خاندان منتصری از پیشگامان جریان بهاییت در لاهیجان فاضل مازندرانی در کتابش، به بهایی شدن منتصرالوزارء - جد خاندان منتصری- اشاره کرده و درباره نحوه بهایی‌شدن وی چنین نوشته و نیز تعداد افرادی که به دست او بهایی شدند از خانواده و دوستانش را ذکر نموده است: «سال 1327[ق] میرزا محمدحسین منتصرالوزاره که با اطلاع [از] دیانت اسلام بود، در لاهیجان تبلیغ شد و بی‌درنگ به دیلمان برگشته و عائله و منتسبین خود را تبلیغ کرد و با اعالی و ادانی بی‌پروا صحبت این امر نمود. و با چند مجلد کتب و آثار که همراه برد، عده‌ای از مهمی را هدایت کرد و متدرجا جمعی از مومنین فراهم آمدند. امثال محمداسماعیل نصیرالوزارء و برادرانش میرزا ابراهیم و میرزا علی خان و دیگر اکبر خان و میرزا محمد خان و میرزا موسی خان و محمدرضا خان و عباس خان و و آقا ولی و میرزا هدایت و آقا میرزا صفر و آقا میرزا رضا و آقا سیدرضا و آقا درویش‌علی و آقا میرزا آقایی و غیرهم؛ و متدرجا مبلغین و بهاییان دیگر به آنجا ذهاب و ایاب کردند، جمعی مومن شدند.» (تاریخ ظهور الحق، ج8، بخش2، ص794ـ795.) اما مهمترین خاندان بهایی لاهیجان و دیلمان، خاندان «منتصری» است که احسان الله خان دوستدار در زمان حضورش در لاهیجان تحت امر نیروهای دکتر حشمت، با همین خاندان وصلت کرد و داماد این خانواده شد. راس خاندان منتصری، میرزا «محمدحسین منتصرالوزارء» قرار دارد که در حدود سال ۱۳۲۷ق بهایی شد و کل خانواده و اقوام و منتسبین خودش را تبلیغ کرد و بهایی نمود. احسان الله خان دوستدار با خانم «عظمت»، دختر منتصرالوزاره ازدواج کرد و فرزندی به نام کاوه داشتند که همراه شوهرش به شوروی رفت. منتصرالوزارء پسری هم داشت به نام «جعفر خان منتصر کوهساری» که با خواهرِ «رضا رادمنش» و نوه امین‌دیوان لاهیجانی، ازدواج کرد و فرزندشان هوشنگ منتصری بود که در دوران پهلوی دوم، ریاست چند دانشگاه و چند دوره استانداری را در کارنامه داشت. احسان الله خان داماد خانواده منتصری هم از طرف مادر و هم پدر، بهایی بود و دو برادر داشت که یکی اسماعیل دوستدار بود که در اداره پست کار می‌کرد و در امور سیاسی دخالت نداشت و دیگری عطاءالله خان بود که در وزارت مالیه مشغول به کار بود او از رئوس تشکیلات بهاییت در تهران به شمار می رفت و عضو شورای مرکزی بهاییت در تهران در دوران پهلویها بود. فرزندانش هم در همین مسیر بودند و تا پیروزی انقلاب، از فعالان در تشکیلات بهاییت در تهران بودند. احسان الله خان یک عامل نفوذی در نهضت جنگل بود و جاسوس انگلیس بود که به چپ روی تظاهر میکرد با همین نقش موفق شد که نهضت جنگل را دچار انشقاق و فروپاشی کند. هوشنگ منتصری و خاندان منتصری در این صد سال، درباره بهایی بودن احسان‌الله خان و تعلق او به خاندان بهایی «دوستدار» سکوت کرده بودند ولی بعد از تحقیقاتی که برخی محققین خصوصا عبدالله شهبازی انجام دادند و این پیوندها را کشف کردند، دیگر پرده‌پوشی در این زمینه معنا نداشت و آنها هم برخی مسائل را بیان کردند. هوشنگ منتصری (1302ـ1394)، که احسان‌الله خان، شوهرعمه‌ی او بود، در یادداشتی که در 4 آبان 1393 نوشت و بعد از مرگش منتشر شد، برای اولین بار به بهایی بودن احسان‌الله خان و تعلق او به خاندان بهایی دوستدار، اعتراف کرده است: «احسان‌الله خان دوستدار، مردی انقلابی و دارای مرام کمونیستی، به یک خانواه بهایی بسیار سرشناس که برادرش از ارکان این فرقه در تهران بود.» پسر ارشد میرزا محمدحسین منتصرالوزارء، جعفر خان منتصر کوهساری (آقا میرزا خان)، از ملاکان و تاجران گیلان‌ به‌ شمار‌ می‌رفت و در لاهیجان، صاحب کارخانه «منتصر‌ چای» بود. جعفر خان همراه با احسان الله خان، به نهضت جنگل وارد شد و در جبهه بلشوییکها قرار گرفت. او با خانم «فخرالسلطنه»،دخترِ ‌میرزا موسی معززالملک لاهیجانی و خواهرِ رضا رادمنش، از اعضای سرشناس و دبیر اول‌ حزب توده ایران، ازدواج کرد. جعفر خان منتصر کوهساری در سال 1353 درگذشت و در مسجد محله اردوبازار لاهیجان دفن شد. فرزندان جعفر خان منتصر کوهساری، به این ترتیب بودند:1. هوشنگ منتصری (از کارگزاران سرشناس دوران پهلوی دوم)، 2. جمشید (دکترای پزشکی از انگلستان)، 3. شاپور (مالک و بازرگان‌ مقیم لاهیجان)، 4. نادر (مدیر کارخانه‌ منتصر‌ چای)، 5. اردشیر (دارای‌ دکتری داروسازی و مقیم‌ کابل)، 6. فریدون 7. بهرام (سینمادار در سیاهکل) و 8. کتایون (دکترای دندان پزشکی از دانشگاه زوریخ) پ.ن: در هر ترتیب به رغم ارتباط منتصری از یکطرف با حزب توده و رضارادمنش ،«جاسوس گا.گ.ب»، با وجود اطلاع ساواک ،با هوشنگ برخوردی نمیشود ،و وی مدتها از کارگزاران خدوم پهلوی ، مدتها مخبر ساواک و سرویس انگلیس هم بوده ، از بهایی های رده اول گیلان محسوب می شد. 📔منابع: (تاریخ ظهور الحق، ج۸ بخش۲، ص۷۹۴-۷۹۵) (سالهای خاکستری: خاطرات هوشنگ منتصری، به کوشش علی امیری، ص۱۸-۲۲) @Revvagh

در سفر زمینی نه سماح چک میشه نه واکسن واکسن نزده‌ها خودتون رو محروم از زیارت نکنید. بعضیارو دیدم بیخیال شدن کلا. بالای صد نفر از کسایی که امروز و روزهای قبل رد شدن گفتن واکسن چک نمیشه و خیلیا بدون واکسن رفتن #حسین_دارابی (اخبار اربعین) @hosein_darabi

اگر اهواز یا خرمشهر هستید و نیاز به استراحت دارید و بعد برید سمت مرز این لیست مساجد و حسینه های خرمشهره #حسین_دارابی @hosein_darabi

کسایی که کلا گذرنامه ندارن برگه گذر موقت تو 48 ساعت #حسین_دارابی| اطلاعات‌سفراربعین 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0

آدرس و شماره تلفن های موکب های ایرانی داخل عراق. #حسین_دارابی 👇 @hosein_darabi

آدرس و شماره تلفن های موکب های ایرانی در مرزها. #حسین_دارابی 👇 @hosein_darabi

برای سفر هوایی و اونم سفر رفت، کارت واکسن چک میشه، برای برگشت چک نمیشه، یعنی اگه زمینی رفتید و خواستید برگشت هوایی بیاید و کارت واکسن نداشتید گیر نمیکنید شرط شش ماه واکسن هم چک نمیشه ظاهرا همون دو دز کافیه برای گرفتن کارت واکسن دیجیتال از این سایت اقدام کنید 👇 https://vcr.salamat.gov.ir/fa #حسین_داراب| اطلاعات‌سفراربعین 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0

.. #یاکریم‌آل‌الله🖤✨ انقدر کرده ای تو به هر کس کرم حسن(ع) حتی نمانده بهر خودت یک حرم حسن(ع) . . *🏴 شهادت - امام - حسن-مجتبی - تسلیت باد 🖤*

‍ دروغی به سبک شرق! مصاف بعد از مدت‌ها بررسی، امکان‌سنجی، تدارک امکانات، جمع‌آوری مغزافزار خبره و اخذ مجوز، مدرسه‌اش را تأسیس کرد و خوراک دروغ‌پردازی و عصبانیت عده‌ای مهیا شد. روزنامهٔ شرق از پیشتازان حمله به مدرسهٔ مصاف بود و کوشید با دروغ و تهمت، مخاطب را به این مدرسه بدبین کند. شرق در لید یادداشتش دروغی نوشت و در بدنهٔ مطلب مدام تکرارش کرد: «فعالیت بدون مجوز»! سند مجوز را به پیوست ارائه می‌کنیم، اما شرق با این روسیاهی که البته محصول این یک گزارش هم نیست، چه می‌کند؟ شرق ادعا کرده مدرسهٔ مصاف مجوز ندارد و آموزش و پرورش با اینکه می‌داند، اقدامی نمی‌کند. عجیب نیست؟ وقتی بسیاری از رسانه‌های انقلابی با وجود آگاهی از خدمات بی‌بودجه و مواجب رائفی‌پور و مصاف، برای حمایتشان اِن‌قُلت می‌آورند، چرا آموزش و پرورش با اقدام خلاف قانون مصاف برخورد نکند؟ چرا مصاف که همیشه سیبل حملات خودی و ناخودی بوده، نابخردانه خود را در معرض اتهام فعالیت غیرقانونی قرار دهد؟ شرق نوشته مدرسهٔ مصاف «هنوز معلمان و کادر آموزشی خود را معرفی نکرده». مگر مدارس دیگر، لیست معلمان و کادر آموزشی خود را به همراه مجوز و مدرک تحصیلی‌شان منتشر می‌کنند؟ برای اطلاع مردم عزیز: موافقت اصولی (مجوز اولیه) مدرسهٔ مصاف را تابستان۱۴۰۰ گرفتیم. آموزش و پرورش اواخر خرداد ملکی را که انتخاب کرده بودیم، به ادارهٔ کل نوسازی آموزش و پرورش معرفی کرد. ایرادهای ملک را با هماهنگی آنها رفع کردیم و مرداد مجوز مقدماتی را گرفتیم. نکاتی را که برای تکمیل و اصلاح کسری‌های مدرسه درج شده بود انجام دادیم. چند روز دیگر، بعد از بازدید، مجوز نهایی صادر می‌شود. تضمین مالی را هم نزد آموزش و پرورش سپرده‌ایم که مدارکش را پیوست این متن می‌کنیم. برای برگزاری آزمون ورودی مدرسه، آموزش و پرورش به ما گفت «می‌توانید در کانال‌های خودتان فراخوان بدهید. فقط ذکر کنید که مجوز ابتدایی را گرفته‌اید.». ما هم، چنین کردیم. اما خبرنگار شرق به بهانهٔ مدرسهٔ مصاف دق‌دلی‌های دیگری را هم تخلیه کرده... در جایی با اشاره به نامهٔ رائفی‌پور به تتلو، کنایه‌ای گل‌درشت می‌زند. وقتی کسی توبه می‌کند و توبه‌نامه می‌نویسد، شما که باشید که از گذشته‌اش نگذرید؟ البته میزان، حال فعلی افراد است که آن موقع مقصودلو پاک و سالم داشت جلو می‌رفت؛ اگر امثال شما، او را به تنگ نمی‌آوردند و به قهقرا هدایتش نمی‌کردند. بله؛ رائفی‌پور دربارهٔ موضوعات مختلفی حرف می‌زند. موضوعاتی که متخصصان جوان در کارگروه‌های تخصصی زیر پرچم موسسهٔ مصاف رویشان کار می‌کنند و نتیجهٔ پژوهش‌شان را به مدیر مؤسسه یعنی رائفی‌پور ارائه می‌دهند! شما هم اگر این تعداد متخصص و کارگروه تخصصی دارید و نظراتشان را می‌شنوید، بررسی می‌کنید و می‌پذیرید، دربارهٔ موضوعات مختلف حرف بزنید، مشاوره بدهید و راهکار طرح کنید. کما اینکه در روزنامه‌تان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد حرف می‌زنید! نام شرق بین رسانه‌هایی که از فولاد مبارکه پول گرفته‌اند هست. با این حال با استناد به ادعای یک اکانت ناشناس فیک (که اصلاح‌طلب‌ها با منشن و لایک، آن را بالا آوردند و در آن توهین به مقدسات داشت)، وقیحانه تهمت پول گرفتن مصاف از فولاد را مطرح می‌کند که نامش در لیست نیست! آیا گزارش مالی شرق که از فولاد پول گرفته شفاف است؟ مصاف مؤسسه‌ای مردمی است، بودجه‌ای از جایی نمی‌گیرد و الزامی به شفافیت مالی ندارد. اما اگر نهادی، سندی از پول دادن به مصاف دارد، حتماً منتشر کند. برچسب زدن ساده‌ست. اما وقتی پای اثبات می‌رسد، کمیت‌تان لنگ می‌زند. چون با گفتن «مستنداتی در دست نیست»، سر و ته ادعایتان را هم می‌آورید. ناسلامتی شما خبرنگارید و نباید مطلب بدون سند بنویسید! طبعاً بابت این تهمت‌ها باید به قانون پاسخگو باشید. شرق و بسیاری از کسانی که نقد عدم‌تخصص را به رائفی‌پور وارد می‌کنند به خیالشان رائفی‌پور خود را علامهٔ دهر می‌داند و در تمام اموری که مصاف کار می‌کند وارد می‌شود! خیر؛ رائفی‌پور کار را به کاردان می‌سپرد. در مصاف، واحد مهندسی را مهندسان می‌گردانند، واحد هنری را هنرمندان، واحد امنیت غذایی را متخصصان کشاورزی و علوم مربوطه؛ مدرسه را هم متخصص امر آموزش و پرورش تأسیس و مدیریت می‌کند. مثلاً مدارس سلام که در شعب و پایه‌های تحصیلی متعدد فعال است؛ آیا سعید حجاریان خودش شخصاً و رأساً این مدارس را تأسیس کرده؟! اگر هوشمندانه عمل کرده باشد، نه؛ اما اگر خودش تأسیس کرده با کدام تخصص، تجربه، صلاحیت و مدرک؟ ضمناً شاه‌آبادی فراهانی «سرپرست جدید اداره کل مدارس و مراکز آموزشی غیردولتی...» است؛ نه «مدیر کل مدارس و مراکزِ آموزشیِ غیردولتی...». باقی بقایتان، روزنامه‌نگارانِ شریف شرق که هم شما، هم ما و هم مخاطبان می‌دانیم دردتان چیست! ☑️ @Masaf

🔊 سخنرانی استاد رائفی‌پور 📄 موضوع: هفتم صفر - حقیقت پنهان ☑️ لینک فایل تصویری https://t.me/masaf/71693 (شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام) 🗓 تاریخ: ۱۳۹۵/۸/۱۶ - #مشهد ☑️ @Masaf

🖥 #سخنرانی استاد #رائفی‌‌‌‌‌_پور در کنفرانس جهانی عدالت 🗓 ۹ شهریور ماه ۱۴۰۱ - تهران، موزه لانه جاسوسی 📥 لینک مشاهده و دانلود با کیفیت‌های مختلف 👇 🔗 youtu.be/AjGOj3eL-8Q 🔗 aparat.com/v/UwxmE ☑️ کانال رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف 👇 ☑️ @Masaf