اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی در استان کرمانشاه دوبار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ش در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه و توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.[۱۵] وی بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان و در کنار آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی بهخاک سپرده شد. بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد.در تهران بزرگراهی به نام وی نامگذاری شده است. او یکی از امامان جمعهای است که در ایران به شهدای محراب مشهورند.
امام خمینی در پیام تسلیتی خود را از ارادتمندان شهید اشرفی دانست و از صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی بودن او یاد کرده و مجاهدتهای او را ستوده است.[۱۶]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️بیدار شـدن
برای دیدن روزی دیگر 🕊
یک نعمت است
آنرا دست کم نگیـرید🍂
قدرش را بدانید❤️
و خوشحال باشید
از اینکه یک روز 🕊
زیبای دیگر را میبینیـد ☀️🍁
🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂الهی امروز سرشار از اتفاق های
خوب و خوش همراه با سلامتی🧡
برای همه باشه 😇 🍁🍂
طهرتون بخیر و نیکی 🍁🌷🍁
🍁🍂
🔘 داستان کوتاه
گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمهای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را میدوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی
شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
🔸بیشتر مردم فکر میکنند کاری نکردهاند، در حالی که نمیدانند چند کلمهای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است.
مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
آتش اختلاف را بر میافروزد.
خویشاوندی را بر هم میزند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین میبرد.
کینه و دشمنی میآورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار میکند.
دلها را میشکند.
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر میکند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
─┅─═इई 🍁🍂🍁 ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁هر روز ، به خودمون قول بديم
بیشتر از روز قبل پیشرفت کنيم
اخلاق های خوبمون رو پررنگ کنيم
بد اخلاقی رو فراموش کنيم به
سلامتیمون بیشتر اهمیت بديم ❤️
🍁برای کارهایی که دوست داريم وقت بذاريم
از دایره ی ترس هامون بیرون بیايم
برای ساختن یه دنیای زيباتر
اول از خودمون شروع کنيم🍁
یکشنبه زیبا و پراز موفقیت🍁
🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁قوی بودن
به این معنا نیست
که باید در یک زد و خورد
مبارزه کنید...
🍁قدرت واقعی یعنی
انقدر عاقل و بالغ شده باشید
که از کنار حرفهای پوچ و غیر منطقی
ادم های مزاحم و آشوبگر
با بی توجهی و بی محلی رد شوید
و به هدفتان بیندیشید...
🍁🍂
بیوگرافی شهید حسین خرازی
خرازی ۱ شهریور ۱۳۳۶، در یکی از محله های مستضعف نشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوی کلم، در خانواده ای آگاه، متقی و با ایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند. از همان آغاز، کودکی باهوش و مودب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد.
او پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در خانه، دیپلم طبیعیاش را از دبیرستان نمونه اصفهان (شبانه) در ۱۳۵۵ش اخذ کرد و در دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به علت مشکلات مالی، از ادامه تحصیل بازماند.
خرازی در همان سال، در پادگان قوچان به خدمت نظام وظیفه مشغول شد. سپس به مدت شش ماه، برای مقابله با جبهه آزادیبخش ظفار به عمان اعزام شد و با اوجگیری انقلاب اسلامی به انقلابیون پیوست.
🌿🍁❤️🍁🌿
💠خصوصیات اخلاقی شهید حاج حسین خرازی 💠
🍃حسین با قرآن ومفهوم آن مأنوس بود وآن را با صدای خوبی قرائت میکرد.ایشان یک عارف بود همیشه با وضو بودند نمازشان توأم با گریه وشور حال بودونماز شبش ترک نمیشد. ایشان حساسیت فوقالعاده ای نسبت به مصرف بیت المال داشتند.همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش میکردند.ارادت خاصی به بسیجی ها داشتند وعین بسیجیها لباس میپوشید. به نظم وانضباط خیلی معتقد بودخیلی شجاع بودند وبا همه ی مشکلات وسختی ها از خود ضعفی نشان نمیدادند. خیلی دلسوز بودند از جمله نسبت به نیروهایش.نیمه شب ها به آنها سر میزد کاری بود برايشان انجام میداد 🌹🌹🌹🌹
#روحشان_شاد 🕊