هدایت شده از عملیات برای بسترسازی ظهور
باسمه تعالی
محضر مبارک نائب حضرت بقیةالله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام خامنهای (مدظله العالی)
سلام علیکم؛
ما مردم انقلابی ایران عزیز شهادت حسین گونه سردار رشید اسلام را به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حضرتعالی تسلیت و تبریک عرض میکنیم.
خدا را شاکریم که نیروهای مخلص و جانبرکف سپاه و ارتش در شرایط پیش آمده با آمادگی کامل منتظر دستورات حکیمانه حضرتعالی جهت پاسخ کوبنده به دشمنان اسلام هستند.
ما مردم انقلابی نیز بدینوسیله به اطلاع میرسانیم که امادگی کامل برای دستورات حکیمانه شما برای پاسخگویی به دشمن در هر سطحی را دارا میباشیم و در اطاعت امر ولیمان سر سوزنی تردید نخواهیم داشت.
#ما_همه_قاسم_سلیمانی_هستیم
کمپین اعلام آمادگی مردم به امام خامنهای جهت پاسخ سخت به دشمنان اسلام
@mahamesarbaztoim
هدایت شده از عملیات برای بسترسازی ظهور
ظالم به شدت ترسوست اگر از شما شجاعت ببیند
یکی از دوستان ما میگفت:
بنده وقتی کلاس اول راهنمایی بودم یک گندهبکی تو کلاس ما بود که خودشو مالک کلاس میدونست. همه بچههای ضعیف ازش میترسیدن و حساب میبردن. این نامرد هم دائم این بچههای ضعیف رو اذیت میکرد و از اینها باج میگرفت. سه چهار نفر هم که یه خرده جثه درشتتری داشتن دور این جمع شده بودند که مثل نوچههاش بودند و از قِبل اون گندهبک اینا هم پرروبازی درمیاوردن.
از خباثتایی که این فرد داشت این بود که ساعت آخر دم در میموند و تکتک بچهها رو یه پسگردنی میزد و میگفت حالا برید خونههاتون!
تنها کسی که مقابل این موند حقیر بود. ما هم که بچه عشایر از پشت کوه اومده بودیم و اصلا این چیزا تو کتمون نمیرفت. اولین باری که میخواست به بچهها پسگردنی بزنه به من که رسید همونجا دستشو گرفتم، گفتم من مثل بقیه نیستم با من در نیوفت. همون لحظه انگشت منو گرفت و تابوند پشت دستم؛ اینقدر فشار داد که چسبید به پشت دستم. من با وجود اینکه خیلی دردم گرفته بود ولی غیرتم شد و خم به ابرو نیاوردم، در همون حال بش گفتم همین؟! اینو که گفتم یه دفعه رنگش سفید شد.
چند وقت بعد سر کلاس و جلوی معلم یه تیکه به من انداخت که همه خندیدند؛ بعد از تموم شدن کلاس رفتم و یه سیلی محکم زدم بیخ گوشش؛ جالب بود که از این سیلی ترسید و هیچ واکنشی به من نشون نداد!
مدتی گذشت و من اینقدر از رفتارهای ظالمانش عصبی شدم که دعوتش کردم به دعوا!
قبل از اینکه مدرسه تعطیل بشه چندنفر رو فرستاد که منو منصرف کنند ولی من قبول نکردم.
آخر مدرسه تو خیابون جلوشو گرفتم که دعوا کنیم، متوجه شدم که به شدت ترسیده، کلی بهانههای عجیب آورد که دعوا نکنه ولی من قبول نکردم و دعوا رو شروع کردم. وقتی دستاشو گرفتم که درگیر بشم متوجه شدم که زورش از من خیلی بیشتره؛ واقعا میتونست دوتا مثل منو بزنه. ولی چون به شدت ترسیده بود دست و پاشو گم کرده بود و هیچ کاری نمیکرد. منم تلافی همه بچههای کلاسو از سرش درآوردم.
جالب بود که فرداش با خفت و خواری رفت پیش مدیر مدرسه و گفت فلانی منو زده😂
از اون به بعد دیگه حناش برا هیشکی رنگ نداشت. البته بعدها هم متاسفانه معتاد شد و از دنیا رفت!
الان آمریکا و نوچههاشم واقعا همینن.
#ما_همه_قاسم_سلیمانی_هستیم
پویش اعلام آمادگی مردم به امام خامنهای جهت پاسخ سخت به دشمنان اسلام
@mahamesarbaztoim