#عرشیانِفرشنشین🌱
عادت داشتم سرهنگ صداش کنم،
یه باربهم گفت اتیکتمو بخون..
چی نوشته؟
گفتم:سیدجلال
گفت ازاین به بعدسیدصداکن منو تایادم بیفته پسر حضرت زهرا(س)هستم.
🌷شهید سیدجلال حبیباللهپور
🌷 #شهید #سید_مرتضی_آوینی
جعبهی شیرینی را جلویش گرفتم، یکی برداشت و گفت: میتونم یکی دیگه بردارم؟ گفتم: البته سید جون، این چه حرفیه؟ برداشت ولی هیچ کدام را نخورد. کار همیشگیاش بود، هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلات تعارفش میکردند، برمیداشت اما نمیخورد. میگفت: میبرم با خانم و بچههام میخورم. میگفت: شما هم این کار رو انجام بدید. اینکه آدم شیرینیهای زندگیشو با زن و بچهش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تاثیر میذاره.
به نقل ازکتاب
#سید_مرتضی_آوینی
ما از آن یوسف؛
به بویۍ قانعیم اۍ باد صبح...🌼!
#یاصاحبالزمان
✨کانال از دمشق تا فکه✨
╔══🌿•°🌹 °•🌿══╗
@sardar_313_martyr
╚══🌿•°🌹 °•🌿══╝
جمعه روزی ست که
از طلوع تا غروبش
تنگی نفس داریم...😔
🌸 #یا_اباصالح_مهدی
الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج
✨کانال از دمشق تا فکه✨
╔══🌿•°🌹 °•🌿══╗
@sardar_313_martyr
╚══🌿•°🌹 °•🌿══╝
1_1060154224.mp3
زمان:
حجم:
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🏻🤲🏻🌾🌾
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
#اللهمعجللولیکالفرج
🌴💎💢💎🌴
اوائل ازدواجمان بود و هنوز نمیتوانستم خوب غذا درست کنم. یک روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم یوسف از سر کار بیاید. همین که آمد، رفتم سر قابلمه تا ناهار بیاورم ولی دیدم همهی سیبزمینیها له شده. خیلی ناراحت شدم. یک گوشه نشستم و زدم زیر گریه. وفتی فهمید برای چه گریه میکنم، خندهاش گرفت و خودش رفت غذا را آورد سر سفره. این قدر از غذا تعریف کرد که اصلا یادم رفت غذا خراب شده.
#شهید_یوسف_کلاهدوز