eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
661 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
407 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim سرباز کوچک در اینستاگرام Instagram.com/sarbazekoochak110
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️روز هشتم مهر ماه سال ۱۳۵۹ مصادف با ۲۰ ذيقعده سال ۱۴۰۰ و برابر با نهمين روز آغاز رسمي تجاوز رژيم بعثي عراق به خاك ايران اسلامي ، در جبهه قواي خودي حادثه اي منحصربفرد و تعيين كننده اتفاق افتاد. در اين روز وضعيت رقت بار و بسيار خطرناك نيروهاي ايراني كماكان ادامه يافت. 🌀خرمشهر همچنان در خطر سقوط قرار داشت و آبادان و اهواز زير آتش سنگين ارتش بعث عراق بر خود مي لرزيد. نيروي زميني عراق با يك خيز بلند موفق شده بود خود را به اهواز نزديك كرده و محور سوسنگرد-حميديه را در خطر سقوط قرار دهد. 🔻 با از دست رفتن اين محور ، كار اهواز تمام بود و بايد خوزستان را تحويل متجاوزين مي گرديد.فضايي از ياس و اضطراب در سراسر شهر و ميان نيروهاي خودي سايه افكنده بود. 💥 در همين اوضاع، انبار مهمات لشكر ۹۲زرهي اهواز به طرز مرموزي منفجر شد. صداي هولناك انفجار و به دنبال آن پرتاب گلوله‌هاي توپ، موشكهاي كاتيوشا و ... به داخل شهر، اين شايعه را ايجاد كرد كه نيروهاي عراقي وارد اهواز شده‌اند و شهر در آستانه سقوط است. 🔹 اين مساله با توجه با توجه به نزديك شدن قواي عراقي به اهواز، بسيار جدي تقلي مي‌شد و به طوريكه جو شهر را كاملا متشنج كرده و واوضاع را بهم ريخته بود. اين در حالي بود كه انفجارها و صداي آن، ضايعاتي از جمله چندين سقط جنين را سبب شد. ♨️خلاصه اوضاع به قدري نگران كننده بود كه از امام كسب تكليف شد. ايشان در جواب فرموده بودند: «مگر جوانان اهواز مرده‌اند؟!» سخن تکان دهنده امام به گوش مسئولين سپاه خوزستان رسيد و به دنبال آن برادراني كه حضور داشتند و يا امكان دسترسي به آنها بود، در محل سپاه اهواز (نزديك فلكه چهار شير) گرد آمدند. بچه‌ها كه تعدادشان از ۲۳ نفر تجاوز نمي‌كرد، در دو ستون به خط شده و فرمانده سپاه خوزستان (برادر شمخاني) شروع صحبت كرد: «مرگ رسيده است، از چه مي‌ترسيد؟ ما سالياني بود كه خطاب به امام حسين (ع) مي‌گفتيم: «يا ليتنا كنامعك» و «فافوز فوزا عظيما» اين جملات كه قرنها از سوي پدران ما و سپس توسط ما به عنوان يك آرزو تكرار شده است، امروز امكان جامه عمل پوشاندن به آن فرا رسيده است. ما به امام حسين (ع) تاسي مي‌كنيم، هر كس مي‌خواهد بماند و هر كس مي‌خواهد برود. ما براي مقابله با دشمن جز اسلحه كلاش و چند آر پي جي، چيز ديگري نداريم...» در پايان صحبت، به دليل روشنايي روز مفهومي نداشت كه همچون شب عاشورا چراغها خاموش شود، به همين خاطر گفته شد براي پنج دقيقه چشمانمان را مي‌بنديم تا هر كس مي‌خواهد برود خجالت نكشد، وقتي چشمها گشوده شد همه مشاهده كردند كه هيچكس حاضر به رفتن نشده است. 🌘 با فرا رسيدن شب و اضافه شدن چند نفر ديگر از بچه‌ها، در مجموع ۲۸ نفر به فرماندهي برادر غيور اصلي به سمت دشمن حركت كردند. بچه‌ها تا سه راه حميديه را با ماشين رفتند و با پياده شدن در كنار نخلستان، پياده طي مسير كردند و با رسيدن به نزديكي دشمن، بچه‌ها دو نفر، دو نفر و با فاصله ۱۰۰ متر از يكديگر، در غرب جاده سوسنگرد اهواز مستقر شدند در حاليكه يك تيپ از لشكر ۹ زرهي در شرق جاده مستقر بود. زمين شرق جاده مزرعه و غرب آن باغستان بود. بچه‌ها در غرب جاده مسلح به آرپي‌جي ۷ در كمين نشستند در حاليكه هيچگونه سنگر و موضع قابل اعتماد وجود نداشت. خط خودي از سه راه حميديه تا گل بهار ادامه داشت و طول آن به حدود ۱۴۰۰ متر مي‌رسيد. در ابتداي خط يك بي‌سيم و در انتهاي آن بي‌سيم ديگري بود. به بچه‌ها گفته شد تا قبل از دستور، هيچگونه عكس‌العملي نشان ندهند. ساعت ۴ بامداد از ابتدا و انتهاي خط اجراي آتش به سوي دشمن شروع شد و در پي آن تمام بچه‌ها شليك به سوي تانكهاي عراقي را آغاز كردند. طولي نكشيد كه نيروهاي عراقي شروع به فرار كردند. آنها حتي تعدادي از تانكهاي سالم خود را رها كرده و به عقب‌نشيني پرداختند و بچه‌ها تا گل بهار به تعقيب آنها پرداختند. با توجه به هماهنگي قبلي با هوانيروز، از گل بهار نقش عمده را هوا نيروز به عهده گرفت و تعقيب دشمن را ادامه داد. بخشي از تيپ ۳ لشكر ۹۲ ارتش كه در پادگان حميديه مستقر بود نيز به همراهي بچه‌ها به تعقيب نيروهاي فراري ادامه داده و وارد سوسنگرد شدند. در سوسنگرد افراد گروهك خلق عرب دستگير شده و بخشدار و فرمانداري كه توسط عراقيها منصوب شده بودند دستگير و توسط آيه‌ا... خلخالي به اعدام محكوم شدند رزمندگان در ادامه تعقيب دشمن وارد بستان شده و اين شهر نيز آزاد شد و در مجموع نيروهاي عراقي در اين محور حدود ۹۰ كيلومتر عقب‌نشيني كردند. 👇 ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
عملیات مسلم‌بن‌عقیل در ساعت۵۰ دقیقه بامداد نهم مهرسال۱۳۶۱ و با رمز مبارک «یااباالفضل العباس(ع)»در منطقه عملیاتی غرب سومار و ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق تحت فرماندهی قرارگاه نجف اشرف و با اهداف آزادسازی چندین ارتفاع مرزی،انهدام نیروهای دشمن و تصرف ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی آغاز ‌شد. به گزارش ایسنا،منطقه مذکور از جبهه‌های مهم محسوب می‌شد،زیرا به علت نزدیک بودن به بغداد از استحکامات زیادی برخوردار بود. رزمندگان اسلام متشکل از ارتش و سپاه با شنیدن رمز مبارک عملیات،حمله خود را آغاز کرده و پس از عبور از موانع متعدد مین و تله‌های انفجاری، به سربازان خسته از آماده باش‌های مکرر یورش بردند. در نخستین دقایق حمله،ارتفاعات «گیسکه تاکله شوآن» به دست توانای رزمندگان اسلام آزاد و عملیات برای تصرف دیگر اهداف دنبال ‌شد. به دنبال درگیری رزمندگان با نیروهای پیاده و زرهی دشمن، تعداد دیگری از ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی و چندین پاسگاه ایرانی از وجود بعثیان پاکسازی و ضربات سختی به آنها وارد ‌شد. در صبح روز عملیات، دشمن با جمع‌آوری نیروهای شکست خورده خود اقدام به پاتک کرد که با دریافت ضربات کوبنده عقب نشست. سرانجام در مرحله دوم تکمیلی، رزمندگان اسلام با رمز مبارک «یا زین العابدین(ع)» به عکس‌العمل و حرکات ایذایی بعثیان خاتمه داده و با تسلط بر ارتفاعات، آنها را به دشت باز و جلگه‌های اطراف راندند که بدین ترتیب شهر مندلی در معرض تهدید قرار گرفته و نزدیک به ۱۵۰ کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی آزاد ‌شد. دشمن برای باز پس‌گیری مناطق از کف رفته دست به پاتک‌های بسیار سنگینی زد و در یکی از پاتکها دست به حیله زد و نیروهایش را با پیشانی‌بندهای سبز رنگ بسیج و لباس فرم بسیجی آرایش داد که با عکس‌العمل مناسب رزمندگان اسلام مواجه و به عقب رانده شد. سرانجام پس از هفت روز نبرد بر اثر استحکامات منطقه و فشار دشمن عملیات متوقف شد. ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝