... .....:
♨️ خاطره یک شاعر:
🌸اردیبهشت سال ۹۵ در #مراسم یادواره #شهدا، آقای سلیمانی را دیدم. گفتم: سردار! اون متن «یاران همه رفتند، #افسوس که جا مانده منم» که توی فلان مصاحبهات خوانده بودی رو از کجا آورده بودی⁉️
🍃(یک مصاحبه قدیمی از #ایشان دیده بودم که در آن کلمات شعرگونهای را خوانده بودند با این #مضمون):
یاران همه رفتند، افسوس که جا مانده منم
#حسرتا این گل 🥀خارا، همه جا رانده
🌸منم پیر ره آمد و #رفتن آموخت
آنکه نا رفته و جا مانده منم
خندید 😃و گفت: چطور❓
فاتحانه گفتم: چون نه وزن داره، نه ردیف و نه قافیه!
حالا نوبت او بود که پاتک بزند.
دست گذاشت روی شانهام 🌟و گفت: شعر اصلی ما در میدان جنگ است! وزن ما روی #صبحتسینه دشمن! ردیف ما صف بچههای رزمنده!
قافیه ما فریاد #اللهاکبر است!
🍃بعد رو کرد و با #بقیه گپ زد و من مبهوت از این #حاضر جوابی او بودم که پاتک توی پاتک زد و ناگهان رو کرد به من ....
و گفت: خدا کنه #شهید بشم و تو برام #شعر با وزن و قافیه بگی!
#حاج_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/bachehshei
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
سلام ضمن خیر مقدم و خوش آمد به اعضای جدید کانال و تسلیت فرارسیدن ایام #محرم با خبر شدیم که #عید_غدی
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
پایان جراحی
فصل سوم
قسمت اول
عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيش بيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد...
احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد. يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خدا رو شكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود.
با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم. براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت! چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم! در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم.
او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهره اش زيباست! چقدر آشناست. من او را كجا ديده ام!؟
سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمه ام و آقاجان سيد (پدربزرگم) و ... ايستاده اند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود. پسر عمه ام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.
زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برايم آشناست.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
پایان جراحی
فصل سوم
قسمت دوم
يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل...با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ باتعجب گفتم: كجا؟
بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه. يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد...
نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.
همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. خوب به ياد دارم كه چه ذكري ميگفت. اما از آن عجيبتر اينكه ذهن او را ميتوانستم بخوانم! او با خودش ميگفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با بچه هايش چه كنيم؟ يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه هاي من چه كند!؟
كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف ميزد! من او را هم ميديدم. داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا ميكرد. او را ميشناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم. اين جانباز خالصانه ميگفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه. يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه ميشوم. نيتها و اعمال آنها را ميبينم و...
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
📸 نگهبان خیمه طوفان زده...
رهبر معظم انقلاب:
🔹️ «در طول آن پنجاه-شصت سال پس از رحلت پیغمبر، اسلام طوری تغییر یافته بود که در دنیای اسلام، جگرگوشگان پیغمبر را علناً کشتند و اسیر کردند. امام حسین مانند آن میخ عظیمی شد که این خیمهی طوفانزده را با خون خود نگهداشت.» ۱۳۸۰/۱۲/۲۱
http://eitaa.com/bachehshei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷السلام علی الحسین...♥️
🔷شب اول محرم درکنار اباعبدالله برایمان دعا کن سردار..
http://eitaa.com/bachehshei
❌ این گریه فرق دارد!
🔺 جوانهای ما خیال نکنند که مساله، مساله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»! آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.
📅امام خمینی(ره) |۳۰ مهر ۱۳۵۸
http://eitaa.com/bachehshei
▪️▪️▪️▪️▪️
⚫️سال اول است سردار که #محرم🏴
نیستی
⚫️فقـــــط این را بدان حاج قاسم که بعد تو همه چیز فرق کرده است
⚫️حال دلمان هیچ خوش نیست😭برایمان دعاکن🤲
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی💔
◾️شبتون شهدایی🌙
http://eitaa.com/bachehshei
✍شهید سپهبد قاسم سلیمانی
اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . مثالش مانند کسی است که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند بعد عالم شود . پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با شیطان نفس ات ، به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید . بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای شهادت که عاقبت بخیری در دنیا و آخرت است برسیم
http://eitaa.com/bachehshei
🏴 انتشار نخستینبار
✍ دستنوشته سردار قاسم سلیمانی بهمناسبت فرارسیدن ماه محرم: کشوری که در قلب، اسمِ حسین را دارد، فرهنگِ عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود.
#ما_ملت_امام_حسینیم
http://eitaa.com/bachehshei
◼امسال که حاج قاسم نیست، روضه عباس را دانسته تر گریه میکنیم
🔻همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت/ آنچه در خواب نرفت چشم من و یاد تو بود...
🔰 امروز قرارگاه امام حسین(ع) ایران است...
فرازی از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
🌹خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است
.
🌺امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص)
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
❌شهرداری تهران میخواد طرح ترافیک رو دوباره از شنبه اجرا کنه
اینم وضعیت اتوبوس و متروی تهرانه!
🔻ستاد ملی کرونا اجازه برگزاری هیئت در فضای مسقف با این فاصله رو نمیده، اما با اجرای طرح ترافیک و شلوغتر شدن حمل و نقل عمومی و بالا رفتن آمار کرونا مشکلی نداره!
http://eitaa.com/bachehshei
🔺چه حس خوبیه تو خونه نشسته باشی یک لحظه صدای مداح محبوب و مورد علاقت رو بشنوی که سر کوچتون ایستاده و داره مداحی میکنه
🔹حاج محمود کریمی مداح نامدار دیشب با یه تشکیلات ساده یه کار بزرگ کرد، خدا قوت حاج محمود
http://eitaa.com/bachehshei
1_432661775.mp3
5.66M
▪️▪️▪️
🏴
⚫️•[بھ تو از دور ســـــلام
بھسلیمانجهانازطرفمورسلام...]
#التماس_دعا🤲
http://eitaa.com/bachehshei
🔴 مانند خودش بی همتا !
«قاسم» بلند برد ترین و سریع ترین موشک بالستیک تاکتیکی جهان.
برد:۱۸۰۰کیلومتر
طول:۱۱متر
سرعت ورود به جو:۱۲ ماخ
سرعت اصابت:۵ ماخ
وزن سرجنگی : ۵۵۰ کیلو
وزن موشک : هفت تن!
موشک قاسم با وزن ۷ تنی عملا کار موشک های خانواده قدر و ?عماد را با وزن بیش از ۱۷ تن انجام میدهد!
◾️سردار به امیدخداوند ودستان بر دعا مانده شده شما جهان رافتح خواهیم کرد👊
#حاج_قاسم_ما💔
👤 فیلد مارشال!
http://eitaa.com/bachehshei
🌱من خجالت میکشم توی صورت
#حاج_قاسم نگاه کنم
اسفند سال ۱۳۸۸ بود.
مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد #شهیدان آقا #مهدی_باکری و آقا #حمید_باکری مراسمی برگزار شده بود.
تهران بودم آن روزها.
محمودرضا زنگ زد و گفت: «میآیی مراسم؟»
گفتم: «میآیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است».
مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم.
ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم📱 را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم.
محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش میداد.
وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمعبندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: «حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست میبینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»
موقع پایین آمدن از پلهها به محمودرضا گفتم: «نمیشود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت میکشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهرهاش خسته است.» پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور #سلحشور در فیلم آژانس شیشهای به او گفتم: «این شما، اینم مربیتون!»
دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته.
پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. میگفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عدهای حرف میزدم. گفتم من این طور فهمیدهام که خداوند #شهادت را به کسانی میدهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بودهاند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود».
#شهید_محمودرضا_بیضائی💚
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
http://eitaa.com/bachehshei
هدایت شده از به یاد شهید محسن حججی
Shab01Moharram1399[04].mp3
2.31M
🎙یتیماتو رها نکن حاج قاسم (زمینه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب اول #محرم۹۹
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🔴 وزارت بهداشت دائما از نزولی شدن فوتیهای کرونا میگوید. اما مسئولانِ آن در جلساتی که رسانهای نمیشود، میگویند اول مهر و آبان احتمالا پیکِ شدید کرونا را خواهیم داشت.
خوب است ستاد کرونا و مسئولان وزارت بهداشت، از پیک کرونای اول پاییز هم برای مردم بگویند تا مقصر، عزاداران محرم نشوند!
👤 Ali Gholhaki
http://eitaa.com/bachehshei
🔴بزک برجام با مکانیزم ماشه
فرض کنیم با مخالفت روسیه و چین و اروپا ، آمریکا نتواند در بکارگیری مکانیزم ماشه موفق شود ، از فردا برجامیان با هیاهو و ذوق زدگی ، گوش فلک را کر می کنند که این پیروزی نتیجه فتح الفتوح برجام است و دیدید که گزینه مذاکره و سازش جواب داد؟!
و حالا ملت ایران باید دلش خوش باشد به خسارتی محض و جنازه ای بی خاصیت بنام برجام که هفت سال را با وعده های پرطمطراق و برنامه هسته ای برباد رفته و عزت پایمال شده و دلار ۲۰ تومانی و وضعیت وخیم تر شده معیشت به بار آورده است ...
✍️"قاسم اکبری"
http://eitaa.com/bachehshei
#خاطره
✍شیخ جلالالدین الصغیر، عضو شورای مرکزی مجلس اعلای اسلامی عراق، با بیان خاطرهای از دیدار خود با سردار قاسم سلیمانی گفت:
«هشتم ماه صفر ۱۴۴۱(۱۵ مهرماه ۹۸) بود که شهید حاج قاسم سلیمانی پس از پایان مجلس عزاداری حسینی در منزل ما به پرچم آویخته شده روی دیوار پشت سخنران مجلس که پرچم خاص روی مضجع شریف امام حسین(ع) بوده و چند سال قبل از سوی عتبه مقدس حسینی به بنده مرحمت شده بود، اشاره کرد و گفت: «شیخ من این پرچم را میخواهم». به او گفتم: بعد از اتمام مجالس عزاداری انشاءالله این پرچم متعلق به شماست.
پرچم را برای ایشان کنار گذاشتم تا اینکه حدوداً سه هفته پیش به ما افتخار داد و در منزل مهمان ما شد؛ فوراً پرچم را تقدیم ایشان کردم. پرچم را گرفت و بوسید و گفت: «میخواهم در کفنم بگذارم». این دیدار بیش از یک ساعت طول کشید؛ از هم و غم درونی و دغدغهاش گفت. این دیدار مثل بقیه جلسات نبود. درست مثل جلسه وداع بود. در پایان از من خواست برایش شهادت بطلبم. به شدت مشتاق دیدار دوستانش عماد مغنیه، شهید محراب، شهید همت، شهید کاظمی و بسیاری دیگر از رفقای شهیدش بود که از آنها با شوق و حسرت یاد میکرد.
#شهید_قاسم_سلیمانی
http://eitaa.com/bachehshei
حاج قــاسم..!
رفیق خوشبخت ما !
جای خالے ات در مجالس روضه اربـاب،
نفس هایمان را تنگ میکند.
این محرم، اولین محرمے ست که مهمان سیدالشهدا هستے .
انگار تقدیر این بود که قطره ای از دریای مصیبت حسین(ع) را هنگام دیدن دست بریده علمدارش بچشیم..
و چه تلخ بود این تقدیر!
چه بهای سنگینی پای آن دادیم!
خدا صبور کند ما را در مصیبتت ..
حقا که همنشینے با حسین بن علے،
تنها سزاوار خودت بود و بس!
#ما_ملت_امام_حسينيم
http://eitaa.com/bachehshei
🌼🥀💚🌼🥀💚🥀🌼
#یا_صاحب_الزمان_عج🌸🍃
🏜شده ام در #پے ت✨و در بہ درٺ #مهدےجان ڪے رسد بر من #مسکین نظرٺ مهدےجان
🏜ڪے شود تا ڪہ #عیان بر سر راهم گذرےبر #نگاهم ڪہ بیفتد نظرٺ مهدےجان
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/bachehshei
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت پایان جراحی فصل سوم قسمت دوم يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سف
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
پایان جراحی
فصل سوم
قسمت سوم
خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است. از وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه!
مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و با اين وضع بروم؟!
اما انگار اصرارهاي من بي فايده بود. بايد مي رفتم.
همان لحظه دو جوان ديگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برويم؟
بي اختيار همراه با آنها حركت كردم. لحظه اي بعد، خود را همراه با اين دو نفر در يك بيابان ديدم!
اين را هم بگويم كه زمان، اصلاً مانند اينجا نبود. من در يك لحظه صدها موضوع را مي فهميدم و صدها نفر را مي ديدم!
آن زمان كاملاً متوجه بودم كه مرگ به سراغم آمده. اما احساس خيلي خوبي داشتم. از آن درد شديد چشم راحت شده بودم. پسر عمه و عمويم در كنارم حضور داشتند و شرايط خيلي عالي بود.
من شنيده بودم كه دو ملك از سوي خداوند هميشه با ما هستند، حالا داشتم اين دو ملك را مي ديدم. چقدر چهره آنها زيبا و دوست داشتني بود. دوست داشتم هميشه با آنها باشم.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
پایان جراحی
فصل سوم
قسمت چهارم - آخر
ما با هم در وسط يك بيابان كويري و خشك و بي آب و علف حركت مي كرديم. كمي جلوتر چيزي را ديدم! روبروي ما يك ميز قرار داشت كه يك نفر پشت آن نشسته بود. آهسته آهسته به ميز نزديك شديم!
به اطراف نگاه كردم. سمت چپ من در دور دستها، چيزي شبيه سراب ديده مي شد. اما آنچه مي ديدم سراب نبود، شعله هاي آتش بود! حرارتش را از راه دور حس مي كردم.
به سمت راست خيره شدم. در دوردس تها يك باغ بزرگ و زيبا، يا چيزي شبيه جنگل هاي شمال ايران پيدا بود. نسيم خنكي از آن سو احساس مي كردم.
به شخص پشت ميز سلام كردم. با ادب جواب داد. منتظر بودم. مي خواستم ببينم چه كار دارد. اين دو جوان كه در كنار من بودند، هيچ عكس العملي نشان ندادند.
حالا من بودم و همان دو جوان كه در كنارم قرار داشتند. جوان پشت ميز يك كتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد!
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🔴وقتی افسار مدیریت دست جماعت غربزده باشد....
🌄 شب اول محرم، شهرداری تهران سیاهی که نزده هیچ، چراغانی را جمع نکرده، حتی زحمت نکشیده چراغانی را خاموش کند.
اجرتان با سیدالشهدا!
محمدرضا باقری 🇮🇷😷
http://eitaa.com/bachehshei
◾️◾️◾️◾️◾️
⚫️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🏴
⚫️تو به آرزوت رسیدی تو امام حسین(علیه السلام)رو دیدی😭
#التماس_دعا_حاج_قاسم🤲
http://eitaa.com/bachehshei
🌼✨🌼✨🌼
❣ #سلام_امام_زمانم❣
💛سَر شد به #شوق وصل ت✨و فصل جوانیَم #هرگز نمی شود که از این در برانیَم
💛#یابن الحسن برای تـ🌹ـو بیدار می شوم صبـ🌤ـحت بخیر ای همه ی #زندگانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/bachehshei
🍁#سلام_شـهید
یک روز#گفتہ بودے:
من کجا و #شـهدا کجا⁉️
و گفتے:
☘شـهید، #شـهادت را بہ چنگ مےآورد..و امروزتو شـهادت را بہ #چنگ آوردے،و همنشین #شـهدا گشتے...
#شـهید_عباس_دانشگر"🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/bachehshei
🔸شهدا شور ونوای جنت الحسین بودنند ، مرغان ملکوتی امام بودنند که جنت فردوس فرش قدوم آنهااست
#ما_ملت_امام_حسینیم
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢این کلیپ را بفرستید برای کسانی که میگویند هیئتها پروتکل را رعایت نمیکنند...
#استوری
#وضعیت
http://eitaa.com/bachehshei