eitaa logo
سرباز۵۷(حسن فاضل)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2هزار ویدیو
9 فایل
@mosafer88888 در خدمتم
مشاهده در ایتا
دانلود
حسنات(خوبیها) جنسش جوری ست تا واقعنی نیت میشود، در پرونده مان ثبت میشود.😊 بر عکس سیئات(بدیها) در ذهن که هچ! وقتی هم عمل بدی ازمان سر میزند، تا ۷ساعت به دو ملک همراهمان فرموده اند؛ صبر کنین شاید پشیمان شد، شاید جبران کرد. اگر توبه نکرد، ثبت کنین! (قربون خدای خوبمان بشویم/ چقدر ناز ست☺️❤️) بگذریم نقل عرضم نازی خدا نیست!😔 غرض از مزاحمت در این چند خط👌👇؛ وقت گذاشتیم، نیت کردیم، وضو ساختیم، جلسه ای که امام صادق دوست دارند، شرکت کردیم؛ تمامش خیر است.🙏☺️ منتهی👌؛ جلسه(هیأت) با دعاها پایان میابد. چراغها یک به یک روشن میشود. کم کمک(اندک اندک) همدیگر را در هیأت پیدا میکنیم. گعده ها شکل میگیرد! موضوع و مغز گعده ها چیست؟❓ متأسفانه😫 غالبا موضوع دیگرانند؛ و بدتر از آن، مغز آن؛ بعضا؟ ... از فلان مداح چه خوانده ست بگیر تا فلانی چطور سینه میزند از دکور جلسات مختلف بگیر تا پذیرایی و طعم چای و...مواکبشان و جزئی تر؛ فلانی و بهمانی چه گفته اند و چه میگن...😩😫😢 غافل از اینکه حقیقت غالب این سخنان؛ بدگویی تجسس تهمت ظن بد و... ست! درد یکی نیست؛ زور این گناها در سوزاندن تمام حسناتی که در این ساعات جمع کرده ایم بسیار زیاد ست و غصه آور تر که به شدت در عقب راندن و یا حذف توفیقات آینده (زیارت، شهادت، نعمت خاص، برکت روزی، توفیق خدمت و...) هم بسیار مؤثرند! ای کاش موضوع و دغدغه گعده ها غالبا خودمان یا پیگیری دردها و گرفتاری دیگران حتی در مقیاس جهانی در جهت حل و کمک بهشان شود🙏🌺
امروز دقایقی خدمت دوستان (علیه السلام) بودیم.
الگوی احسن کار خواهران و دخترانه فانوس اصفهان بنت الهدی تهران نیست! طبق آیه نفر... آقای رسانه ی حاکمیت، جون مادرت ضریب نده! تهران داشته الآنم داره... توروخدا بزرگ نکنین! مثل آقای پویان فر بعد توش میمونین...
امروز دقایقی رو خدمت معلمین و دانش آموزان محله ی بودیم.
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانمی که روضه خانگی اش مورد توجه حضرت زهرا بود و حضرت زهرا در آن شرکت می کرد...😭😭 به هیییییچ هیأتی توهین نکنیم. مسیر اصلاح از توهین نمیگذره، مخصوصا این دستگاه... ولی با دقت فیلم بالا👆رو ببینیم و لطفا نشر دهیم. خدا رحمت کنه پدر و مادر آقای عالی و آقای مطیعی رو...🙏
دو سال از هوای نو هیأت گذشته است. انصافا شما به غیر از تبلیغات تلویزیونی و شهری؛ هوای نوی، نسیمی، خنکایی، بهره ای و.. ازش دریافت کرده اید؟ مثلا؛ الگویی یا فرصتی یا ایده ای را به شما فعال هیأتی یا تشکل فرهنگی معرفی کرده باشد؟ @mosafer88888
👆 چقدر استادرحمانی عزیز؛ زیبا، متین و منصفانه را نقد کرده اند. علاقمندان حرکت و پویایی تشکل های فرهنگی، حتما تأمل بفرمایید. توفیق آشنایی استادرحمانی را بنده حضورا تا کنون نداشتم ولی از قاب تلویزیون و رویداد نسل قاسم با گوشه هایی از نگاه و نظرشان آشنا شدم. به نظرم ایشان در موضوع تشکل های فرهنگی واقعا استاد خوبی برای بنده و علاقمندانند.🙏
سرباز۵۷(حسن فاضل)
دو سال از هوای نو هیأت گذشته است. انصافا شما به غیر از تبلیغات تلویزیونی و شهری؛ هوای نوی، نسیمی، خن
طبق استقراء ناقص ما جزء تعداد تبلیغات محدود تلویزیونی و شهری چیزی دستگیر عموم مجموعه ها نمیشود! حال اگر الگو سازی و نشر ایده های ناب در بین مجموعه ها هدف است. به نظرم تحقیقی علمی و دقیق پیرامون این قضیه صورت گیرد. 1⃣ ای کاش یا مثل اسنپ و تپ سی و کوروش و هزاران سکوی دیگر ی بازخورد گیری مشتریان لااقل از پیامکی که به عنوان فراخوان برای بیش از حداقل۳۰،۴۰هزار مجموعه ی فرهنگی ای که ارسال کرده، می‌گرفت! 2⃣ به جای نشستن در تهران و فشار پیامکی و زیرنویس تلویزیونی و بنرهای شهری، از الان برای رویداد سال بعد کشور رو در نوردند و میداندار های واقعی و مجموعه های موثر رو شناسایی کنند! و ازشان دعوت کنند تا در مهرواره سوم شرکت کنند.🙏 معمول بچه های ناب هیأتی از دیده شدن استقبال نمیکنن، ارسال گزارش برای دریافت جایزه و پول را هم پسندیده نمی‌دانند. ایشان را باید کرد و ازشان کرد. اینها طلای و نقره واقعی اند... 3⃣ اگر هوای نو بتواند با مجموعه های متوسط به بالا خطش را برقرار کند(چیزی که تا الان نشده)، میتواند تبدیل به یک سلیقه و بعدها یک قبیله شود. سلیقه ای که بعضی از سنتها را به تعبیر استادرحمانی؛ «خط قرمز ها» را ملاحظه نمیکند!
۷. شب اول ده دقیقه ایستاده منبرکی و ذکر توسل بی بی دو عالم و پای پیاده با ذکر رضاجانم حرم، زیارت دسته جمعی و کنج حرم ذکر توسل به سلطان و روضه نمکی حضرت زهرا حدودا ۲۰دقیقه و بعد مقداری تنفس در حرم و زیارتی و یاعلی حسینیه؛ شام شب دوم؛ منبر۲۰دقیقه و اشاره به روضه حضرت ابالفضل و رضاجانم و کنج حرم ذکر توسل به حضرت ابالفضل و کوچه باز کنند و دم سینه زنی و زمینه و بعد جمع تر بشینند و دو تا شور و بعد یاعلی؛ مجموعا نیم ساعت شب سوم؛ داخل حسینیه روضه حضرت رقیه و هیأت مفصل حتی واحد هم بزنن شب آخر هم که وداع دسته جمعی
واقعا متوجه ناکارآمدی راهکارهای اتخاذی پیرامون افزایش نشده اند؟ آمار خودشون که جلو چشماشونه! دولت و مجلس میگیم قفلند! و چی؟؟؟؟ چرا خیلی نمی‌پردازند! حرف نمی‌زنند! بابا نامردا چند تا فیلم ساختین؟ چند دقیقه از تلویزیون رو در ساعات و شبکه های پر بیننده تون رو اختصاص به این موضوع دادین؟ پیرامون تبیین مسأله و راه حل مسأله! لامصبا برای فرهنگ سازی کمربند ایمنی، شخصیت سازی کردین، صدها ساعت عالی رو اختصاص دادین، هزینه کردین، سناریو چیدین، انیمیشن ساختین، فرهنگ‌سازی کردین و... قبول نمیکنیم، بلد نیستین! اولویت نیست حال ندارید بعضی هاتون بو گرفتین شکم آوردین وسعت پیدا کردین دروغگو شدین بعضی هاتون پفیوز شدین میبینین جوونها فطرتا نمی‌خوان گناه کنند ولی گرفتارشون کردین! پیرامون ازدواج کار نکردین! منظورم همون فرهنگ‌سازی ه که خودتون قرقره میکنین! کی از بابا شدن و مامان شدن بدش میاد، بلکه می‌ترسند از عهده ش برنیان، برای جوونا عقده شده! والله اول مقصره دستگاه ، دستگاه ، دستگاه ، دستگاه و بعد دولت و مجلس...
5⃣ فلکه اول کرج پاتوقش بود و شب‌های جمعه کارش... هر روز غروب مسیر بنده از سر کوچه شون می‌گذشت و بعضاً همدیگه رو می‌دیدیم. از جاییکه چند باری به خاطر داداشش باهاش مواجه شده بودم و آشناییتی جالب براش رقم خورده بود، هر موقع میدیدمش از دور اول لبخند منو میدید(منم سبزه و همیشه حداقل روزی یکبار رو مسواک میزدم و دندونهای سفید روشنی داشتم.) وحید هم واقعا از این مواجه کیف میکرد. چون بچه پر رو هم بود همیشه به شوخی در مورد هیأت، دارالقرآن یا شهدا و انقلاب ی سر و کله ای با من میزد. منم باهاش مقابله نمی‌کردم و به خودش و احوالش می‌پرداختم. بعضا هم بعضی نکات رو جهت رفع شبهه، خیلی کوتاه بهش میگفتم. مثلا اون می‌گفت؛ ما بدیم، بو میدیم، شماها که مارو... منم میگفتم؛ وحیدجون هر چه هستی والله اعتقاد دارم از من بهتری! یا میگفت؛ آخوندا که بهشون میرسه و شیر نفت و... منم میگفتم؛ وحید طلا حقیقتا ۹۰در صد اونایی که چسبیدن به طلبگی انصافا از سرباز صفر هم کمتر میگیرن! و اونی هم که وسط تبلیغ و تربیت ه غیر از چهره ها، معمولا زندگیشون از کارمند ضعیف تره ما هر مناسبتی میشد از آقا رضا تهرانی یاد گرفته بودیم دعوت نامه می‌نوشتیم و کپی میکردیم(۲۰سال پیش) می‌بردیم دم خونه ی تک تک بچه های محل(انصافا همه جور بچه هایی توشون بود/ وجه اشتراکشون و به اهل بیت بود) پخش میکردیم و ازشون دعوت میکردم بیان کریم اهل بیت که با پنج، شیش تا از بچه های دارالقرآن بچگی هامون راه انداخته بودیم. وحید بالاخره به قلابمون گیر کرد و این هیأت رو اومد. و بعد از چند جلسه خوردیم به ماه رمضون و جلسات مناجات شهر بعد از افطار، باهاش قرار میذاشتم و باهم اکثر شبها می‌رفتیم. و خیلی باهم پیاده قدم می‌زدیم. سؤال و شبهه زیاد داشت. هم توی روضه ها و مناجات زیاد... اون رمضان، وحید واقعا کرد و بعدها هم به جاهای خیلی خوبی رسید...