✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #یازدهم
✨به ایران خوش آمدی
یه لبخندی زد ایستاد به نماز ... 😊✨بدون توجه به من ... .
در باز بود و به خوبی می دونستم بهترین فرصت برای فراره ...
اما پاهام به فرمان من نبود ... .
وضو گرفتم....
ایستادم به نماز ...
نماز که تموم شد.
دستم رو گرفت و برد غذاخوری حرم ... غذاش رو گرفت و نصف کرد ...
نصفش رو با سهم ماست و سوپش داد به من ...
منم تقریبا دو روزی می شد که هیچی نخورده بودم ...
دیگه نفهمیدم چی دارم می خورم ... #غذای_شیعه، غذای #حضرت ... .
قبل از اینکه اون دست به غذاش بزنه، غذای من تموم شده بود ...
بشقابش رو به من تعارف کرد و گفت:
_بسم الله ... فکر کردم منظورش اینه که بسم الله بگو و منم بی اختیار و نه چندان آهسته گفتم:
_بسم الله ... نمی دونم به خاطر لهجه ام بود یا حالتم یا ... ولی حاجی و اطرافیان با صدای بلند خنده شون گرفت ...😁😀😃😄
مونده بودم باید بخندم، بترسم یا تعجب کنم ... .😟
کم کم سر صحبت رو باز کرد ...
منم از هر تکه ماجرا یه تیکه هایی رو براش تعریف کردم...
و فقط گفتم که به خاطر خدا از کشورم و خانواده ام دل کندم و اومدم ایران تا به خاطر #اسلام #مبارزه کنم...
و حالا هم هیچ جا پذیرشم نکردن و میگن خلاف قانونه و باید برگردم کشورم و اجازه تحصیل و اقامت ندارم ... .
وقتی داشتم اینها رو می گفتم، تمام مدت سرش پایین بود و دونه های تسبیحش رو بالا و پایین می کرد ...
حرف های من که تمام شد،...
از جا بلند شد و رفت سمت قرآن و قرآن باز کرد ...
بعد اومد سمتم. دستش رو گذاشت روی شانه ام و گفت:
_به ایران خوش اومدی ... .😊
📌پ.ن:
از قول برادرمون:
در بین ما استخاره کردن وجود نداره و من برای اولین بار، اونجا بود که با این عمل مواجه شدم و اصلا مفهوم این حرکات رو درک نمی کردم ...
بعدها حاجی به من گفت؛
_جواب استخاره، آیه ای از قرآن بود که خداوند به مومنین دستور میدن در راه خدا #هجرت کنن
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
__________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
✨ #اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨
🌹کانال ؛
🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃
🆔@sardaredelha
─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─