*ياران امام حسين عليه السلام يكى يكى پيش مىآمدند و مى جنگيدند
و كُشته مىشدند تا آن كه جز خانواده اش كسى با حسين عليه السلام نماند.
آن گاه پسرش على اكبر عليه السلام ـ كه مادرش ليلا،
دختر ابى مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود ـ قدم به ميدان نهاد.
او از زيباروى ترينِ مردمان و آن هنگام هجده ـ نوزده ساله بود.
او به دشمن حمله بُرد و چنين خواند: من على پسر حسين بن على ام
به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك تريم.
و به خدا سوگند كه پسر بى نَسَب (ابن زياد) نمىتواند بر ما حكم براند.
با شمشير مىزنم و از پدرم حمايت مى كنم؛ شمشير زدنِ جوان هاشمىِ قُرَشى.
او اين كار را بارها به انجام رساند و كوفيان از كُشتن او پروا مىكردند
كه مُرّة بن مُنقِذ عبدى او را ديد و گفت: گناهان عرب بر دوش من باشد
اگر بر من بگذرد و چنين كند و من پدرش را به عزايش ننشانم!
على اكبر عليه السلام مانند بار اوّل، بر دشمن حمله بُرد كه مُرّة بن مُنقِذ
راه را بر او گرفت و نيزه اى به او زد و بر زمينش انداخت. سپاهيان،
گِردش را گرفتند و او را با شمشيرهايشان تكّه تكّه كردند. امام حسين عليه السلام
به بالاى سر او آمد و ايستاد و فرمود: «خداوند بكُشد كسانى را كه
تو را كُشتند اى پسر عزيزم ! چه گستاخ بودند در برابر [ خداى ] رحمان و
بر هتك حرمت پيامبر!» . سپس اشك از چشمانش روان شد و فرمود :
«دنياى پس از تو ويران باد !». زينب عليهاالسلام خواهر امام حسين عليه السلام
به شتاب بيرون دويد و ندا داد: اى برادرم و فرزند برادرم! آن گاه آمد
تا خود را بر روى [پيكر] على اكبر عليه السلام انداخت. امام حسين عليه السلام
سر او را گرفت و [ او را بلند كرد و ] به خيمه اش باز گرداند و
به جوانان [ خاندان ]خود فرمان داد و فرمود: «برادرتان را ببريد!» .
آنان او را بُردند و در خيمه اى گذاشتند كه جلوى آن مى جنگيدند.
#مقتل.خوانی
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب✅
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨
🌹کانال ؛
🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃
🆔@sardaredelha
وَاَسْرَعَ فَرَسُكَ شارِدا اِلى خِيامِكَ - فرازهایی از ناحیه مقدسهRoz10_Moharam94_MirzaMohamadi_b.mp3
زمان:
حجم:
12.4M
🔊 و اَسْرَعَ فَرَسُكَ شارِدا اِلى خِيامِكَ،قاصِدا مُهَمْهِما باِكيا
▪️#مقتل و #روضه سنگین حضرت سیدالشهدا #شب_عاشورا
#پیشنهاد_دانلود
#با_حال_مناسب_گوش_کنید
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #سی_ودو
✨یاابالفضل
جواب آزمایش اومد، ....
خوش خیم بود ...
قول داده بودن اگر خوش خیم باشه توی ایران بمونم ... .🙏
روز عملم بچه ها کلاس رو تعطیل کردن و 💫ختم امن یجیب💫 گرفتن ... .
دکتر سر تا سر شکمم رو باز کرد ...
گفت
تا جایی که می شده قسمت های سرطانی رو جدا کرده ... بقیه اش هم هنر شیمی درمانی بود ... .😣
سرطان، 😥
شکم پاره، 😨
شیمی درمانی ... 😰
گاهی اونقدر فشار درد شدید می شد که به جای صدای نفس کشیدن، از گلوم صدای ناله و زوزه بلند می شد ...😣😖
کم کم دهنم هم به خاطر شیمی درمانی خشک و زخم شد ...
دیگه #آب هم نمی تونستم بخورم ... .😖
حالم که خیلی خراب می شد یکی از بچه های اهل نفس، برام #مقتل و روضه کربلا می خوند ...😭🙏
لب های تشنه کودکان ...🐎😭
حضرت ابالفضل که دست ها و چشمش رو زدن ولی مشک رو رها نکرد ...😭🌴
به خودم گفتم:
💭 #اقتداکردن به #حرف و #ادعا نیست ... توی اون شرایط #دوباره کارم رو شروع کردم ... بچه ها میومدن و درس ها مطالب اون روز رو بهم یاد می دادن ... باهاشون #مباحثه می کردم ... برام از کتابخونه و حرم #کتاب میاوردن ... .📚💪✌️
با همه چیز کنار میومدم ...
تا اینکه دکتر گفت نتیجه شیمی درمانی مساعد نیست و بدنم اون طور که باید به درمان جواب نداده و ... داره با همون سرعت قبل برمی گرده😱😰😭
دلم خیلی سوخته بود ...😣
این همه راه و تلاش ...
حالا داشتم #بامرگ دست و پنجه نرم می کردم در حالی که هیچ کاری برای #خدا نکرده بودم ...
از طرف دیگه خودم رو دلداری می دادم و می گفتم:
مرگ #تقدیر هر انسانه اما خدا رو شکر کن که #درگمراهی نمیمیری. خدا رو شکر که #باولایت علی بن ابیطالب و #عشق اهل بیت پیامبر محشور میشی ...😓😞
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
✨ #اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨
🌹کانال ؛
🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃
🆔@sardaredelha
─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─