را گفته است در قرآن پیغمبر
خدا در شأن و مدح تو هزاران آیه نازل کرد
علی بین نماز انگشتری تقدیم سائل کرد”
علی! چشم خدا هستی و یک لحظه نخوابیدی
علی! خشم خدا هستی و از ظالم نترسیدی
شهادت می دهم اول خدا را تو پرستیدی
خودت گفتی خدا را با دو چشم خویش می دیدی
شهادت می دهم اول تو سجده بر خدا کردی
نخستین مرد بودی که به احمد اقتدا کردی
شهادت داد هرکس به ولای تو مسلمان است
ولای تو نشان قطعی تکمیل ایمان است
کسی که از محبینت نباشد عبد شیطان است
علی حب تو شرط لازم عفو گناهان است
خدا هرگز نمی بخشد بدون تو گناهی را
بدون تو نمی بیند کسی عفو الهی را
قسیم النار و الجنه تو هستی ساقی کوثر
ولی الله اعظم هستی و داماد پیغمبر
نداری هیچ همتایی به جز صدیقه اطهر
علی ابن ابیطالب امیر المومنین حیدر
نه این حرف پیمبر نیست این حکم خداوند است
امیرالمؤمنینی به علی تنها برازنده است
به احمد وحی آمد که علی مولا الموالی شد
چه وحیی بود جبرائیل هم حالی به حالی شد
امیرالمومنین حیدر شد و اوضاع عالی شد
هر آنچه بود در مشت خدا امروز خالی شد
علی تصویر شفاف خدا در صفحه دنیاست
علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاست
امام جن و انسان است علی بن ابی طالب
به روز حشر میزان است علی بن ابی طالب
پناه بی پناهان است علی بن ابی طالب
ولی امر و سلطان است علی بن ابی طالب
به گوشم میرسد امروز از هر سو علیٌ حق”
ملائک ذکر میگویند” علیٌ هو علیٌ حق”
علی عالی اعلا، یل حق، حیدر کرار
علی شمشیر اسلام است بر فرق سر کفار
کسی جرات ندارد که بجنگد با تو در پیکار
علی مولاالموالی و علیٌ قاهر القهار
امام العارفین خیر الوصیین منتهی الآمال
بگو حیدر مدد ذکر علیٌ افضل الاعمال
.........آرش براری ........
حب علی
تنها اسدالله به خیبر شده فائق
مبهوت شدند آن دو فراریِ منافق
از واهمه گشتند به هر سو متفرق
جا داشت همان لحظه که طاغوت کند دِق
نفرین خدا پشت سرِ آن دو لعین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
حیدر که رجز خواند عدو بی خبر افتاد
در معرکه دیدند هزاران سپر افتاد
با تیغِ دو سر، سر پیِ سر ضربدر افتاد
با شیر خدا هر که در افتاد ور افتاد
پس خصم علی تا به ابد نقش زمین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
قطره همه ی عُمْر نگاهش پیِ نهر است
هر نهر امیدش همه در وصلتِ بحر است
دریاست علی زمزمه ی صاحب دهر است
بر طبق حدیثِ نبوی علم چو شهر است
فرمود که من شهر و علی باب مدینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
گشتند ملائک همه خرسند به دورش
عشاق رسیدند چو اسپند به دورش
حجاج همه وقتِ طوافند به دورش
قبل از همه چرخید خداوند به دورش
حق است علی حک شده بر عرشِ برین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
تا دید علی دستِ گدا گشته مشخص
انگشترش از زیرِ عبا گشته مشخص
پس معنیِ آیاتِ ولا گشته مشخص
با نورِ علی نورِ خدا گشته مشخص
خورشیدِ سماواتیِ ربُ الارضین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
بی مهرِ علی کل عبادات تلف شد
امشب دلم از حب علی پر ز شعف شد
پابوسی سلطان نجف باز هدف شد
هرکس که شبی داخلِ ایوان نجف شد
با مهرِ علی داخل در حصنِ حصین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
........علیرضا برنا ......
شاه مردان
چنان سرباز گیر افتاده ی در بین عدوانش
به دام افتاده ام در لشکر انبوه مژگانش
اگر تیغ کج ابرو تدارک دیده ، این گردن
نمیباشم مسلمان گر نمایم رد احسانش
کسی که تیغ بُرّانش ، حیات دین اسلام ست
سزاوار است خوانَد آفرینش شیر یزدانش
مسیحی و کلیمی ، شیعه و سنی و زرتشتی
تمام فرقه ها گویند او را شاه مردانش
ز آب چاه کوفه خوردم و زمزم نمیخواهم
ندارم آرزوی وصل کعبه زیر ایوانش
اگر سجده نکرد آنروز شیطان،بی گناه است او
علی را دید و شد مبهوت رخسار درخشانش
(اگر آن رند شیرازی سمرقند و بخارا را...)
دهد با تنگ دستی دیگری ری تا شمیرانش
من عاشق پیشه ای هستم که با احوال درویشی
پی یک برگ سبزی میدهم شش دنگ ایرانش
تمام مُلک هستی مِلک حیدر هست پس بی شک
منم مستأجر پس کوچه های شهر طهرانش
دماوندم ، خموشم ، سربه زیرم ، ساکتم اما
علی لب تر نماید میشوم فیروز کاشانش
دلم جا مانده مشهد بی دلانه میروم شهرش
که جائز نیست اصلا بردن زیره به کرمانش
علی اول علی آخر علی ظاهر علی باطن
علی دیدم ز مرو کشورم تا مرز مهرانش
سه روزی را علی مهمان حق در کعبه بود اما
خدا از مکه آمد در نجف یک عمر مهمانش
به دیوان کرامات علی بس باشد این یک خط
که دل برده ز زهرا با عبا و رخت ارزانش
علی تدریس پیغمبر شدن میکرد و ثابت شد
که آدم خوانده درس آدمیت در دبستانش
یکی از کار دستی های حضرت بوده آن نوری –
که موسی معجزه کرد و درآورد از گریبانش
از آن یک نقطه تحت باء بسم الله فهمیدم
(مشارق) رونویسی بوده از آیات قرآنش
همیشه زینت مولا کنارش بود و اینجا هم
بُود آن کسره زیرِ نقطه ، زینب ! جان به قربانش
.......علیرضا وفایی (خیال) .......
یا امیرالمومنین(ع)
به عشق علی مادرم داده شیرم
که باشم همیشه غلام امیرم
گرفت اختیار مرا و چه بهتر
که از مدح او تا ابد ناگزیرم
کجا قنبرم من؟ کجا بوذرم من؟
به دردش نخوردم، خودم می پذیرم
بهایی ندارم، خدایی ندارم
اگر دامن مرتضی را نگیرم
بدون ولایت نمی ارزد اصلا
ابوحمزه ها و دعای مجیرم
علی زیر و رو می کند هر چه کردم
ثواب قلیلم، گناه کثیرم
همیشه میان گذر می نشینم
بزرگی حقیرم، زلیخای پیرم
میان قنوتم دعا کردم امشب
شبی سوی ایوان بیافتد مسیرم
مرا قطعه ای از نجف می شناسند
چنان پر شده از محبت ضمیرم
پی انحراف سقیفه نرفتم
فقط پیرو ماجرای غدیرم
غدیر آمد و فکر من با علی شد
صد و ده نفس ذکر من یا علی شد
.......محمد جواد شیرازی .......
مدح حضرت ابوطالب (ع)
نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست
چنانکه قبل علی بوده مبتدای علی ست
همین که لب به سخن باز می کند انگار
هِجا هِجای نبی و صدا صدای علی ست
به استناد حدیث٬ او پدربزرگ همه است
فقط به خاطر این که پدر برای علی ست
به استناد به اصلاب شامخه،انگار
دلیل پاکی او نیز در ازای علی ست
پدر که جای خودش٬جنتش شده تضمین
به روز حشر هر آنکس که آشنای علی ست
بریده باد زبانش کسی که مُشرک گفت
به آنکه حد پرستیدنش خدای علی ست
رضایت پسرش در رضایت پدر است
رضای حضرت حق هم که در رضای علی ست
چنانکه بردن نامش گره گشای همه ست
دعا به حق پدر هم گره گشای علی ست
شب مَبیت به بستر، غدیر بر منبر
علی به جای نبی و نبی به جای علی ست
نگو بهشت که عرش است زیر نعلینش
به روی دوش نبی چون که رد پای علی ست
........مهدی رحیمی ........
روز اول بسته کار عاشقی را با خدا
آنکه پای نخلهای کوفه رفته تا خدا
هر اولوالعزمی که میگویند خاطر خواه اوست
عهد بسته پای عشقش با پیمبرها خدا
همنشین یونس و همراه موسی بین طور
کشتی نوح نبی را بوده حیدر ناخدا
نامه خلق جهان را میزند امضا علی
نامه اهل نجف را میزند امضا خدا
یا کریم و یا کریم یا کریم و یاعلی
یاعلی و یاعلی و یاعلی و یا خدا
مستطیعم!میشوم حاجی شب های نجف
آبروی ما عجم هایند عرب های نجف
اژدها رام است تا او میشود منبر نشین
مسجد کوفه رکاب و منبر مولا نگین
میرسد تا پیچش عمامه ی او آسمان
میرسد هر لحظه با منت به پابوسش زمین
پای او از پایه های محکم عرش خداست
دست او در آستین دست خدا در آستین
گردو خاک مانده بر روی عبای او طلا
نوکران جیره خوار محضرش آقا ترین
حبه جنه قسیم نار و الجنه علی
محور و میزان محشر مالک فی یوم دین
مادرم از کودکی داده به من یک یادگار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
قل هوالله احد همچون خدا یکتا علیست
فوق ایدیهم کلام حق هی العلیا علیست
لکنت جبراییل درمانش فقط در پیش اوست
حضرت استاد بین عالم بالا علی است
حجت الله دل صدیق اکبر فاطمه ست
حجت الله دل صدیقه ی کبری علی ست
برکت خرمای میثم روزی اشک کمیل
شاه قنبر نور فضه عزت اسما علی ست
هرچه گفت احمد ز پشت پرده حیدر حرف زد
بر پیمبر فاش شد آن سوی او ادنا علی ست
میرود سمت خطر بامرگ بازی میکند
حرکت نعلین او تقدیر سازی میکند
بند انگشتش به موجودات نعمت میدهد
وصله ی دشداشه اش برخاک زینت میدهد
نان خشک سفره اورا ملایک میبرند
سفره دار آسمان بوی قناعت میدهد
روزبه را میکشد این سمت و سلمان میکند
قنبر آواره را یک روزه عزت میدهد
این چه ایثاریست که در لحظه های سخت جنگ
ناگهان بر دشمنش شمشیر امانت میدهد
ضربه زد تسبیح جن و انس را پایین کشید
ذوالفقارش بر عبادت نیز قیمت میدهد
منبر مسجد نمکگیر زبانش میشود
زینبش هم وارث فن بیانش میشود
از غدیر آغاز شد بغضی که شر اکبر است
هر مصیبت شد به پا تنها ز بغض حیدر است
جلوه ای در راهبندان مسیر فاطمه
جلوه ای در ازدحام قاتلین پشت در است
هیچکس اصلا نگفت این خانه را اتش نزن
نانجیب این زن که افتاده بصورت مادر است
مادری آتش گرفت و دختری آتش گرفت
آتش چادر مسیرش خیمه ها و معجر است
خواهری پایین نی مانده برادر روی نی
یک نفر سردرد دارد یک نفرهم بی سر است
روضه ی ماه محرم از غدیر آغاز شد
کشتن آقای ماهم از غدیر آغاز شد
........سید پوریا هاشمی........
علی امیر عشق
دل از همان زمان هوایی و اسیر عشق شد
که قبل خلق دلبران علی امیر عشق شد
حقیر میشود هر آنکسی که نیست با علی
امیر شد کسی که پیش او حقیر عشق شد
اسیر عشق او که بنده هوی نمیشود
بنده نشد هواییش مگر اسیر عشق شد
فرشتگان قرب حق از او مدد گرفته اند
چرا که جبرئیل هم دخیل پیر عشق شد
برای پیرو صراط مستقیم تا خدا
بزرگراه کربلا-نجف مسیر عشق شد
نوشته روی لوح سینه تمام شیعیان
غدیر روز پرغرور بی نظیر عشق شد
شراب میچکد ز دفترم که امشب از شعف
شده است نعره قلم علی علی نجف نجف
شدند بنده کرامتش تمام جودها
رکوع کرده اند در برابرش عمودها
قیام کرده کعبه پای قامت قیامتش
که حب اوست علت قبولی سجودها
وجود اوست روح دین،بگو به منکر علی
قبول نیست سجده و رکوع بی وجودها
مگر به لطف مرتضی شویم عاقبت بخیر
وگرنه شد ضرر بدون او تمام سودها
همانکه چارچوب دین بنا شده بنام او
همانکه بغض و حب اوست معنی حدودها
علیست ناخدای کشتی نجات تا خدا
علیست بدر حق نمای لیله المبیت ها
شدند عرشیان و فرشیان خراب باده اش
جهان بنا شده فقط به پاس خانواده اش
نمیشود نصیب هرکسی صراط مرتضی
فقط حلال زاده می رسد به پای جاده اش
هزار سال رفته از شب عروج،همچنان
به گوش عرش میرسد صدای فوق العاده اش
اگرچه یکه تاز شده به تخت شاهی جهان
ندیده بر تنش کسی به جز لباس ساده اش
نگاه ذوالفقار او بس است اینکه جان دهند
سپاهِ در مقابل از سواره و پیاده اش
همانکه طفل او به یک نگاه مرده زنده کرد
مسیح هم نفس نمی کشید بی اراده اش
نشسته در جوار حق کسی که باعلی نشست
هر آنکه گشت بنده علی شده خداپرست
قسم به بغض بی سپر،قسم به آه ذوالفقار
که بوده دین همیشه زیر دِین شاه ذوالفقار
به غیر ثروت خدیجه زنده مانده دین حق
به گفته نبی همیشه در پناه ذوالفقار
کسی که عدل می چکد از آستین جبر او
کشانده یک سپاه را به دادگاه ذوالفقار
سپاه ظلمتی که کرده است بین دست شمس
میان ظهر رؤیت هلال ماه ذوالفقار
هر آنکه شک کند فقط کمی به حق مرتضی
به کفر محض میرسد ز دیدگاه ذوالفقار
قسم بحق بهشت هم به این شعف نمیشود
هیچ کجا برای من مثل نجف نمیشود
........علی اکبر نازک کار .......
خورشيد ولايت
درظهر غدیر تا که موسای نبی
بوسه به رخ منور هارون زد
چشمان حسودان و بخیلان عرب
از شدت غم ، از حدقه بیرون زد
از مشرق دستهای پر مهر نبی
خورشید ولایت و امامت تابید
با شوق ملائک همه فریاد زدند:
« تا کور شود هر آنکه نتواند دید»
فرمود نبی به امر معبود وَدود
بر امت من علی امام است امام
این مژده ی من به شیعیانش، دوزخ
بر شیعه ی مرتضی حرام است حرام
گُل کرد سپیده ی تبسم به لبش
تا آیه ی «اکملتُ لکُم» نازل شد
فرمود: خوشا به حالتان ای مردم
با حُب علی دین شما کامل شد
فرمود خدا ولایت حیدر را
بر آدم و نسل بعد او واجب کرد
در روز ازل کلید فردوسش را
تقدیم ِ علی بن ابیطالب کرد
فرمود: برادرم علی مَحرم ماست
از عالم غیب مثل من آگاه است
قرآن چقدر مدح و ثنایش را گفت
او نقطه ی زیر باء بسم الله است
فرمود که یادگار من بین شما
تا روز حساب، عترت و قرآن است
باید که به هر دوشان تمسک جویید
این راه نجات اصلی انسان است
ذکر صلوات عرشیان می آمد
تا رفت به سوی آسمان دست ِ علی
از عرش بلند و یک صدا می گفتند:
اَلحَق که امیرمومنان است علی
جبریل به خدمت علی آمد و گفت
تبریک؛ که این مقام زیبنده ی توست
ای حضرت بوتراب درهر دو جهان
هارونی ِ این قوم برازنده ی توست
جبریل به جانشین پیغمبر گفت
ای مظهر افتادگی و آقایی
مردم اگر امروز امامت خوانند
عمریست امام عالم بالایی
از فتنه ی بین کوچه ها می ترسم
از سیلی و بغض یک پسر می ترسم
دلواپس غربت تو هستم آقا
از آتش و میخ پشت ِ در می ترسم
با دیدن این برکه و گودال غدیر
یکباره به یاد کربلا افتادم
در گودی قتلگاه خود را دیدم
بر پای حسین سر جدا افتادم
........ وحید قاسمی ........
#امام_علی_ع_مدح_عید_غدیر
علیست با خداست یا خداست با حیدر
خدا نبود و نبود از خدا جدا حیدر
گرهگشای تمام پیمبران خدا
به زیر تیغ بلا بود ذکر یا حیدر
رسوخ کرده به دلهای مومنین زهرا
نفوذ کرده به اعماق سینهها حیدر
به نام نوح ، اگر چه تمام شد تو بدان
که نوح مجری طرح است و ناخدا حیدر
نبی به غیر علی جلوهای ندید آن شب
بگو چکیدهی معراج مصطفی حیدر
ضحی و فجر و بلد، نور و مومنون و نباء
بروج و فتح و قلم، قدر و هل اتی حیدر
یگانه احد و بدر و خیبر و صفین
به کارزار ، اسدالله انما حیدر
به روی دوش نبی بت شکن علیست علیست
به حق قسم یل مرحب فکن علیست علیست
صفای کعبه فزون با قدوم مهمان شد
کم است گرچه که صحبت ز تو فراوان شد
چنان ز بام خدا مهر روی تو سر زد
که خواب ناز ابوجهلها پریشان شد
کجاست چشم بصیرت که بنگرد آنروز
به احترام تو لات و هبل مسلمان شد
عجب نبود که تورات را زِ بر خواندی
و یا که بر لبت انجیل هم نمایان شد
عجب که قبلتر از آنکه بعثتی باشد
ترانههای لبت آیههای قرآن شد
چه افتخار بزرگی نصیب ما شده است
که پایگاه تشبع زمین ایران شد
قرار و وعدهی ما سال بعد این موقع
نجف میان حرم روبروی ایوان شد
ز راه دور دلم روزیش مضاعف شد
به صحن حضرت زهرای تو مشرف شد
ز روی توست اگر روشن است این آفاق
ز عشق توست که دیوانهاند این عشاق
پدر بزرگ ، اذان گفت تا که در گوشم
همان نخست علیجان خوش آمدی به مذاق
چو گفت اشهد ان علی ولی الله
به حُرمت نفس او به تو شدم مشتاق
اگر که حال و هوای حرم گرفته دلم
هوای هیأتتان را نمودم استنشاق
به دستِ خالی دلها تصدقی فرما
زیارت حرمت کن به عاشقان انفاق
به نوکری بپذیرم به آستان نجف
به نوکریات اگرچه ندارم استحقاق
به شوکت و عظمت هر چه را دهم نسبت
به تو به غیر خدایی نکردهام اغراق
حدید و فاطر و فرقان و سجده و شعراء
علی ولی خدا غالبٌ علی الاعداء
ابوتراب شد آقای خانهی کعبه
خداست محو تماشای خانهی کعبه
به شوق بنت اسد کعبه آمد استقبال
بریز گل به قدمهای خانهی کعبه
به گوش دل بشنو ذکر یاعلی گل کرد
بلند بر لب بتهای خانهی کعبه
به کعبه آمدنش روح تازهای بخشید
علی شده است مسیحای خانهی کعبه
به عشق حیدر کرار بوده کز اول
نوشتهاند الفبای خانهی کعبه
دمی که حضرت قائم به انتقام آید
بایستد چو نبی پای خانهی کعبه
اذان به اشهد ان علی ولی الله
شنیدنیست ز بالای خانهی کعبه
کنار کعبه چو با ذوالفقار برخیزد
اساس داعش و وهابیت فرو ریزد
علیست عالی و اعلاء و حُبُّهُ میزان
علیست والی و والا و بغضهُ نیران
کلام حق همه تفسیر خانوادهی اوست
علی یم و حسنینند لؤلؤ و مرجان
الا محب امیر نجف حَنیئَا لَک
نسیم دلکش و انهار روضة الرضوان
شنیدهاید یدالله فوق ایدیهم
علی ید و اسد و وجه خالق سبحان
یکی ز دستپروردههای او بوذر
یکی ز ماحصل مکتب علی سلمان
قسیم جنت و نار است روز رستاخیز
علی بود که به یوم الجزا دهد فرمان
بدا به حال شمایی که از علی دورید
سَنَفرُغُ لَکُم آنروز أَیُّهَ الثَقَلان *
علی امیر خلایق علی سفیر خداست
علی حقیقت انکار ناپذیر خداست
به استنادِ چنین آفریدن حیدر
خدای ماست خدایی خدای ذوق و هنر
لسان اهل سخن در ثنای او الکن
که ماورای زبانهاست ساقی کوثر
ز روی خطبهی بینقطه و الف پیداست
یگانه است علی در خطابه و منبر
حقیقت اسدالله را کسی نشناخت
به غیر فاطمه و جز خدا و پیغمبر
علیست که زرهش نیمه بود و پشت نداشت
علی برای نبی داشت حکم یک لشگر
به هر کجا شب معراج پا نهاد نبی
به چشم دید عیان رد پایی از حیدر
علیست مرد دو عالم پدر برای همه
مبارک همگان روز مرد و روز پدر
امیر بود و غذا و لباس او ساده
زبان به مدح و ثنایش به لکنت افتاده
علی یکی بُوَد و بی نظیر میماند
همیشه دشمن حیدر حقیر میماند
هزار مرتبه با عشق یا علی گفتن
به ختمِ کامل جوشن کبیر میماند
به حق که عاد من عاداه و وال من والاه
سپر بُود به دعای مجیر میماند
علی بشیر و نذیر و بصیر بوده و هست
علی بشیر و نذیر و بصیر میماند
چه کس چو روبهی از کارزار کرده فرار
علی درون احد مثل شیر میماند
علی به لطف خدایش امیر بوده و هست
و تا قیام قیامت امیر میماند
مسیر سمت خدا خطِّ رد پای علیست
برنده آنکه درون مسیر میماند
قسم به حق که فراتر ز فهم ماست علی
هزار مرتبه شکرش که سهم ماست علی
........مهدی_مقیمی........
دل را به فروغ ازلی بشناسند
حق را به اطاعت از ولی بشناسند
در روز جزا که ناشناسند همه
ما را به #ولایت_علی بشناسند
#محمد_مبشری
این ماه که بر دست پیمبر گل کرد
از حد زمینیان فراتر گل کرد
میخواست غدیر را نمایان سازد
خورشید در آیینه حیدر گل کرد
#حسین_جعفری