هیئت ثارالله🏴
یڪ چادر خاڪے یڪ پہلوے شڪستہ و صورتے ڪہ در ڪوچہ ها سیلے خورد حجت را تمام ڪرد و بہانہ اے نگذاشت برا
چند تایی زدند با پا در
تا که افتاد روی زهرا، در
گیرم از دست سنگ ها نشکست!
چه کند بار شیشه اش با، در
همه کج رفته اند... حتی میخ
همه لج کرده اند... حتی در
کم نیاورده است، اما شال...
کم نیاورده است، اما در...
سرش از ازدحام ناچاراً...
یا به دیوار می خورد یا در
می کشیدند از توی کوچه
فاطمه را یکی یکی تا در
دختری داد می زند: بابا
دختری داد می زند: #مادر 💔😔
#شیفت_شب
▪️@sarallahmui▪️
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را... نمی دانم
در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید ، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت : آرام باش ! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن ! این صدای روضه ی کیست؟
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانه ای مشکی است
با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ی ما چقدر تاریک است
گریه ، مادر ، دوشنبه، در ، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است🕯🥀
#شیفت_شب
🏴@sarallahmui
یک ثانیه از عمر همین یک شب یلدا
باعث شده تا صبح به یمنش بنشینیم
ده قرن ز عمر پسر فاطمه (س) طی شد
یک شب نشد از هجر قیامش بنشینیم
#یلدا
#شیفت_شب #story
💠@sarallahmui
اشتباه رفتی؟ شجاعت برگشتن
داشته باش! تو برزخ نمون..
.
.
📍Location :مسجد سید
#اصفهان_زیبا
#شیفت_شب
💠@sarallahmui
اگه قاطی بشی؛رفیق بشی
دوست بشی،با امام زمان خودمونی بشی
بی ریشه پیشه بشی
بی خورده شیشه بشی
پشتِ رودخونه ی چه کنم چه کنمِ زندگی
رشته یِ دلت دستِ آقا باشه..آقا عبورت میده :)
🏷حاج_حسین_یکتا
#شیفت_شب
🏴|@sarallahmui
علے که دید،
ولے کاش بعد از این دیگر...
میان شعله نبیند کسے نگارش را!
#یا_زهرا_س
وای مادرم.... 😭
#شیفت_شب
🥀| @sarallahmui
وسط معرکه غوغاست...
شکسته بالَش...
آمدهِ مادر سادات! به استقبالش :)
#شیفت_شب
@sarallahmui
نان سنگک گرفته بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه.
چندتا سنگ به آنها چسبیده بود.
مصطفی کندشان وبرگشت سمت نانوایی.
میگفت «بچه بودم، یه بار نون سنگک خریدم، سنگ هاش خوب جدا نکرده بودم، بهش چسبیده بود.
خونه که رسیدم، بابام سنگها رو جدا کرد داد دستم ،
گفت برو بده به شاطر، نونواها بابت اینا پول میدن. »
-یادگاران؛ کتاب شهید احمدی روشن
#شیفت_شب
💠@sarallahmui
انسان بخاطر معشوق میدود، هرچقدر
معشوق عظیمتر و ارزندهتر باشد
ناچار حرکت و کوششاش
و در نتیجه سودِ او زیادتر
خواهد شد.
«علیصفاییحائری»
[ کتابِ رشد ]
پ. ن: و چه زیباست آنکه محبوب و معشوقش شما باشی! آقای امام حـسـیــنــ(ع) .... ❣
#شیفت_شب
🖤 |@sarallahmui
شهید سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم گفت: شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدمی به اندازۀ آن درآید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می کنی، مطمئن باش...
#شیفت_شب
@sarallahmui