eitaa logo
لبیک یا مهدی عج
436 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
38 فایل
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌱السَّلامُ عَلَیڪ یا فاطِمَةَ الزَّهرا(س) . 🌷روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غم های روزگاران ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 ((آخرین عملیات)) قبل از والفجر هشت ، چند روزی به آمدم. اتفاقاً محمدحسین را دیدم که با بدن مجروح به آمده بود. با تندی صدایش کردم:«این همه به تو تأکید کردم خودت را به خطر نینداز؛ باز تو می روی خودت را به نشان می دهی؟! بعد زخمی می شوی و بچّه های مردم توی جبهه بی سرپرست می مانند.» سرش را پایین انداخت :«زیاد ناراحت نباش!....این مرتبه آخر است چنین کاری می کنم.» گفتم:«یعنی چه؟!» گفت:«این عملیات، آخرین عملیات است که من شرکت می کنم.☺️» من زیاد حرفش را جدی نگرفتم. فکر کردم شاید مثل شوخی های همیشگی اش است، اما... ♦️به روایت از "سردار سرافراز شهید " ((وداع آخر )) آخرین باری که محمّد حسین می خواست به جبهه برود، مادرم عازم سفر بود. موقع خداحافظی به مادرم گفت: «مادر!...هر چقدر می خواهی مرا نگاه کن. این دفعه ، دفعه ی آخر است. شاید دیگر مرا نبینی.» مادر که به شوخی های محمّدحسین عادت کرده بود، گفت: «نه پسرم!...انشاء اللّه مثل همیشه زنده بر می گردی.» محمّدحسین گفت:«نه مادر! این دفعه دیگر شوخی نیست. وقتی رفتی حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)، حتما دعا 🤲 کن که شوم.» مادرم وقتی به چهره اش نگاه کرد، دید سخنش کاملا جدی است! خیلی ناراحت شد😔 و بغض گلویش را گرفت. پدر نگاهی به محمد حسین کرد : «بابا!...الان وقت این حرف ها نیست؛ توی این موقعیت، این چه حرفاییِ که به مادرت می زنی؟!» محمّدحسین مؤدبانه گفت:«چه فرقی می کند حاج آقا😊؟ بهتر است از قبل سابقۂ ذهنی داشته باشید و خودتان را آماده کنید.» مادر وقتی این حرف را شنید، گفت:«محمّدحسین!...دیگر نمی خواهد به بروی. من طاقت شنیدن این حرف ها را ندارم.» محمّدحسین گفت:«مادر!...امام حسین(ع) فقط "مشکی پوش و گریه کن" نمی خواهد؛ از این ها فراوان دارد! امام حسین( ع) ، رهرو می خواهد، بعضی ها از پنج تا پسر، سه تاشون را در راه خدا دادند؛ خانواده هایی، از سه فرزند دوتا را در راه خدا نثار کردند. شما فردای چه جوابی می خواهی به حضرت زهرا(س) بدهی؟!» مادر گفت:«من با جبهه رفتنت مخالف نیستم خدا پشت و پناهت، اما از این حرف ها نزن.» گفت:«رفتن که می روم، چون صفای جبهه به همۂ شهر می ارزد. این جا حرف از مادیات و وابستگی هاست، اما آن جا است و صفا.✨» خواهرم گفت:«چرا حالا فقط تو باید به جبهه بروی ؟! آن هم با این تن مجروحت؟ چطور دیگران راست راست توی خیابان های شهر بگردند و هر کاری دلشان خواست بکنند؟ آن وقت تو و امثال تو بروید و خودتان را جلوی گلوله قرار بدهی!» محمّدحسین جواب داد:«من چکار به دیگران دارم؟! من آن قدر جبهه می روم تا روی دست مردم برگردم.🕊» ♦️به روایت از "اقدس یوسف الهی"
لبیک یا مهدی عج
🎙زیارت‌عاشورا 🥀 روز هفتم چله زیارت عاشورا 💚☘ قرائت زیارت عاشورا روز هفتم چله تقدیم به امام زما
🎞 پدر شهید🌹 : 🌱 کارشناسی رو از دانشگاه فارغ التحصیل شد🎓، ایام رودر حفاظت اطلاعات لشکر قدس گذروند.🍃📿 🌿همون سال۹۶ که به اعزام شده بود ، 📌 همون سال هم در کنکور ورودی به دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شده بود. درحال تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی ، دانشکده حقوق بودند.📚 🌱 که ظاهرا دانشگاه بزرگی که باید فارغ التحصیل میشدند: دانشگاه و دانشگاه بود. ✨خوشبحالش که رفت و بهترین مدرک رو در دفاع از تزی که داشت گرفت،💚 که جزئی از و وجودش بود ، و در راه اعتقاداتش هم فارغ التحصیل شد و خوشبحالش که میزبانش خود که کارنامه اش رو اطهار امضاکردند. ✨ ❤️ ‍‎‌‌‎
💢شـنـیـده ام ڪہ این روزها حال و هواے دلت را زیـر و رو ڪرده. از دلتـنـگـے هایت بر روے صـفـحـہ‌ے ڪاغذ دیده بودم...❗️ 💢از نوشته های : دختران حواستان باشد 👌 حجاب حجاب حواستان بہ مجازی باشد... دخترانے را میبینیم ڪہ عڪسهایشان را با بہ اشتراڪ میگذراند من منظورم با همہ نیست❌ من هم از استفاده میڪنم اما تاڪنون همچین اتفاقاتے رخ نداده.... 💢 هایت را خـوانـده ام ⚡️ امـا آنـلاین کہ میـشوے را جدی بگیر؛ عڪس پروفایلش را ڪہ دیدے!!! انگشتانت را براے تایپ بہ تـبـعیـد ببر... 💢مبادا پروفایل را مجـوز ورود بدانے هر چند اگر عڪسش ڪوچہ هاے باشد... 💢 بـرادر،✋ آرزوے رابا قسمت نڪن . آرے ... درد ودل ڪردن تو را امیدوار میڪند، اما یادت نرود این گفتگو تو را از خاڪ  و شام...بہ سواحل آنتالیا میڪشاند.. 💢رفته رفته آرزوے بہ رابطہ ے پنهانے تبدیل میشود😔. اندڪ اندڪ جاے عڪس دوستان شهید، عڪس جایگزین میشود🚫 💢طرز فڪرت عوض میشود😔 تا جایے ڪہ میگویے: براے خودشان، ما در داخل دفاع خواهیم ڪرد، اگر دفاعے در ڪار باشد... 💢بـرادر ✋ هوشـیار باش🚨؛ دلـسـرد شدنت را احساس میڪنے⁉️ 🚫فـــــقــــــط یـــــادت بــــــاشـــــــد جلو جلو عواقب ڪردنت را بہ تو یادآورے ڪردم ؛ روز نگویے ڪہ ندانستہ وارد پـرتـگاه شدم 💢من آنروز بہ آگاهیت شهادت میدهم یادت باشد شیرینی شهادت ڪہ شود غلظت بالا میرود... 💢راسـتـے اول مـاجـرا را بـیـاد دارے⁉️ اولین پے ام ات سـلام خـواهـر بود... از بعدے ها دیگر نـمیـگـویـم... 😔 ♨️فــقــط یــڪ ســوال هنوز هم را خواهر صدا میزنے؟! ✅ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
‍ 🍃باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه عاشقانه در گوش مردم این شهر میکند. میشنوی؟ پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد. 🍃اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکی‌ست که خبر از آورده از اولین های هفت سال پیش. آن موقع که هیاهوی گوش زمانه را کر کرده بود، کفتارها به گرد زوزه می‌کشیدند زمان غرش شیران بود. 🍃اولین هایی که رفتند و صدای شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. کوچ ابوخلیل نیز آهسته رخ داد، در ، آن زمان که صدای پای به گوش می‌رسید. 🍃قطره های دیگر خبر از شقایق های دیگر می‌آورند ولی من هنوز گوش سپردم به نوای همان قطره اول. بوی پیچیده در این حوالی، بوی . 🍃قطره میخواهد آخرین گفته هایش را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا نباشی شهید نمی‌شوی‌. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند: منزل وصل پس از رد شدن از است وصل اگر می‌طلبی روی خودت پا بگذار. 🍃همه ‌معادلاتم را همین یک بیت بهم می‌ریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمین‌گیر شدیم کاری بکن، میشنوی چه میگوییم؟ ♡ ♡ 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۰ آذر ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۲ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊محل شهادت : حلب، سوریه ✨