هدایت شده از هیأت خواهران فاطمیون تهران
جوانی را تصور کن که گندم گون و موزون است، زیبا نیست؟
قدش مثل علی موسیالرضا و چشم آهوگیر، گیرا نیست؟
در این سن جوانی خُلق او مثل نبی عشق آفرین باشد
شجاعت همره قدرت عجین با مصلحت در مرد، رعنا نیست؟
دلش دریای غم باشد به مسکینان عالم همنشین باشد
کریمی که به عزت میدهد قبل از تمنای تو آقا نیست؟
بپرس از دختران فارس یا حتی عرب یا دختران ترک و غربی هم
اگر یک همسری باشد تو را اینگونه عاشق پیشه رویا نیست؟
نمیدانم که دنیا چیست، حتی این چنین مردی غریبانه
تجارت شد، عوض کردند با دنیا که این ... مانا نیست
چنین مردی به دور از دختر نازش میان حجره در بسته
به دور از دوستان و بین پاکوبیِّ دشمنهاش تنها نیست؟
به دست همسر خود خونجگر گردیده و لبهاش خشکیده
نه حتی جرعهای آب و نه حتی بستری این ارث زهرا نیست؟
ز کنج لب که سرخیِّ عجیبی داشت ذکر یا رضا دارد
دلش بی تاب از زهر و امان از غربت روزی که بابا نیست
اگر که عمه بود اینجا شبیه عمه زینب تکیه گاهم بود
ولی افسوس که در قم گرفتند عمه جانم را که حالا نیست
بیا یا حضرت معصومه امشب گریههای ما ثمر دارد
بیا در روضهی ابن الرضا که مهدیات از غصه بر پا نیست
اگر این گریهها امشب ببارد تا خود محشر کم است اما
خدای مهربانی که گمان دارم مگر در فکر فردا نیست؟
#گهر
#یا_جوادالائمه
@daftaresher110