eitaa logo
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
1.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
707 ویدیو
67 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای پل ارتباطی ، حجرهٔ من ؛ @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حکمش چیه؟
💠حکم روزه واجب معین(مثل ماه رمضان) کسی که مردد در گرفتن روزه می شود یا اینکه قصد می کند یکی از مبطلات روزه را انجام دهد؛ چیست؟ 🌺اگر در روزه‌ی واجب معین بین روز مردد شود که روزه را ادامه دهد یا نه و یا تصمیم بگیرد یکی از مبطلات روزه را انجام دهد ولی آن را انجام ندهد، بنا بر احتیاط واجب باید روزه را تمام کند و بعداً قضای آن را بگیرد. 📚 رساله نماز و روزه آیت‌الله خامنه‌ای/مسأله ۸۱۴ ⚜️ @Ahkaam ⚜️
امـام حسن مجتبـی علیـه السـلام: اى فـرزنـد آدم! تـو از همـان زمـان كـه از شكـم مـادرت افتـاده اى، پيـوستـه در راه ويـران كـردن خـانـه عمـرت قـدم بـر مـى دارى. پـس، از آنـچـه در دسـت دارى بـراى آنچـه در پيـش دارى بهـره برگيـر؛ زيـرا كه مؤمـن توشـه بر مـى دارد و كـافر خوش مى گـذرانـد.🌱✨ [بحار الأنوار:/78/ 112 /6]
آدم بعضی وقتا فکر می‌کنه ببینه بد ترین عذاب چیه ؟ من خودم به این نتیجه رسیدم که انتظار کشیدن بد ترین عذابه ... . اون انتظاری که میدونی کی اتفاق میوفته ، اون یکم تحملش آسون تره ، ولی اون انتظاری که نمیدونی کی میرسه ، خیلی سخته ... . ۱۱۰۰ ساله منتظر یکی هستیم و هنوز نیومده! داره عادی میشه برا خیلیامون💔
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
__
زیاد نمی‌شناختمش. یهو تو دوره دیدمش و خوشم اومد ازش فهمیدم بچه ی زنجانه. با همون لهجه ی ترکی خودشون بش گفتم : نجورس گارداش؟ نخبر؟ با یه خنده ی با حیا نگام کرد و گذشت. با یه زیر پیرهن سیاه و یه عینکی چهارگوش. به چهرش که فکر میکنم نور صورتش جلو چشمام میاد. اکثر رفقا تو دوره منو میشناختن و یه جورایی پیشونی سفید بودم. اما مهدی اصلا تو دید نبود. سر کلاس ها هم یه گوشه قایم میشد و گوش میداد به بحث ها. وقتی فهمیدم شهید شده و من جا موندم ، اونجا فهمیدم به ریش و یقه شیخی و انگشتر بزرگِ عقیق نیست.! انگاری به اخلاصه 💔🚶‍♂ و منو حسرت های سنگ شده در گلو ماندیم و ماندیم ... . 💔
نمیدونم چرا هی فکر میکنم بعد سیزده‌به‌در میتونم دیگه روزه‌هامو بخورم سیزده‌بدر مگه همون عید فطر نیست؟🥲😆
هدایت شده از کتابخانه شیعه
‍‍ 🔸منش والای امام حسن علیه السلام در مقابل مرد شامی مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید که سوار بر مرکب بود. شروع به ناسزا گفتن نمود. حضرت سکوت کرد و پاسخ او را نداد. وقتی فارغ شد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی زد و فرمود : ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده ای! اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو و اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم؛اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم؛ اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم؛ اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم؛اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم؛اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم؛ اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم؛اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم؛ بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا وسیع است و آسایش در آن فراهم می باشد ، وقتی کلام امام را که شنید گریست و گفت: شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد من بودید اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست ندارم. و اسبابش را به منزل امام برد و تا در مدینه بود مهمان ایشان بود و از محبین شد. https://eitaa.com/joinchat/952107051C6569ff7b9d
نائب الزیاره ایم🌺