eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
218 دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
14.6هزار ویدیو
102 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
آغاز صبح یاد خدا باید کرد خودرا به امید او رها بایدکرد ای با تو شروع کارها زیباتر آغاز سخن ترا صدا بایدکرد امروزمان را با نام خدا آغاز میکنیم 💓بسم الله الرحمن الرحیم💓 @sardarbakery
بر سیده زنان عالم صلوات بر مایه افتخار آدم صلوات بر فاطمه ،حبیبه حی ودود بر دُخت پیام آور خاتم صلوات 🕊اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🕊 @sardarbakery
سلام به دلهای گرمتان سلامی به قلب پر مهرتان آرزو میکنم امروزتون از شوق سر ریز باشید و لبخندی به بلندی آسمان رو لبهاتون نقش ببندد سلام دوستان خوبم✋ صبح قشنگتون بخیر🌸 @sardarbakery
🌸 رسول الله (ص) می فرمایند: ♻️ با صدایتان به قرآن زیبایی ببخشید،زیرا صدای خوش به زیبایی قرآن می افزاید. @sardarbakery
سلاماً علے من حاربّو الّیل و عِند الصّباح بالاکفانِ قد عادوا سلام بر کسانے که شب را مے جنگند و صبح هنگام،با کفن برمے گردند .... 🌷🕊🕊 @sardarbakery
مُزد جهـاد در راه خــدا شهــادت است ... • سردار سرافراز دفاع ‌مقـدس • معاونت مهنـدسی سپاه قـدس • رئیس‌ستاد بازسازی ایران در لبنان 🌷🕊🕊 @sardarbakery
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ رضایت مادر خیلی برای آقایوسف شرط بود . آقایوسف می خواست بره زیارت آقا امامزاده هاشم مادر گفت : راضی نیستم الان بری هواگرمه روزه داری مریض میشی امشبم که باید بری تهران سر کارت خسته میشی . آقایوسف رفت اما زنگ زد و به مادر گفت : الان رو پله های حرم امامزاده هاشم نشستم . اگه بگی راضی نیستم نمیرم زیارت برمی گردم خونه ؛ مادر می خندید و می گفت : باشه باشه قبول راضیم ازت برو به زیارتت برس . مادر هم همیشه به پدرمادر خودشون احترام می گذاشتن و ماهارو که نوه بودیم ترغیب و تشویق به احترام گذاشتن میکردن . پدر بزرگ ما به مادر می گفت : تو دیگه کی هستی همیشه لبخند رو لبته حتی اگه ناراحت باشی پیش ما نشون نمیدی . اگر آقایوسف آنقدر به پدر ومادر احترام می گذاشت بخاطر حرمت و احترامی بود که مادر به والدین خودش می گذاشت و این سنت خداست . اگه من هم یکبار ناخواسته بی احترامی می کردم به پدر یامادر، همون لحظه آقایوسف می گفت : و بالوالدین احسانا یادت رفت ؟؟ 🌷🕊🕊 @sardarbakery
: ▫️سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم . @sardarbakery
: ●خدایا در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم گریستم، خندیدم خنداندم و گریاندم افتادم و بلند شدم کریم حبیب، به کَرَمت دل بسته ام..‌‌. 🌷 🕊🕊 @sardarbakery
هیچوقت ندیدم که آقاجان ، مادر رو ببوسه. کاش دیده بودم . کاش بوسیده بود... اما همیشه نیمساعت مونده به آمدن آقاجان مادر خانه بود.عطر چایی تازه دمش با بقیه وقتها فرق می کرد. مادرجان یک عالمه عشق دم کرده بود. فنجان مخصوص آقاجان رو چپه میذاشت توی نعلبکی، روی مجمع و منتظر میشد. آقاجان کتش را میداد دست مادر و مادر بغلش می کرد. کت را ؛ آنها هیچوقت جلو ما هم را بغل نکردند. حتی وقتی آقاجانم ۳ ماه جبهه بود یا مادر یکماه تهران بود پیش خواهرم که زایمان کرده بود... بعدها فهمیدیم که مادر بوسه هایش را توی استکان چایی کاشته بود و آقاجان با کت اش مادر را بغل کرده بود. وقتی آقاجان آلزایمر شد ، همه ما را یادش رفت. اما مادرجان را هرگز ، حتی یک آن فراموش نکرد . آقاجان تا همان لحظه های آخر بودنش، چایی را می خواست که مادر دم کرده باشد. وگرنه به چایی لب نمیزد ... این نسل ، چی بود خدایی ؟ نمیشه تحلیلش کرد .
روز مادر مبارک... تقدیم با تمام وجود به تمام مادران ایران عزیز که روحشان آسمانی هست...🌹💗🌹🕊🕊🕊 🍃🌸الّلهُمَّ 🍃 🌸صلّ 🍃 🌸علْی 🍃🌸محَمَّد 🍃 🌸وآلَ 🍃 🌸محَمَّدٍ 🍃🌸وعَجِّل 🍃🌸 فرَجَهُم @sardarbakery