🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
تنهایی
فصل بیست و ششم
قسمت دوم - آخر
چند روزي بعد از عمل، وقتي حالم كمي بهتر شد مرخص شدم. اما فكرم به شدت مشغول بود. چرا من برخي از دوستانم كه الان مشغول كار در اداره هستند را در لباس شهادت ديدم؟
يك روز براي اينكه حال و هوايم عوض شود، با خانم و بچه ها براي خريد به بيرون رفتيم. به محض اينكه وارد بازار شدم، پسر يكي از دوستان را ديدم كه از كنار ما رد شد و سلام كرد.
رنگم پريد! به همسرم گفتم: اين فلاني نبود!؟
همسرم كه متوجه نگراني من شده بود گفت: چيزي شده؟ آره، خودش بود!
اين جوان اعتياد داشت و دائم دنبال كارهاي خلاف بود. براي به دست آوردن پول مواد، همه كاري ميكرد.
گفتم: اين زنده است؟ من خودم ديدم كه اوضاعش خيلي خراب بود. مرتب به ملائك التماس ميكرد. حتي من علت مرگش را هم ميدانم.
خانم من با لبخند گفت: مطمئن هستي كه اشتباه نديدي؟ حالا علت مرگش چي بود؟
گفتم: بالاي دكل، مشغول دزديدن كابلهاي فشار قوي برق بوده كه برق او را ميگيرد و كشته ميشود.
خانم من گفت: فعلا كه سالم و سر حال بود.
آن شب وقتي برگشتيم خونه خيلي فكر كردم. پس نکنه اون چيزهايي كه من ديدم توهم بوده؟!
دو سه روز بعد، خبر مرگ آن جوان پخش شد. بعد هم تشييع جنازه و مراسم ختم همان جوان برگزار شد!
من مات و حيران مانده بودم كه چه شد؟ از دوست ديگرم كه با خانواده آنها فاميل بود سؤال كردم: علت مرگ اين جوان چه بود؟
گفت: بنده خدا تصادف كرده.
من بيشتر توي فكر فرو رفتم. اما خودم اين جوان را ديدم. او حال و روز خوشي نداشت. گناهان و حق الناس و... حسابي گرفتارش كرده بود. به همه التماس ميكرد تا كاري برايش انجام دهند.
چند روز بعد، يكي از بستگان به ديدنم آمد. ايشان در اداره برق اصفهان مشغول به كار بود.
لابه لاي صحبتها گفت: چند روز قبل، يک جوان رفته بود بالاي دكل برق تا كابل فشار قوي را قطع كند و بدزدد. ظاهراً اعتياد داشته و قبلا هم از اين كارها ميكرده. همان بالا برق خشكش ميكند و به پايين پرت ميشود.
خيره شده بودم به صورت اين مهمان و گفتم: فلاني رو ميگي؟ شما مطمئن هستي؟
گفت: بله، خودم بالا سرش بودم.
اما خانواده اش چيز ديگه اي گفتند...
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔺اگر حاج قاسم نبود...
✍رهبر انقلاب: اگر این کسانی که رفتند آنجا مجاهدت کردند نبودند، دشمن تا نزدیکی قبر مطهّر حضرت اباعبدالله، چند کیلومتری کربلا، جلو آمده بود.
۱۳۹۷/۰۸/۰۲
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
[🌹)
#کلام_شهید)
ــــــــــــ
🌻اگــر ڪسی
صداۍ#رهبــر خود را نشنود
به طور یقین #صداۍامام زمـان(عج)
خود را هم نمےشنود...
🌻و امروز #خط قرمــز❤️ باید
توجه تمام و اطاعت از ولےخود،
رهبرۍنظام باشد
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
﷽؛
☎️زنگ عبرت:
🕋 اِمسال بدون #حج گذشت!
♦️یادتونه سالهای گذشته مدام در ایام حج مطلب منتشر میکردند که با پولی که از طرف ایرانی-ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصدتا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و....
♦️و کلا هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه های مردم برای حج میانداختند؟
♦️امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید..
♦️ تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟!!
دیدید همه این حرفها برای دلسوزی فقرا نبود..
هدف فقط کمرنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی بود!!
📌بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم و سکوی پرتاب مطالب و بلندگوی تبلیغاتیشان نشویم.
همین ترفندها رو از ماهها پیش برای محرّم شروع کردن...
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸💔🌸
دل من رود به جایی که درآن صفا ببیند🌺
و در آن صفای یاران دل ❤️باوفا ببیند...
سفری کنم به آنجا ، که محبّت است شاهش✨
که اگر دلم غمین است بدان شفا ببیند..🥀
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نشانه ها
فصل بیست و هفتم
قسمت اول
پس از ماجرايي كه براي پسر معتاد اتفاق افتاد، فهميدم كه من برخي از اتفاقات آينده نزديک را هم ديده ام.
نميدانستم چطور ممكن است. لذا خدمت يكي از علما رفتم و اين موارد را مطرح كردم.
ايشان هم اشاره كرد كه در اين حالت مكاشفه كه شما بودي، بحث زمان و مكان مطرح نبوده. لذا بعيد نيست كه برخي موارد مربوط به آينده را ديده باشيد.
بعد از اين صحبت، يقين كردم كه ماجراي شهادت برخي همكاران من اتفاق خواهد افتاد.
يكي دو هفته بعد از بهبودي من، پدرم در اثر يك سانحه مصدوم شد و چند روز بعد، دار فاني را وداع گفت. خيلي ناراحت بودم، اما ياد حرف عموي خدا بيامرزم افتادم كه گفت: اين باغ براي من و پدرت هست و به زودي به ما ملحق ميشود.
در يكي از روزهاي دوران نقاهت، به شهرستان دوران كودكي و نوجواني سر زدم، به سراغ مسجد قديمي محل رفتم و ياد و خاطرات كودكي و نوجواني، برايم تداعي شد.
يكي از پيرمردهاي قديمي مسجد را ديدم. سلام و عليك كرديم و براي نماز وارد مسجد شديم....
يكباره ياد صحنه هايي افتادم كه از حساب و كتاب اعمال ديده بودم.
ياد آن پيرمردي كه به من تهمت زده بود و به خاطر رضايت من، ثواب حسينيه اش را به من بخشيد.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نشانه ها
فصل بیست و هفتم
قسمت دوم
اين افكار و صحنه ناراحتي آن پيرمرد، همينطور در مقابل چشمانم بود. باخودم گفتم: بايد پيگيري كنم و ببينم اين ماجرا تا چه حد صحت دارد. هرچند ميدانستم كه مانند بقيه موارد، اين هم واقعي است. اما دوست داشتم حسينيه اي كه به من بخشيده شد را از نزديك ببينم.
به آن پيرمرد گفتم: فلاني را يادتان هست؟ همان كه چهار سال پيش مرحوم شد.
گفت: بله، خدا نور به قبرش بباره. چقدر اين مرد خوب بود. اين آدم بي سر و صدا كار خير ميكرد. آدم درستي بود. مثل آن حاجي كم پيدا ميشود.
گفتم: بله، اما خبر داري اين بنده خدا چيزي تو اين شهر وقف كرده؟ مسجد، حسينيه؟!
گفت: نميدانم. ولي فلاني خيلي با او رفيق بود. حتماً خبر دارد. الان هم داخل مسجد نشسته.
بعد از نماز سراغ همان شخص رفتيم. ذكر خير آن مرحوم شد و سؤالم را دوباره پرسيدم: اين بنده خدا چيزي وقف كرده؟
اين پيرمرد گفت: خدا رحمتش كند. دوست نداشت كسي خبردار شود، اما چون از دنيا رفته به شما ميگويم.
ايشان به سمت چپ مسجد اشاره كرد و گفت: اين حسينيه را ميبيني كه اينجا ساخته شده. همان حاج آقا كه ذكر خيرش را كردي اين حسينيه را ساخت و وقف كرد. نميداني چقدر اين حسينيه خير و بركت دارد. الان هم داريم بنايي ميكنيم و ديوار حسينيه را برميداريم و
ملحقش ميكنيم به مسجد، تا فضا براي نماز بيشتر شود.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
... .....:
#سیره_شهدا 🌷
♻️اگر میخواهید #نذر کنید فقط نذر کنید که گناه 🔞نکنید... ❌
مثلا نذر کنید ، یک روز گناه نمی کنم هدیه به آقا #صاحب الزمان (عج) ازطرف خودم.
♻️یعنی از طرف #خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) انجام میدهید که یکی از #مجربترین کارها برای آقا است....
مدافع حرم
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔰 انجام "عمل مقدس" از تولد سپاه تا کنون
✍ سپهبد قاسم سلیمانی: اوّلین خصیصهی سپاه و اوّلین هویت سپاه از ابتدای تولد تاکنون این بوده که سپاه کلیهی اقداماتش بر پایهی عمل مقدس استوار بوده است. سپاه در پیشینهی خودش مهمترین پایهی اساسیاش را بر مبنای عمل مقدس بنا گذاشته شده است.
۹۸/۷/۸
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✅روایت شنیدی از دیدار خبرنگار العالم با سردار شهید سلیمانی در سیل فروردین ماه
✍فاطمه بویرده، خبرنگار العالم روایت دیدار خود با سردار شهید سلیمانی را اینگونه توصیف کرده است: چند روز قبلتر از این در ایام عید نوروز، روزها و شبهای خیس و غرق شده در سیل را در خوزستان سپری می کردیم. خبری از عید نبود. نمیدانستم حواسم به خوزستان همیشه سرافراز باشد، که اکنون سیل بیرحمانه به جنگ نخلهای سوخته در جنگ اش آمده بود یا حواسم به ارتباط های زندهای باشد که دقیقه به دقیقه با شبکه داشتیم. در همین حال باخبر شدیم سردار سلیمانی به منطقه آمده است؛ من باید با سردار سرافراز اسلام، مردی که نامش دشمن را به لرزه در می آورد مصاحبه می کردم.
🔺برای مصاحبه با سردار سلیمانی تلاش می کردم اما متاسفانه موفق نمی شدم؛برای مصاحبه با سردار هرجا میرفتیم، سردار آنجا را ترک کرده بود. مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج عوفی شدیم، حاج عوفی در خانه اش را در این روزهای بحرانی برای همه باز کرده بود؛ «موکب امام حسن عسکری سپیدان» آنجا به مدت ده روز مستقر شده بود و به مردم سیل زده شادگان و خوزستان کمک رسانی میکردند، ۵ ساعت کنارشان بودیم،به من گفتند ما از سردار دعوت کردیم و سردار به نوکرای حسین نه نمیگوید همینجا منتظرشان بمانید. غروب شد؛سرانجام خبر رسید سردار به موکب می آید؛ راه افتادیم، من از بس که به بنبست خورده بودم، گریه کردم.
وسط جاده بودیم که تماس گرفتند و گفتند: سردار به موکب رسیده است. با سرعت خودمان را به موکب رساندیم لحظه ورودم، سردار را که دیدم با روی باز از گروه ما استقبال کرد، از او درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و به من گفت «دلخور نشو دخترم و رفت». با ابومهدی المهندس از مجاهدین برجسته عراقی مصاحبه گرفتم، اما از شدت گریه حالم بد شد راه افتادم سمت ماشین و از آنها فاصله گرفتم که یکی از خادمان موکب به من گفت: «گریه نکن سردار انگشترش را به تو هدیه داده است».
🔺از خوشحالی سر از پا نمی شناختم ولی من طمع به مصاحبه دوخته بودم، گفتم نمی خواهم، با اخلاقی که از سردار انتظار داشتم به هدف می رسیدم، هدیه را رد کردم و گفتم من قول دادم به شبکه مصاحبه بگیرم. این را گفتم و به راه خودم ادامه دادم، که خودرو سردار توقف کرد و سردار سلیمانی با لحنی پدرانه گفت «دخترم میشود گریه نکنی، حالا بگو چه بگویم» و من گفتم هرچه در حق این مردم باید گفته شود.
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸✨✨🌸
🥀چون کنم یاد تو را، نوری با من است..
🌈غایبی ، اما حضوری با من است
🌺درد دلــــــــــ❤️ـــها میکنم با “عکس” تو
🌸وه عجب “سنگ صبوری” با من است ..
#حاج_قاسم_سردار_دلها💔
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🌱🌺
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
﷽؛
خبرنگار اسرائیلی
بازی دیشب بین محور #شیعه و محور #سنی یعنی #پرسپولیس ایرانی و النصر #سعودی بود که با پنالتی پایان یافت و تیم ایرانی برنده شد و پیروزی دیگهای نصیب محور مقاومت کرد.
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
📸 عکسی زیبا در قابی ماندگار که اوج تعلقخاطر میان دو فرمانده شهید مقاومت، حاجقاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس، را ثبت کرده است.
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نشانه ها
فصل بیست و هفتم
قسمت سوم
من بدون اينكه چيزي بگويم، جواب سؤالم را گرفتم. بعد از نماز سري به حسينيه زدم و برگشتم. من پس از اطمينان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسينيه را به باني اصلي اش بخشيدم.
شب با همسرم صحبت ميكرديم. خيلي از مواردي كه براي من پيش آمده، باور كردني نبود.
بالبخند به خانمم گفتم : اون لحظه آخر به من گفتند: به خاطر دعاهاي همسرت و دختري كه تو راه داري شفاعت شدي. به همسرم گفتم: اين هم يك نشانه است. اگه اين بچه دختر بود، معلوم ميشه كه تمام اين ماجراها صحيح بوده.
در پاييز همان سال دخترم به دنيا آمد.
اما جداي از اين موارد، تنها چيزي كه پس از بازگشت، ترس شديدي در من ايجاد ميكرد و تا چند سال مرا اذيت ميكرد، ترس از حضور در قبرستان بود! من صداهاي وحشتناكي ميشنيدم كه خيلي دلهره آور و ترسناك بود.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نشانه ها
فصل بیست و هفتم
قسمت چهارم - آخر
اما اين مسئله اصال در كنار مزار شهدا اتفاق نمي افتاد. در آنجا آرامش بود و روح معنويت كه در وجود انسانها پخش ميشد. لذا براي مدتي به قبرستان نرفتم و بعد از آن، فقط صبحهاي جمعه راهي مزار دوستان و آشنايان ميشدم.
اما نکته مهم ديگري را که بايد اشاره کنم اين است که: من در كتاب اعمالم و در لحظات آخر حضور در آن دنيا، ميزان عمر خودم را كه اضافه شده بود مشاهده كردم. به من چند سال مهلت دادند که
آن هم به پايان رسيده! من اکنون در وقتهاي اضافه هستم!
اما به من گفتند: مدت زماني كه شما براي صله رحم و ديدار والدين و نزديكانت ميگذاري جزو عمر شما محسوب نميشود. همچنين زماني كه مشغول بندگي خالصانه خداوند يا زيارت اهلبيت علیهم السلام هستيد، جزو اين مقدار عمر شما حساب نميشود.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🥀✨🥀✨
🌿دل💞 را پر از #طراوت عطر حضور ڪن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن
🍁آخر #ڪجایے اے گل 🌸خوشبوے فاطمه(س)برگرد و #شهـر را پر از امواج نور ڪن ☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🥀🌺
🍂
صبح يعنے
بہ نفس هاے تو پيوند شدن
صبح يعنے
پر از احساسِ خداوند شدن
صبح يعنے ڪه
پس از شامِ سيہ ميآيے
ای خوشا سر به سر زلف تو دلبند شدن...
#صبحتون_شهدایی🍃
🍂
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌼احترام فرزندان شهدا
✍شهید سلیمانی: "به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید.همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید. آنها را در نبود پدران و مادران و همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید"
📚بخشی از وصیتنامه الهی سیاسی سپهبد شهید سلیمانی
#سردار_دلها 🌷
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
♦️هدف اصلی آمریکا از ایجاد داعش، ناامن کردن ایران بود
✍رهبر انقلاب : رزمندگان سپاه قدس به کمک فلسطین و غزه و دیگر مناطقی که به وجود آنها نیاز است میروند، اما برای کشور خودمان امنیت ایجاد میکنند. آن دشمنی که آمریکا آن را تجهیز کرده است نه برای عراق و سوریه بلکه در نهایت برای ایران است؛ ایران عزیز. داعش را درست کردند نه برای اینکه در عراق فقط مسلط بشود، هدف اصلی و نهایی ایران بود. آنها میخواستند از این طریق امنیت ما را، مرزهای ما را، شهرهای ما را، خانواده های ما را دچار ناامنی و تشویش بکنند. اینها متوقف شدند به کمک همین جوانان مومن و عزیزی که رفتند و این تلاش بزرگ را انجام دادند.
آن فریب خوردگانی که یک روزی فریاد زدند: «نه غزه نه لبنان» آنها هرگز جانشان را، نه فقط جانشان را فدای ایران نکردند، حتی راحتی خودشان و منافع خودشان را در راه کشور حاضر نشدند فدا کنند. آنی که جانش را فدای ایران کرد باز همین شهید سلیمانی ها بودند. اینها بودند که در زمانی که نیاز به دفاع از کشور بود، جان خودشان را کف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند، از کشور دفاع کردند، از ایران دفاع کردند. اینها هستند که میتوانند ادعا بکنند که دفاع میکنند از امنیت کشور. ۹۸/۱۰/۲۷
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
#خاطره
✍رفته بود کرمان درسش را ادامه بدهد، اما جوانی نبود که بخواهد عاطل و باطل بگردد. کنار درس و مشق، گشت دنبال کاری تا لقمه حلال در بیاورد.هتل کسری نیرو می خواست. هنوز یکی دو هفته نگذشته ، به چشم همه آمد. رئیس هتل نه به اندازه یک گارسون که بیشتر از چشمهایش به او اعتماد داشت.
بعد انقلاب خیلی ها اهل احتیاط شدند، اما قاسم از قبلش هم رعایت میکرد. از همکارانش در هتل کسی یاد ندارد که حتی یک بار غذایی را مزه کرده باشد.
📚راوی: حجت الاسلام عارفی
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
... .....:
🍃احمدرضا نوجوان بود .
گفت: مي خواهم بروم جبهه. قبول نميكردم. غم ترور پدرش در مغازه توسط منافقین و شهادت محمدرضا برايم سنگين بود. نمي خواستم داغ پسر كوچكم را هم ببينم.💔
گفتم:تو هنوز كلاس سوم راهنمايي هستي. جبهه براي تو زوده؟ بمان و درس بخوان.
احمدرضا، قدكشيده و رشيد ايستاد.
ـ بايد بروم.
گفتم: استخاره مي گيرم اگر خوب آمد برو.📿
احمدرضا گفت: مگر مي شود دفاع از اسلام، بد باشد؟
خيلي خوب كه آمد، زبان به كام گرفتم و پسرم با رضايتم به جبهه رفت. در عمليات والفجر10 به پدر و برادرش پیوست.🕊️
#شهیدان علی اکبر، محمدرضا، احمدرضا یغمور
https://eitaa.com/sardaredeLhaman