eitaa logo
از فکه تا دمشق
166 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
60 فایل
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا رِیحانَةُ الحُسین(علیه‌السلام) ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17344486346515
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 نفر سوم با مشعل بزرگی در دست از پشت سرشان پیش آمده و مشعل را تا جایی که می تواند بالا نگه نی دارد تا صورت نصرانی را ببیند . یکی از آن ها (زبیر) نام دارد . زبیر با قدم های آرام پیش آمده و برابر نصرانی می ایستد . شمشیری توی دستش آماده دفاع است . زبیر به چشمان نصرانی نگاه می کند و می پرسد: _ کیستی و چه می خواهی ؟! نصرانی با دقت به آن سه نفر نگاه می کند. به شمشیر ها خیره می شود و آرام می گوید: _ خطری برای شما ندارم ‌. به امید مشک آبی به این سو آمدم . زبیر همان طور که نگاهش می کند، می گوید: _ چهره ات به فراریان می ماند ! از چیزی و کسی گریخته ای ؟! نصرانی نگاهش می کند و می گوید: _ نه ! زبیر می پرسد : _ از کجا می آیی و به کجا می روی ؟! _ از مدینه آمده ام و به شرق می روم. به مرز ایران . زبیر سری تکان می دهد ‌. نگاهی به همراهانش نی اندازد و رو به نصرانی می گوید: _ مسافر برهوت نیستی ‌ چرا که مسافران برهوت خوب می دانند که شب وقت مناسبی برای رفتن نیست ! با تامل در نگاه نصرانی خیره می شود و ادامه می دهد: _ برهوت در روز ، راه مسافران است و در شب راه راهزنان ! نصرانی لبخندی می زند و می گوید: _ من راهزن نیستم ! ادامه دارد... ◾️ کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr