من هم در ذهنم یک قبرستان دارم
✍قاتل روحانی مظلوم و شهید این پیام را در فضای مجازی پخش کرده که« در ذهنم قبرستانی دارم که هر از گاهی کسی را آنجا دفن میکنم. »
✍من هم در ذهنم قبرستانی دارم که شبانه روز تلاش میکنم تا درش اجسادی را دفن کنم. جسد #مهناز_افشار را نه، ولی جسد آن هویتی که به خاطر قیافه اش به خاطر هزار ارتباط سیاسی و اقتصادی و فرهنگیش مثل آب خوردن میبافد و دروغ میگوید چون یقین دارد عده ای باورش میکنند. اگر دست این هویت رو شود نزد مخاطبش، آن وقت جسدش را در قبرستان ذهنم دفن میکنم. کافی است چشم عقل مردمم را باز کنم و الا #مهناز_افشار میرود و #گلشیفته_فراهانی میرود و #بهاره_رهنما میرود و #محمدرضا_شجریان خواهند رفت و خواهند مرد اما این هویت احمق پندار و احمق پرور باقی میماند.
✍جسد دولت #غرب_گرا ی ترسوی بی تدبیر فعلی را نه، بلکه جسد #فرهنگ_غرب_زدگی و خودباختگی و مرعوب بودن را دفن میکنم. جسد هر گفتمانی و هر اندیشه ای به جز #اسلام_ناب را. جسد #علوم_انسانی ذاتا مسموم که فضای ذهن مدیران کشورم را تسخیر کرده دفن میکنم. و الا #بازرگان میمیرد #بنی_صدر فرار میکند #میرحسین_موسوی حصر میشود و #هاشمی_رفسنجانی میمیرد ولی این هویت زنده میماند. باید مردم من فرهنگ غربی را و علوم انسانی مسمومش را تف کنند تا این هویت بمیرد.
✍جسد مدیران نالایق #فضای_مجازی نه، ولی جسد #تزویر و دروغ را که فضای عالم را پر کرده. در دنیایی که به اسم #آزادی به گوشی هایمان هجوم میآورند و هر درگاهی را بخواهند حذف میکنند و اسم لشکر رسمی و قانونی را اگر ببری حذفت میکنند. آنوقت ما و مدیران نالایقمان به آنها حق میدهیم که مدیر روابط مجازیمان باشند. آری تا وقتی اعتماد به خود پیدا نکنیم منفعلیم. و الا سریالها و فیلمهای غربی را قبول میکنیم و #ماهواره و رسانه هایشان را قبول میکنیم و ابزارهای ارتباطی را قبول میکنیم تا ذهنمان را آنطور که میخواهند بپرورند. و مدیرانی خواهیم داشت که دست دشمن را بیشتر از دست دوست باز میکنند.
✍جسد آن لات هفت تیر کش را نه، ولی جسد #برادر_کشی را دفن خواهم کرد. تا از حماقت ما استفاده نکنند و به اسم مذهب شیعه و سنی یا به اسم ملیت ایرانی و عراقی یا به اسم عقاید و قومیت و هزار دلیل به جان هممان بیندازند و همه را بچاپند. یادم نمیرود چطور یک #رییس_جمهور در همین ایران روی اختلاف ها و دوقطبی ها که مثل زخم قدیمی در جان ملت نشسته پا کوبید تا رای جمع کند. نگاه کنید موج نفرتی که درست کرده اند تا به خیال خود سال ۹۸ را سال آشوب کنند.
✍قبرستانی دارم در مغزم که به مرور جسدهای زیادی را درش دفن خواهم کرد. طرف حساب ما نه مهناز افشار است نه لات هفت تیر کش اینها را نیروهای امنیتی به حسابشان برسند طرف حساب ما پدر جد همه اینها است. بنشینید و تماشا کنید. دوران ما است دوران #طلبه_عصر_انقلاب است. #بجنگ_تا_بجنگیم.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از مقاومت آذربایجان
❌ کدامیک #خائن تر است؟
نقش #مرتضی_میرباقری #معاونت_سیما در #صداوسیما برای حذف برنامه های #انقلابی و زمین زدن صدا و سیما با #سریال ها و برنامه های چرند و منفی یا خنثی .. کمتر از #حسام_الدین_آشنا نیست.. منتهی یکی توی پوسته #اصولگرا س یکی تو پوسته #اصلاحطلب..
#نفوذی #خیانت #جهان_آرا #شبکه_افق #سیما #میرباقری #نفوذ #شبکه_نفوذ #گاندو #شبکه_یک #شبکه_نسیم #دزد #اختلاس #روحانی #اصلاحات #عصرانه #فیلم #ماهواره #منوتو #بی_بی_سی
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اصحاب انقلاب
@a_enghelab
جنازه در نمایشگاه....
✅ من فقط جنازهاش را دیدهام!
این، حرفی بود که من در آن جلسه، رو به اساتید دانشگاه گفتم؛ جلسهای در دههی هفتاد که قرار بود از دل آن، یک گروه همدل برای طراحی، ساخت و پرتاب #ماهواره برآید.
🔻 جرقهی کار بر روی تولید و پرتاب ماهواره، در اواخر دههی شصت زده شده بود؛ یعنی روزی که آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، این کار را رسماً از سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی (زیر نظر وزارت فرهنگ و آموزش عالی) که من ریاست آن را بر عهده داشتم، مطالبه کرد.
🔻 آن جرقه هنوز شعله نکشیده بود که دولت اصلاحات بر سر کار آمد؛ یعنی سال ۱۳۷۶. شهریور آن سال که من هنوز معاون وزرات فرهنگ و آموزش عالی بودم، پروژهی ماهواره را از محیط دانشگاه خارج کردم؛ چرا که متوجه شده بودم اگر این پروژه در دانشگاه بماند، مدیران اصلاحطلبِ وقت به بهانهی مسائل حاشیهای، بر سر راه آن، سنگاندازی خواهند کرد.
بنابراین، من و تعدادی از اساتید دانشگاه دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم که خودمان، خارج از فضای دانشگاه، روی ماهواره کار کنیم.
🔻 بعضی از استادان با نگرانی گفتند: «ما تا به حال ماهواره ندیدهایم که حالا بخواهیم آن را بسازیم!»
حق داشتند. گفتم: «من زمانی که در پاریس دانشجو بودم، به یک نمایشگاه #هواوفضا رفتم و از نزدیک، یک ماهواره دیدم، البته جنازهاش را! و اطلاعات زیادی دربارهی آن ندارم. با این حال، ما راه دیگری نداریم و باید از صفر شروع
کنیم». در نهایت، ما گروهمان را شکل دادیم و پیشنهادمان را به مراکز مختلف ارائه کردیم؛ تا اینکه مرحوم دکتر وفا غفاریان، مدیرعامل وقت شرکت صنایع الکترونیک ایران (صاایران)، از پیشنهاد ما استقبال و حمایت کرد. 🔻 ما در ساختمان واحد پژوهش صاایران مستقر شدیم، توی یک اتاق، با کامپیوتر و اینترنت خیلی ضعیف! ابتدا، روی مطالعات و اقداماتی که دانشگاههای ایران بر روی ماهواره انجام داده بودند، متمرکز شدیم. پس از بررسی، دریافتیم که هرچه در ایران هست، دربارهی کاربردهای ماهواره است، نه خود آن. در نتیجه، در داخل کشور، کسی را پیدا نکردیم که بتواند به ما کمک کند. از تجربیات خارجیها و قطعات آنان هم که میخواستیم ماهواره را به واسطهی آن، شبیهسازی کنیم، بهخاطر تحریمها محروم بودیم. حالا دست خالی مانده بودیم که چه کنیم! اما این اول راه بود؛ راهی پرفراز و فرود که با جدیت طی شد و هشت سال بعد، یعنی در سال ۱۳۸۴، #جمهوری_اسلامی ایران را به هشتمین عضو باشگاه فضایی جهان تبدیل کرد. 📗 (به روایت دکتر محمد سلیمانی، قائممقام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت سیزدهم) 🗓 انتشار به مناسبت پرتاب ماهواره چمران۱ 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir