eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
284 دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
24.5هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
-بَعضیـٰا‌میگُفتَن‌ بُخور‌بِخوٰابـھ😑 آرھ‌خُب‌،رٰاسٺ‌میگفتَن'! خمپـٰارھ‌میخوردَن‌وَ . . . میخوٰابیـدَن''🙂💔
🌿!“••• آنـٰان‌چَفیـھ‌مےبَستنـد تـابَسیجۍوآرزِندگۍڪُننـد.. مَـن‌چآدرمےپوشَم‌تازَهـرآیۍزندِگۍڪُنـم...
🕊«» هیچـوقـت‌بـه‌یـه‌انقلـابی نگـو‌خستـه‌نبـاشی اصـلاً‌بـرای‌سـربـٰا‌ز‌حـــٰاج‌قـاسـم خستگـی‌معنـــٰا‌داره . . ؟! 😎
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸از های بریتیشی الاصلِ لندن هستن مسلط به سوره حمد :)😁 لندن گرامیباد🌷
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🕊🌹🕊
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊 یکی از بچـه های وارد شد. پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید. مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️ فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت : - شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای بلدی؟ - بلـــــــــه... - سوار ماشـــین که شدی میگی ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂 فرهــاد جوان را بوسید و گفــت: بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍ دارالرحمة ، قطعـــه ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت. روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند. وقتــے به شـــوق ‌ مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان را درست آمده بود.😭
بسیجی‌بودن‌افتخار‌ماست‌ با‌چهار‌تا‌فحش‌و‌بد‌وبیرا‌ه‌ دست‌نمیکشیم‌از‌پشتیانی‌رهبرمون:))✌️🏻 ‌
یھ‌ ڪاࢪت عضویت بسیج داࢪه.. ڪھ‌ اونم سنده شهادتشھ‌...(:
پایان ماموریت بسیجی شهادت است..🕊