لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوانیڪہوقتـےبہمحرماتالھـےمیرسد،
چشممیپوشد،امامزمانبہاوافتخارمیڪند:)
@sarbazvu
⊱⋅ ———— ⋅ 𖧷 ⋅ ———— ⋅⊰
اگہ باروننباشہ ،🍔🌸.◖⿻
رنگینکمونۍ هم نیست꧇)📋💛.◖⿻ میدونستیدکهاگہ؛🍖🌿.◖⿻
مادرنبود ، بچههمنبود . .🌤🌸.◖⿻
پسبدونیدکہ؛🍊✂️.◖⿻
اگہ شکستنبود،پیروزیهموجودنداشت🛁🍒.◖⿻ پسبدونیدکہ؛ 🤺🌸.◖⿻
تاوقتیکهشکستنخوری . .🍐🌧.◖⿻
پیروزهمنمیشی . !🍓👧🏻.◖⿻
اگهشکستخوردیناراحتنشو . .🍿💆🏼♀.◖⿻
دوبارهبلندشو . .💛🏀.◖⿻
ویادتنرهطُ #دختری ! 🥤.◖⿻
#توصیه📋⃟⃟ ⃟⃟💛↳
#انگیزشۍجات
●━━━━━━・❪ ❀ ❫ ・━━━━━━●
@sarbazvu
گفت: راستۍ جبهہ چطور بود؟
گفتم: تا منظورت چہ باشد.
گفت: مثل حالا رقابت بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: در چۍ؟
گفتم: در خواندن نماز شب.
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: در چۍ؟
گفتم: در توفیق شهادت.
گفت: جرزنۍ بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: برا چۍ؟
گفتم: براۍ شرکت در عملیات.
گفت: بخور بخور بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: چۍ مۍخوردید؟
گفتم: تیر و ترکش.
گفت: پنهان کارۍ بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: در چۍ؟
گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچہها.
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
گفتم: آرۍ.
گفت: چہ پستۍ؟
گفتم: پست نگهبانۍ سنگر کمین.
گفت: آوازم مۍخوندید؟
گفتم: آرۍ.
گفت: چہ آوازۍ؟
گفتم: شبهاۍ جمعہ دعاۍ کمیل.
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟
گفتم: آرۍ.
گفت: صنعتۍ یا سنتۍ؟
گفتم: صنعتی، خردل، تاولزا، اعصاب.
گفت: استخر هم مۍرفتید؟
گفتم: آرۍ.
گفت: کجا؟
گفتم: اروند، کانال ماهۍ، مجنون.
گفت: زیر ابرو هم برمۍداشتید؟
گفتم: آرۍ.
گفت: کۍ براتون برمۍداشت؟
گفتم: تکتیرانداز دشمن با تیر قناصہ.
گفت: پس بفرمایید رژ لب هم مۍزدید؟
گفتم: آرۍ.
خندید گفت: با چۍ؟
گفتم: هنگام بوسہ بر پیشونۍ خونین دوستان شهیدمان.
سکوت کرد و چیزۍ نگفت :)
#اۍشهیدان...
❤️یاران #امام_زمان
❤️رفقای #حاج_قاسم
🔰کانال رسمی گـلـچـیـنـ مـداحـیـ🔰
🔶متن اشعار
🔶اعلام جلسات
🔶آرشیو جلسات
🔶استوری جلسات
🔶صوت و کلیپ جلسات
لینک کانال. @golchin_mmadahi
درخواست چالش خیلی کردید انشالله ساعت ۶عصر میزارم آنلاین باشید😁
گوش ڪن بہ صداے قلبت...
داره اذان میگہ🗣️
نمـٰازتسردنشہمومـن🙂🌿..!
#التمـٰآسدُعـٰآرفقـا..