eitaa logo
سرای ادبی جهادیان
44 دنبال‌کننده
82 عکس
6 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ساده و دلنشین از اردوی گروه جهادی نادیان در روستای مظفری
تیتریک خروس خوان صبح، جارو به دست کنار در خانه‌شان ایستاده بود. گهگاهی سری به آسمان بلند می‌کرد و چیزی به زن همسایه می‌گفت. دختر را که نزدیک خود احساس کرد، با غیظ حرفش را پیش گرفت: "بارون برای ما زجره برای بقیه یه شعر عاشقونه" _"واقعا زجره، آب چاه که بالا می‌زنه، حیاط میشه پر از نجسی" اهالی کوچه کم کم بیدار شدند. دختر میهمان مشترک خانه‌ها بود، شرح ماجرایشان را که شنید. " زندگی روی آب با بوی تعفن فاضلاب" تیتر یک گزارشش شد. سمیرا مردانی
اینجا باران می بارد اولین مجموعه داستانک جهادی گروه جهادی نادیان میثم محمدی سرپرست نویسندگان این کتاب نوانتشار در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: این کتاب، مجموعه ایست از داستانک های جهادی، برگرفته از خاطرات وروایات گروه جهادی نادیان که به قلم گروهی از جهادی‌های اهل قلم نگاشته شده است. وی که پیش از این با نوشتن از بانوی شهید مدافع سلامت شیراز در کتاب پروانگی گوشه‌ای از فتوحات کرونا را روایت کرده بود، تصریح کرد: تیم نویسندگان این کتاب، جهادگرانی هستند که خود را مکلف به انعکاس هنری فعالیت‌های جهادی دیدند. آن‌ها تجربه زیسته خود را طی حدود دوسال آموزش مستمر در کارگاه داستانک نویسی به رشته تحریر درآورده و آنچه از زیبایی‌های این خدمت دیده‌اند را به زبان شیرین داستانک ماندگار کرده‌اند. این نویسنده خوش ذوق که سرپرستی این جمع جهادی اهل قلم را به عهده دارد خاطر نشان کرد: «اینجاباران می بارد» توسط انتشارات عصرصادق به چاپ رسیده و به زودی در پاتوق کتاب شیراز در دسترس علاقمندان قرار می‌گیرد. این کتاب دومین محصول هنری گروه جهادی نادیان است که بیش ازیک دهه در مناطق هدف شیراز و روستاهای استان فارس بصورت داوطلبانه در عرصه‌های مختلف فرهنگی، درمانی، عمرانی و مشاوره وپژوهشی به مردم خدمت رسانی می‌کنند. وی که پس از کارنامه درخشانش در حوزه تاریخ شفاهی و ادبیات پایداری به آموزش و نوشتن درباره فعالیت‌های جهادی گرایش داشته، در خصوص روند تولید این اثر توضیح داد: در ابتدای آشنایی با گروه نادیان یک مجموعه خاطراتی با بیش از صد خاطره جهادی در اختیار من قرار دادند که با الهام از این خاطرات داستان بنویسم‌. تعدادی از آن خاطرات را خواندم و مشتاق شدم که خودم یک سفر با آنها همراه شوم. بعد از آن تجربه شیرین، روایت آن اردوی چند روزه را نوشتم و به دوستان جهادی پیشنهاد دادم که بصورت هفتگی در کارگاه داستان نویسی جمع شویم و خود جهادی‌ها خاطرات‌شان را داستانک کنند. بعد از استقبال خوب مخاطبین از کتاب اینجا رودخانه‌ای جاریست تعدادی از جهادی‌ها که علاقمند به نوشتن بودند همت کردند و خاطرات خود و همسنگران جهادی‌شان را هنرمندانه ثبت و ضبط کردند. محمدی ادامه داد: خوشبختانه این مدل تولید محصول هنری به شیوه آموزش محور که پیش از این در کتاب «داستان یک انسان واقعی» تجربه کردیم نیز مورد توجه نهادهای فرهنگی قرارگرفته و مسیرجدیدی در عرصه تولیدات هنری شاهد بودیم. به گزارش مهر، کتاب اینجا باران می‌بارد با طراحی جالب توجهی در ۱۰۴ صفحه توسط نشر عصر صادق در آبان ماه ۱۴۰۱ همزمان با هفته گرامیداشت کتاب و کتابخوانی به چاپ رسیده است. کد خبر 5632919
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنار بچه های جهادی تنها جاییه که می تونی بهشت واقعی رو ببینی؛ می تونی خودِ خودت باشی؛ می تونی مهربون ترین آدم دنیا باشی بدون اینکه برچسب ساده بودن یا هر چیز دیگه ای بخوری... تو اردوهای جهادی معجزه هایی می بینی که باورت نمیشه، خانم بارداری که چله زمستون برای کمک به یه روستای دور افتاده اومده، معلم، پزشک، دانشجو،کارمند و هر قشری که فکر کنی ... هم ته دلت یه شادی عمیق حس می کنی هم بغضت می گیره از دیدن اون همه محرومیت و این همه فداکاری و مهربونی ... و حالا قصه های اون بهشت نوشته شده تا همه مردم از خوندن کتاب " اینجا باران می بارد" لذت ببرند و عضوی از خانواده بزرگ جهادی باشند.
بسم الله النور رونمایی از اولین مجموعه داستانک جهادی به قلم گروهی از نویسندگان به سرپرستی استاد میثم محمدی
مراسم رونمایی "اینجا باران می بارد" با حضور هنرمندان، جهادگران و مسوولین و هشتم آذرماه_1401
لالایی شیشه پستانک برادرش را برداشت و با پای برهنه دوید. زن که رخت ها را می شست گفت: ذلیل مرده پستونک داداشتو کجا می بری؟ پسر نگاهی به مادرش کرد. کنار حوض نشست. شیشه را پر از آب کرد و گفت: میرم سر خیابون... و با پای برهنه از در خارج شد. زن، ذلیل مرده دیگری گفت و چادر‌ش را سر کرد. روبروی تکیه سر خیابان ایستاد. با لبه چادرش اشک هایش را پاک کرد. پسرک پستانک را کنار دهان علی اصغر(ع) گرفته بود که روی دست های امام حسین(ع) تیر سه شعبه توی گلویش جاخوش کرده بود.
نام داستان یک انسان واقعی در میان دوازده اثر شاخص راه یافته به مرحله نهایی بخش ویژه از بین 639 اثر در . داستان یک انسان واقعی با حدود شصت داستانک از گروهی از نویسندگان به سرپرستی میثم محمدی و همراهی بیژن کیا از سوی انتشارات راه یار منتشر شده است.
شیرینِ قدس صدای گلوله توی فضا پخش شد. دست روی جلیغه اش کشید. کنار دیوار که ایستاد، گلوله به سرش خورد و روی زمین افتاد. شیرین روی دست ها که بالا رفت، مسیح لبخند می زد. میثم محمدی