💠روش صله رحم
🌷#شهید_یونس_زنگی_آبادی
🔹یونس سر زده آمد خانه مان، چون چيزي در خانه نبود مادر رفت و شيريني خريد، لب به آنها نزد.
🔹گفت: من نمي خورم تا يادتان باشد خودتان را براي من به زحمت نيندازيد و هر چه توي خانه بود، همان را بياوريد.
📚 مثل مالك، ص32.
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌹
ولادت : ۱۳۴۰_ روستای زنگی آباد _کرمان
شهادت: ۱۳۶۵_ شلمچه
یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمی خواند شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند ایشان گفت از کجا می دانی که آن سگ و مار و عقرب مأمور حفاظت از من نشده باشند مگر ما اینجا آمده ایم که اینطوری کشته شویم ما آمده ایم که شهید شویم.
(علی نجیب زاده، همرزم شهید)
🔴 من دست از (خمینی) بر نمیدارم !🖐🏻
مدت زیادی نبود که خدا به حاج یونس فرزندی داده بود .
🔻 به حاجی گفتم : حاجی، دلت برای بچّه ات تنگ نشده؟ جبهه و جنگ بس نیست؟ شما به اندازه ی خودت در جنگ بوده ای! حاج یونس لبخندی زد و گفت: اگر صدتا بچّه هم داشته باشم و روزی صدمرتبه هم خبر بیاورند بچّه ات را ازت گرفته اند، من دست از «خمینی» بر نمیدارم و جبهه و جنگ را به هر چیز دیگری ترجیح میدهم.👌🏼
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌹