eitaa logo
سربازان‌سردار‌سلیمانی🇮🇷
587 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
723 ویدیو
69 فایل
📞 لینک ناشناس👀 https://harfeto.timefriend.net/17150008375787 ❤️‍🩹سخنان شما✉️ @sokhanan_shoma 🔍 شرایط ما🗒 لطفا برای انجام تبادل، شرایط رو حتما بخونید🤍 @Shart_Ha_moon 💫خادم ( @EFBA1385 ) در صورت تمایل با ذکر صلوات خارج شوید📿🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
🎶✨ مرحوم آیت الله بهجت شخصی از آقا می پرسید: «آقا، شما از اینهمه توقف در حرم خسته نمی شوید؟» آقا فرمودند: «من خودم را در بهشت می بینم. چرا بیرون بیایم؟!» 📚 برگرفته از کتاب صحبت سال ها (مجموعه خاطرات حجت الاسلام‌ حاج شیخ علی بهجت) https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✨ مرحوم آیت الله بهجت ره همسایه بودیم. همسرم وفات یافته بود؛ اقوام از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند و چند روز مهمان داشتیم. سر و صدای مهمان ها تا خانۀ همسایه ها می رفت؛ مخصوصاً خانۀ آقا که دیوارهایش خیلی کوتاه بود. یک روز آقای بهجت آمد دم در؛ مقدار قابل توجهی هم پول داد دستم... بعدها که دست و بالم بازتر شد، خواستم پول را برگردانم. اول قبول نمی کرد، اصرار که کردم گفت: «پس این پول را می دهم تا برای همسر شما قرآن بخوانند.» 📚 به شیوه باران / ص ٣۵ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت الله بهجت) https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
آیت الله مشکینی می گفت: ما بارها خدمت امام خمینی (ره) می رفتیم و سؤال می کردیم که برای مسائل اخلاقی به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام می گفت: به آقای بهجت! می گفتیم: ایشان علاقه ندارند مطرح شوند و قبول نمی کنند. امام می گفت: اصرار کنید! (براساس خاطره ای از آیت الله مصباح یزدی) 📚 رد پای سپید / ص ٣۵ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت الله بهجت قدس سره) https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✨ مرحوم آیت الله بهجت (ره) با احمد رفیق بودیم؛ اما چند سالی بود که به خاطر یک اختلاف مالی، میانۀ مان شکرآب شده بود. هر کدام‌ حق را به خودمان می دادیم. گرۀ دعوا که کور شد، برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت. اول احمد حرف هایش را زد، بعد هم من از سیر تا پیاز ماجرا را گفتم. این میان، احمد برای کاری از اتاق بیرون رفت. حرف های من که تمام شد، آقا همانجور که سرش پایین بود، با لبخند گفت: «خُب حالا من گوش کدامتان را بکِشم؟» بعد رو کرد به جای خالی احمد... چهره اش از ناراحتی تغییر کرد. قطره های درشت عرق نشست روی پیشانی اش... انگار که اتفاق خیلی بدی افتاده باشد، یا حرف خیلی بدی زده باشد. با ناراحتی گفت: «ایشان نیستند؟! نمی دانستم؛ وگرنه این جمله را در غیاب او نمی گفتم.» 📚 به شیوه باران / ص ٣٣ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
‌یکبار به مرحوم ✨علامه طباطبایی گفتند: فلان کس از شما انتقاد کرده است علامه فرمود: "من که رسوای جهانم! عیب من یکی دوتا نیست، خب این هم رویش!" https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ 🏴 خودشان در مجلس امام حسین (ع) کفش ها 👞👞 را جفت می کردند آیت اللّه شیخ علی‌ محمد‌ بروجردی نجفی می فرمودند: از ویژگی های ✨مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی این بود که در مجلس روضه أباعبداللّه الحسین (ع) خودشان مبادرت به پذیرایی کرده و کفش هایِ واردین را جفت می کردند و در حین پذیرایی، زیر لب چیزی می خواندند. یک روز از ایشان پرسیدم: آقا شما چه می خوانید؟ فرمودند: خوب است انسان شبانه روز، هزار مرتبه سوره قدر را بخواند! https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ ✨ مرحوم آیت الله بهجت ❤️داروی عین شین قاف❤️ هر سال تابستان ها می آمد مشهد. در حرم همراهش شده بودم. ایستاده زیارت می کرد من اما بعد از مدتی خسته می شدم. این پا و آن پا می کردم. بیشتر که خسته می شدم، می نشستم. باز از نشستن خسته می شدم، می ایستادم اما پیرمرد تمام مدت ایستاده مقابل مرقد مطهر زیارت می کرد و ذکر می گفت. معمولاً زیارتش دو ساعتی ⏰ طول می کشید. یکبار از حرم که بیرون آمدند، از ایشان پرسیدم: «شما خسته نمی شوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!» جوابی ندادند. زیارت که تمام می شد، تازه صحن های حرم امام رضا ع شروع میشد، به صحن ها می رفت و همه را یاد می کرد؛ سر مزار علما می رفت و برایشان فاتحه می خواند. یک بار از صحن که بیرون آمد، به من اشاره کرد: «بیا!» از جیبش پولی درآورد و به من داد و گفت: «برو عطاری، داروی "عین شین قاف" بگیر تا خسته نشوی!» 📚 این بهشت، آن بهشت / ص ٣١ و ٣٢ براساس خاطرۀ یکی از همراهان آیت الله بهجت (ره) https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ حدیث کساء که شأن نزول آیه تطهیر است، بسیار مورد توجه ✨آیت الله بهجت بود می فرموند: «خیلی دیده شده و گفته اند که حضرت حجت عج را در مجالس توسل یا حدیث کساء حاضر دیده اند». ایشان هر روز بر خواندن حدیث کساء مداومت داشتند و برای برطرف شدن گرفتاری ها و شفای بیماران 🤒، قرائت مکرر این حدیث را توصیه می کردند. گاهی نیز افراد خانواده را دور هم جمع می کردند و به همراهشان حدیث کساء می خواندند. 📚 کتاب حضرت حجت عج / ص ١١٧ مجموعه بیانات آیت الله بهجت پیرامون حضرت ولی عصر عج https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✨ مرحوم آیت الله بهجت: دست فروش عرب، با آن هیکل درشت، خوابیده بود وسط مسجد 😴. ما دور تا دور نشسته بودیم، منتظر شروع درس. گفتیم حالا بیدار می شود، حالا بیدار می شود... ولی بیدار نشد. با ورود آقا، یکی از طلبه ها خیز برداشت که برود بیدارش کند؛ آقا آرام گفت: «نه... کاریش نداشته باشید!» بعد گفت: «اَلَسْنٰا نٰآئِمٖینَ؟ [آیا ما خواب نیستیم؟]... مگر ما خواب نیستیم؟ کاش یکی هم بیاید ما را بیدار کند...» 📚 به شیوه باران / ص ٢٨ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🎤 به روایت: مرحوم آیت الله بهجت ✨ مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی، اصفهانی اهل مراقبه، سکوت و محاسبه بود. پیوسته در فکر بود. سخن به ندرت می گفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در می گرفت سکوت می کرد. در هر جای مجلس که خالی بود، می نشست و بسیار متواضع، خوش اخلاق و آرام بود. با آنکه ثروت فراوانی از پدرش _که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود_ به او رسیده بود همه را به فقرا و طلّاب داد و خود چیزی نداشت. 📚 فریادگر توحید https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✨ علامه طباطبایی میرن تهران، علامه طهرانی که شاگرد ایشون هستند خدمتشون می رسند، شاگرد (علامه طهرانی) در محضر استاد با ادب بدون تکیه مینشینه، استاد هم با تواضع به دیوار تکیه میده... این سبک زندگی برای ذهن ماها عجیب هست https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌹🕊 شهید سلیمانی: این آیت الله حائری شیرازی، من فکر نمی کنم حوزه علمیه صد سال دیگر هم بتواند مثل این [شخص] را متولد کند. یک دانه است! یک وقت یکی از محافظان ایشان تعریف می کرد که ایشان به ما گفت: «سه تا لباس کارگری بگیر و بیار و به کسی هم نگو». سه تا لباس کارگری گرفتیم و آمدیم و با آیت الله حائری و یک نفر دیگر رفتیم سر میدان! یک ماشین آمد و گفت: «من شما دو تا جوان را می خواهم، اما این پیرمرد به درد من نمی خورد». گفت: «ما هر سه نفرمان باهم هستیم. ما سه تا را بُرد و باهم کارگری کردیم». ایشان (آیت‌الله حائری) اینطور خودشان را شکستند. آدم هرچی بالاتر می رود، باید بیشتر خودش را بشکند. هرقدر خودش را شکست، بالاتر می رود. اگر باد کرد، می ماند. خیلی باید مراقبت کرد. اگر انسان مقام معنوی پیدا کند، باید کاملا از آن مراقبت کند. بیانات شهید سلیمانی در منزل شهید لنگری زاده _ کرمان _ آذر ۱۳۹۶ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani