#فرمانده_لشکر
#شهید_محمود_کاوه
گونی بزرگی را گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها جیره پخش می کرد.
بچه ها هم با او شوخی می کردند:
- اخوی دیر اومدی.
- برادر می خوای بکُشیمون از گُشنگی؟
- عزیز جان ! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برای خودشیرینی؟
گونی بزرگ بود و سرِ آن بنده ی خدا پایین.
کارش که تمام شد. گونی را که زمین گذاشت .
همه شناختنش. او کسی نبود جز محمود کاوه ، فرمانده ی لشکر...
@sarbazekoochak
#بسیجی
#فرمانده_لشکر
#شهید_حسین_خرازی
💠رفتیم بیمارستان، دو روز پیشش ماندیم. دیدم محسن رضایی آمد و فرمانده های ارتش و سپاه آمدند و کی و کی. امام جمعه ی اصفهان هم هرچند روز یک بار سر می زد به ش. بعد هم با هلی کوپتر از یزد آوردندش اصفهان. هرکس می فهمید من پدرش هستم، دست می انداخت گردنمو ماچ و بوسه و التماس دعا. من هم می گفتم «چه می دونم والا ! تا دوسال پیش که بسیجی بود. انگار حالا ها فرمانده لشکر شده.»💠
یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی، ص 15
@sarbazekoochak
دوم اردیبهشت سالروز شهادت
#شهید_حاج_حسین_بصیر
#فرمانده_لشکر۲۵کربلا
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝