شهیدی که مظلومانه در راه دفاع از ناموس فدایی حق شد...🥀
نیمه شعبان سال 1390 جوان 19ساله ای در در حین بازگشت از هیئت به واسطه ی نجات دختری که دچار آزار عده ای ارذل قرار گرفته بود مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و از ناحیه ی گردن موجب زخمی عمیق میشود. شهید علی خلیلی دیگر زندگی ای عادی نداشت و پس از تحمل 2سال درد و رنج جسمانی در سوم فروردین 1392 دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد ...
__<<<>>>>_________
همون طور که وسط خیابون افتاده بود،
یه پیرمردی اومد نزدیک و بهِش گفت:
پسرم، به شما چه ربطی داشت که دخالت کردی؟؟؟!
💔علی با اون حالش جواب داد:
حاج آقا!
فکر کردم #ناموس شماست، از ناموس شما دفاع کردم... 😔💔
#شهید_غیرت
#شهید_علی_خلیلی
🔹«ای امّت مسلمان ما را شهیدان کربلای غرب و جنوب کشور #صدا می کنند که برای چه نشستهاید.
👈ای ملّت، ما در برابر این شهیدان #مسئولیتی به عهده داریم که باید این مسئولیت به نحو احسن و بطور جدی عمل شود
👈و حتّی اگر بضرر #جان و #مال خودمان تمام شود باید از آن خونهای شهیدان خودمان دفاع نمائیم تا اینکه نگذاریم شرق و غرب برای انقلاب عزیزمان آسیبی رسانند.
👈هدف و منظور جهاد، آزاد نمودن کربلای معلّی حسین(ع) و به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و صادر نمودن انقلاب اسلامی برای ملل مسلمان جهان بالاخص ملت عراق می باشد
👈و روزی در جنوب و روزی در غرب کشور در دفاع از #ناموس مسلمانان پاره پاره می گردید و در غرب بریده شدن سرتان و شکنجه های دیگر ملحدان کردستان جان می سپارید یا اسیر می شوید؛
👈راستی به چه می مانید که هنگام ساختن قله های پیروزی سوار بر اسب شهادت این چنین مظلومانه میروید
👈خط سرخ شهادت را ادامه می دهید گویی که از فتح ستاره ها می آیید اما افسوس که اینک در فقدانشان لاله های آتشین جهل پاره و زمین چاکچاک می گردد
👈اکنون که به پیشگاه باری تعالی راه یافتید همواره از او برای ما آرزوی #شهادت طلب نمایید تا شاید ما نیز به #خیل_شهدا بپیوندیم.»
🩸شما ای مادر مهربانم از بابت من می دانم سختی ها و مشقتهای زیادی را متحمل شدی اما تعجب نکن همة اینها به خاطر اسلام بوده است.
این مسئله را می دانم که همیشه نسبت به مسائل شرعی حسّاس بودی و هر موقع برایم مسئل شرعی را گوشزد می نمودی این را بدان که نماز و دعاهایت و قرآن خواندنت در مواقع صبح و عصر و قبل از ظهر و بعد از ظهر در ما علاقة بسیاری بوجود آورد .
👈اگر بنده نیز به مقام شهادت نائل آمدم مثل موقع شهادت آن یکی برادرم صبور و مقاوم باش و اصلاً ناراحت نباشید، زیرا هدف اصلیم رسیدن به لقاءالله بوده است چون بسیاری از مادران وپدران مثل شما هستند و پاره های تنشان را فدای اسلام نموده اند .
👈مادرم از تو می خواهم شیرت را بر من حلال کنی و از گناهانم صرف نظر کنی و مرا حلال نمایی.
👈شما ای برادرانم می خواهم تا آخرین قطرة خونتان از اسلام عزیز دفاع کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید و نگذارید امام تنها بماند و به فرامین امام گوش فرا دهید و همیشه خواری باشید بر چشم دشمنان اسلام،این را می دانم که همیشه اینطور بودید و الان هم هستید این را می دانم که اسلحة مرا به زمین نخواهید گذاشت .
👈وصیّتی که به برادرانم دارم و همیشه این مسئله را نیز می گفتم و حال هم می گویم همیشه تقوا را پیشة خود سازید و برای جامعة اسلامی مفید و ارزشمند باشید.
👈وصیّتی که به خواهرم دارم و او را می شناسم که همچون شیر زن زینب کبری در جامعه حرکت می کند اینست که بدان که بعد از شهادت من رسالت تمام شهداء را به عهده داری.
از تو می خواهم فرزندان خودت و فرزند مرا مثل بچّه های خودتان بزرگ کنی و در خط اسلام به آن تربیت بدهی تا اینکه در آینده در جامعه مثمر ثمر و مفید باشند.
👈از تمامی آنهایی که مرا می شناسند اعم از دوستان و آشنایان اگر ذرّه ای از من بدی دیده اند از آنان نیز حلّالیت می طلبم و خداحافظی می نمایم و آخرین سخنان من این است که نماز جمعه ها و صفوف دعاهای کمیل و توسل را گسترده نمایید و به افراد تماشاگر و بی طرف بگویید دیگر تا کی در خواب و خیال خواهید بود.
والسلام
رحمت الله اوهانی زنوز