🏴 حسینیهٔیکسرباز ؛
__
کسی که به غیر از در تو وارد شود
محروم است ...
محروم ...
هدایت شده از بنت الصابر🇵🇸
خواهرانه میگم
خواهر من
برادر بزرگوار
تا زمانی که تولید محتوا نداشته باشی و بی هدف پست گذاری انجام بدی حتی اگر مخاطبین زیادی هم داشته باشی اما تأثیر گزاری نخواهی بود!
🏴 حسینیهٔیکسرباز ؛
خواهرانه میگم خواهر من برادر بزرگوار تا زمانی که تولید محتوا نداشته باشی و بی هدف پست گذاری انجام
پ.ن:
این کانال زدن ها در چ فضای ایتا ، چ قبلا در واتساپ یا جاهای دیگه ، انصافا خیلی شده.
هر چی بیشتر میشه افکار هم بیشتر درگیر میشه و شلوغ تر میشه.
با اینکه مطالب یه قالب موضوعی دارند.
اگه اون کانالی که داری میزنی ، انصافا یه دردی دوا میکنه ، باریک الله بِک. اما اگه نمیکنه ، داری یه درد به دردای بقیه اضافه میکنی!!!
یارو اومده میگه من نمیتونم نیم ساعت مث یه بچه گل بشینم پا درسام ، از ریاضی خسته میشم. دوس دارم بعد از پنج دقیقه برم سراغ فارسی. از فارسی خسته میشم ، دلم میخاد برم سراغ جغرافی و .... پراکندگی ذهن میاره!!!
من ک بار ها خدمتتون عرض کردم. راه های ورودی ذهنتون رو کنترل کنید!
آروم آروم محتوا بزارید تو ذهنتون. کانال هایی که شبیه هم اند و بدردتون نمیخوره حذف کنید و ... .
حضراتِ صُحاب کانال!
مواظب باشید اتلاف وقت مومن نکنید.
و بد تر از اون وقت مومن را به چیز های بیهوده نگذرانید.
والسلام
@REMIX_MAJNOON1_2763913352.mp3
زمان:
حجم:
15.48M
حالا کاری ندارم ک زیاد خوشم از این مدل مداحی ها نمیاد
اما این یه جوریه
وقتی کتب اثبات خلافت امیر المومنین علیه السلام رو میخونم اینو گوش میدم.
آدم انرژی میگیره
🏴 حسینیهٔیکسرباز ؛
__
بگذارید غصه ها و مشکلات کوچک ، شما را پخته کنند!
واکسن چجوره؟
میکروب ضعیف شده. کم کم آدم به این مریضی عادت میکنه. وقتی بیماری قوی اومد، دیگه بدن قوی شده!.
تو هم خودت رو قوی کن برای مشکلات بزرگتر!
اینجور به کمال میرسی!
اینجور بزرگ میشی!
امشب بعد از نماز مغرب و عشا خدمت آیت الله ملک زاده بودیم.( صاحب کتاب ماهوالاجتهاد
فرمودند ک:
انسان باید فقط حولِ محورِ علمِ خودش صحبت کند.
انسان نیاز نیست به همه سوال هایی ک میپرسند و نمیداند پاسخ دهد!
مشکل آنجاست که خارج از این محور صحبت میشود! و جامعه ای به بیراهه میرود
🏴 حسینیهٔیکسرباز ؛
__
چند وقت پیش رفیقم ک امام جماعت یه مسجد نقلی بود، خواهش کرد ک یه شب من به جاش برم برای اقامه ی نماز.
از بچگی ، یعنی حوالی شیش سالگی که امام جماعت بودن رو تجربه کرده بودم ، یه حس باحالی برای نماز بهم دست میداد. اما وقتی کم کم بزرگ شدم ، فهمیدم ک ترس داره!
وقتی شنیدم مرحوم محدث قمی به زور امام جماعت می ایستاد ، ترسم بیشتر میشد ... .