هدایت شده از تبلیغات انصار💛
❌#عروسی که مادرشوهرش رو به #آتش کشید:❌😱😔😔
چندماه از نامزدی من و #پسرعموم نگذشته بود که با پیشنهاد عموم باهم به سفر شمال رفتیم.
اونجا با سهیل سر احترام گذاشتن به مادرش مدام در حال بحث و دعوا بودیم
#لجبازیهای من ادامه داشت تا اینکه با روشن کردن فندکِ توی دستم پیک نیک مقابل #مادرشوهرم منفجر شد و ....
کسی نمیدونست اتشسوزی کار منه تا اینکه...
( ادامه ی داستان اینجاست،،،)👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3426418877C79ae6abdac