eitaa logo
♡«سرباز انقلاب»♡
105 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
181 فایل
برای آگاهی، بصیرت افزایی و دانایی بیشتر در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی ارتباط با مدیر کانال(نظر، پیشنهاد، انتقاد): 👇👇👇 @sarbaz_enghlab لینک عضویت گروه "سربازان انقلاب" در ایتا :⁦ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/575471644C93798be525
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نه 🔻سلسله مطالب - 3 ⭕️ عرض کردیم که اخلاق سیاست مولفه‌هایی دارد؛ بعد از و حالا به قدرت ابزاری میرسیم نه قدرت طلبی! 🔹در علم سیاست نوین، قدرت محوریت دارد و اساساً موضوع علم سیاست، قدرت است. از قدیم این بحث بوده که قدرت محور و هدف فعالیت های سیاست است یا ابزار سیاست؟ خیلی از مکاتب و اندیشمندان قدرت را هدف و محور می دانند. قدرت محوری یعنی دین، اخلاق، پول و ... باید تابع قدرت باشند. قدرت محوری همان جدایی قدرت از اخلاق است همان جدایی سیاست از دین است. 🔸وبر در تعریف قدرت می گوید: «مجموعه منابع و ابزارهایی است برای به انجام رساندن کارویژه های حکومت.» در بین اندیشمندان، ماکیاولی به عنوان پایه گذار علم سیاست مطرح است. ، هدف عمل سیاسی را رسیدن به قدرت می داند و به صراحت می گوید که «هدف وسیله را توجیه می کند» یعنی برای رسیدن به به هدف، میشود هرکاری کرد. 🔹ازدیدگاه ماکیاولی، انسان حیوانی شرور و بد فطرت است و همیشه اشتیاقِ سودجویی و منفعت خواهی دارد که اختلاف و دشمنی را در بین انسانها ایجاد میکند. در واقع، حس خودخواهی و شهوت سیری ناپذیر انسان به قدرت و منفعت طلبی، بیانگر طبیعت انسان است. ماکیاولی معتقد است برای مقابله با این غریزه انسان، حاکمی مقتدر و مستبد لازم است که با مردم مانند گله رفتار کند و حکومت و قدرت خود را بر پایه ی استبداد پایه ریزی کند. 🔸در اندیشه ی ماکیاولی در باب قدرت، مذهب و اخلاق باید پیرو سیاست و قدرت حاکم باشد؛ از اینرو، برای تأمین ثبات قدرت دولت، زمامدار میتواند از مذهب و اخلاق، به نفع خودش بهره گیرد؛ اما نباید تابع هیچ اصل اخلاقی ثابتی باشد. در حالیکه در اسلام، قدرت باید تابع دین و اخلاق باشد. یکی از اهداف کسانی که می گویند قدرت(سیاست) باید از اخلاق جدا باشد همین است که در قدرت بدون اخلاق، می توان هر کاری انجام داد. میتوان فریبکاری کرد، میتوان ظلم کرد، میتوان مستبد بود و ... . اینکه اسلام تأکید دارد قدرت باید تابع اخلاق باشد یعنی یک قدرتمند نمی تواند زورگویی و فریبکاری و فساد و ظلم کند. 🔹ماکیاولی معتقد است که دین از هر وسیله دیگری در ایجاد وحدت و تامین اطاعت برای حاکم بهتر است، بنابراین، حاکم یا شهریار باید برای استمرار قدرت خود، خود را متدین جلوه دهد. اما دین باید تابع قدرت شهریار باشد و در مواقع ضروری حاکم یا شهریار را مجاز میداند که برای ، هرعمل خلاف دین را انجام دهد. 🔸اساسا در تزِ قدرت محوری(جدایی قدرت از اخلاق یا جدایی سیاست از دین)، حاکم، برای رسیدن به قدرت و حفظ آن، مجازاست از تمام شیوه ها و ابزارهای ممکن (دروغ و فریب، تقلب و تزویر، زورو سرکوب، جنایت و تبهکاری، پیمان شکنی و نقض عهد و…) استفاده کند، مشروط به اینکه تمام این رفتار ناشایست را پنهانی و سری انجام دهد.(صلح جاویدان) 🔹برخلاف ماکیاولیِ واقع گرا، افلاطون و ارسطو چندصد سال قبل از میلاد مسیح، به عنوان آرمان گرایان محض، قدرت را ابزاری می دانند برای رسیدن به اهداف انسانی و والا. برخی از آرمان گرایان، قدرت را مساوی فساد می دانند و معتقدند که وجود قدرت باعث فساد است. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اما بر آرمان گرایی محض و واقع گرایی محض خط بطلانی می کشد؛ سوءاستفاده از قدرت را خیانت می داند اما اصل قدرت را وسیله ای می داند برای اجرای حق و عدالت در جامعه. حضرت شرط تقبل حکومت و قدرت را در نهج البلاغه احقاق حق مردم و اصلاح امور آنها می داند.(نهج البلاغه، نامه 53) 🔸در اخلاق سیاست، قدرت فی نفسه امری مذموم و زشت و کریه نیست بلکه سوءاستفاده از آن مذموم است. برخی از متدینین و مسلمانان در طول قرن ها با نگاه منفعلانه نسبت به قدرت و حکومت، همیشه در اقلیت بوده و تحت ظلم قرار داشتند. از اینکه مسئولیتی به آنها برسد و یا قدرتی در دست داشته باشند فراری اند که نکند این قدرت باعث فساد آنها شود! 🔹در حال حاضر هم کماکان با این مشکل در جامعه دست و پنجه نرم می کنیم؛ عده ای قدرت را هدف می دانند و برای رسیدن به آن از هر وسیله ای استفاده می کنند عده ای هم در مقابل، از قدرت فراری اند تا به زعم خود سالم بمانند! وجود همچنین تفکری، اتفاقاً بستری است برای پرورش عناصری که براحتی مردم را فریب دهند. در عرصه بین المللی هم همین جریانات فکری مدعی اند چنانچه قدرت بیشتری داشته باشیم مورد هجوم ابرقدرت ها قرار می گیریم لذا بهتر است همواره ضعیف بمانیم و تحت سلطه دیگران باشیم! ⭕️ ما اگر بدنبال اخلاقی کردن سیاست هستیم باید این نکته را برای عموم و نخبگان جا بیاندازیم که هم فرار از قدرت بد است و هم سوءاستفاده از آن. باید جایگزین در جامعه شود. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
✡ آشنایی با یک سند مهم تاریخی (٣) 1⃣ این رساله‌ی شیوای اردشیرجی، که در یکی از «فاسدترین دیکتاتوری‌های معاصر جهان» نگاشته شده، از زاویه‌ی آرایش ناروایی‌ها و پرداخت پلشتی‌ها، رساله‌ی «شهریار» را به خاطر می‌آورد! 2⃣ اردشیرجی انگلیسی نیست. او یک آسیاییِ است. ولی به‌قول [که در قسمت قبلی همین مقاله خواندید] چنان در شخصیت مستحیل شده که شاید بهتر از بسیاری از انگلیسی‌ها فرهنگ آنان را جلوه‌گر می‌سازد! 3⃣ در زبان انگلیسی واژه‌ای به‌نام humbug وجود دارد که رفتار یا گفتار خدعه‌آمیز برای جلب نظر مساعد دیگران معنی می‌دهد. در فرهنگ سیاسی غرب واژه humbug به‌عنوان دورویی و ریای ذاتی فرهنگ انگلیسی شناخته می‌شود. «کُنی زیلیاکوس» نویسنده و سیاستمدار انگلیسی، درباره این فرهنگ چنین می‌گوید: 👈 تحقیر منطق توسط انگلیسی‌ها سبب می‌شود که غالباً در ذهن آنان دو اندیشه ناسازگار به‌طور هم‌زمان پدید شود: یک اندیشه اخلاقی که شالوده‌ی گفتار و احساس آن‌ها را تشکیل می‌دهد و یک باور عملی که بنیاد کردار آنان است. این دوگانگیِ اندیشه را اروپاییان ساکن قاره غالباً ساده می‌کنند و آن را می‌نامند، حال آن‌که نتیجه‌ی عملی این «دورویی» با دورویی معمولی تفاوت دارد. زیرا گذر از خودفریبی ناآگاهانه به دورویی عامدانه را بسیار آسان می‌سازد. ✍ استاد عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/pahlavi/10442 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter