eitaa logo
سربازان‌سردار‌سلیمانی🇮🇷
587 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
723 ویدیو
69 فایل
📞 لینک ناشناس👀 https://harfeto.timefriend.net/17150008375787 ❤️‍🩹سخنان شما✉️ @sokhanan_shoma 🔍 شرایط ما🗒 لطفا برای انجام تبادل، شرایط رو حتما بخونید🤍 @Shart_Ha_moon 💫خادم ( @EFBA1385 ) در صورت تمایل با ذکر صلوات خارج شوید📿🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
سربازان‌سردار‌سلیمانی🇮🇷
✅#سیره_شهدا ⭐️#شهید_مدافع_حرم 🌹🕊 سردار شهید حاج محمد شاليكار در حال حركت به سمت سوريه، موقع اذان
⭐️ 🌹🕊 شهید حاج محمد شالیکار به همه عزیزان سفارش می کنم به نماز اول وقت توجه کنند که نماز دربردارنده همه چیز است. وقتی در اقامه نماز بندهٔ عاشق در مقابل معشوق که همان پروردگار است می ایستد، چقدر لذت بخش و زیبا می باشد که عاشق صحبت و معشوق گوش می نماید و به درخواست هایش پاسخ می دهد. 😇 از خواهرانم می خواهم خود را حفظ کنند، مثل مادرم حضرت زهرا (س)، که حجاب برتر همان چادر است 🌱 ولادت: ۱۳۴۹ 🦋 شهادت: ۲۱ آذر ۱۳۹۴ - حلب سوریه مزار: فریدونکنار https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌨⚡️ 🌹🕊 شهید قنبر علی بابازاده خواهرم! شما رسالت حضرت زهرا سلام الله علیها را بر دوش دارید، خودتان را رعایت کنید. موج خروشان خون مرا به گوش تمامی مستکبران و خائنان برسانید و به آنها بگویید: به خون پاک تمامی شهدا قسم، حق مظلوم را از شما ظالمان خواهیم گرفت. همیشه به یاد خدا باشید که خداوند شما را در همه حال یار و یاور است https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
⭐️ 🌹🕊 شهید حسن قاسمی دانا دیدم حسن همینطور که سرش پایین بود، داشت می رفت و مدح امیرالمومنین علیه السلام رو میخوند. من ترکش نشسته بودم. ترسیدم، چون فقط میتونست دو سه متر جلو رو ببینه. گفتم: داداش! مواظب باش! تصادف میکنیم ولى توجه نکرد. همینطور که میخوند با ناراحتى گفتم سرتو بیار بالا خیلى خطرناکه 😥 بازم به حرفم توجه نکرد! داشتم عصبانى میشدم که با جدیت گفت: چه کارم دارى؟ نمیخوام سرمو بیارم بالا. 😞 یک لحظه توجه کردم به دور و برمون، دیدم اطرافمون پر از زنهاى بى هست. میترسید چشمش بیفته به نامحرم. https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
(ره) ☔️جوان ها بیشتر خود را بپوشانند یکی از نواده های امام نقل می کند: امام همیشه می گفتند: «درست است که می گویند وجه و کفین زن می تواند پیدا باشد، اما‌ ‌جوانها بهتر است که کمی بیشتر خود را بپوشانند». و خیلی تأکید می‌کردند که در خارج از‌ ‌منزل هیچ‌ گونه عطری مصرف نشود. یادم است در یکی از عیدها، امام به نوادۀ دختری‌ ‌دیگرشان عطر هدیه دادند و به من یک چیز دیگر و فرمودند: «چون تو ازدواج نکرده ای،‌ ‌بنابراین احتیاجی به عطر نداری.»‌ 📚 برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره) / ج ۱ / ص ۲۸۲ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌨⚡️ ‌‌🌹🕊 شهید سید احمد رحیمی سرکلاس جامعه شناسی، آقای پروفسور، دو ساعت تموم از بد گفت و کلی صغری و کبری چید تا برای بچه ها جا بندازه که حجاب، چیز به درد نخوریه! اون زمانم کسی جرأت نداشت به استاد اعتراض کنه ولی آخرای کلاس، احمد بلند شد و گفت: «ببخشید استاد! شما دو ساعت در مورد حجاب بد گفتید، حالا اجازه ‌میدید من ده دقیقه از حجاب دفاع کنم؟» درخواستش به قدری مؤدبانه بود که استاد مجبور شد اجازه بده. احمد طوری قشنگ و حساب شده راجع به فواید حجاب صحبت کرد که آخرش، همهٔ بچه ها تشویقش کردن و براش کف زدن. استاد هم فهمید که تأثیر حرف های احمد خیلی بیشتر بوده. 📚 کتاب خاطرات دانشجویی شهدا https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
❤️ (حفظه الله) مایه تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه مادیگرایان، مایه اسارت زن نیست... حجاب وقار است، متانت است، ارزش گذاری زن است، سنگین شدن کفهٔ آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسألهٔ حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ ⭐️ 🥀🕊 شهید حمیدرضا اسداللهی خیلی به پاک بودن و حلال بودن متعلقاتش اهمیت می داد. از مهمترین ویژگی های اخلاقی اش چشم پاکی اش بود. گاهی اوقات من و مادرم در خیابان از کنارش رد می شدیم و اصلاً متوجه ما نمی شد. برای ازدواج یکی از مشاور‌های اصلی اش بودم. به اخلاقِ هم آشنا بودیم و ملاک های هم را می شناختیم. خیلی به اهمیت می داد، به نجابت و اخلاق هم همینطور. https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ ☔️ ⭐️ 🥀🕊 شهید محسن حججی از بازار رد می شدیم. خانم بی حجابی را دید، سرش را پایین انداخت و گفت: «خواهرم جلو امام رضا (ع) حجابت رو رعایت کن!» با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!» کوتاه بیا نبود! می گفت: "آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین (ع) نیست" https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
☑️ ⭐️ 🥀🕊 شهید مهدی قره محمدی خواهران گرامی ام! به شما سفارش می ‌کنم با تاسی از حضرت زهرا (س)، چادر را به عنوان برتر انتخاب کنید که همانا سیاهی چادرهای شما در کنار معرفی خون شهدا می تواند از حریم اسلام ناب محمدی دفاع نماید و ان شاءالله زمینه ‌ساز ظهور و قیام منجی‌ عالم بشریت مهدی (عج) شود. https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
⭐️ 🌹🕊 شهید محمد زهره وند صبح ها زودتر از سایرین به مسجد محل می رفت و در آنجا با حالتی خاشعانه و خاضعانه مشغول به خواندن نماز شب می شد و در اکثر اوقات سعی می کرد با وضو باشد. محمد به "نماز" خیلی مقید بود. همسرش می گوید: نماز برای محمد تمام اعتقادش بود. نماز واجب، نماز جمعه و نماز شب، شاهدان هر روز عبادت محمد هستند. محمد خیلی غیرت داشت. همیشه به من احتـرام می گذاشت و مرا تشویق می کرد تا با کامل اسلامی بیرون بروم. او می گفت: درست است که با مانتو و روسری هم حجاب وجود دارد ولی چادر حجاب کاملتری ست. او حتی در آخرین خداحافظی هم ما را به حجاب اسلامی سفارش می کرد و گفت: خودت و دخترم همیشه حجاب اسلامی (چادر) داشته باشید. همین که رفت تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشود و بدون مدافع نماند، نشانهٔ غیرت و جوانمردی اش بود. https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
⭐️ 🌹🕊 شهید عبدالحمید سالاری 🎤به روایت: همسر شهید منو دوست داشت و میگفت: حجابت رو با لباس و پوشش بندری دوست دارم. به تربیت بچه ها خیلی اهمیت میداد میگفت: دوست دارم بچه هام روی پای خودشون بایستن، میخوام اونا از همه لحاظ تک باشند، هم از نظر اخلاق و رفتار و هم از نظر درس و مدرسه پسرم محمدامین مداحی یاد گرفته و توی مجالس مداحی میکنه. توی دیدار با رهبر❤️ در حضور ایشون💛 مداحی کرد که مورد تشویق آقا💖 قرار گرفت. دخترم زهرا هم علاوه بر درس خوندن، تکواندو کار میکنه. به دوستاش خیلی کمک میکرد مثلا اگر بیمارستان بودن یا جایی نیاز داشتن به کمکشون میرفت. به فعالیت های اجتماعی هم علاقه داشت. https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌨⚡️ 🌹🕊 شهید ابراهیم هادی دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت مان، شهرک ارتش تهران، شرکت میکرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد. بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و با عصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیه ای را دیدم و خوابیدم. من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت میخوانم. صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نماز صبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته! نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت: ❌سریالهایی که میبینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم. با تعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. دیدم کتابی به نام "سلام بر ابراهیم" لابلای کتابها است. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم: این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادن. هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود. صبح روز بعد، بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یاد بود او بودم. حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. و نمازم نیز کاملاً تغییر کرده. 📚 یاران ابراهیم https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleym