🖤حسین جان!
زمین از آب...
درخت از خاک...
دل از تو...
سیر نمی شود!
الهی بحقّ الحسین علیهالسلام، عجّل لولیک الفرج 🤲
#صبحتون_حسینی
@sardareghalbam
خسته از یک جنگ نابرابر...
اما آخ به روی خود نمیآورند
اینان وام دار پیام عاشورا شدند
پیام ایستادگی...
@sardareghalbam
آیت الله بهاءالدینی فرمودند:
اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید.
و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود:
☀️ در درون قبر
☀️ در برزخ
☀️ در قیامت
🔥و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند.
🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🌲🌲🌲
@sardareghalbam
#امام_حسین
#قهرمانان_کربلا
جنگیدنِ با دشمن...
و شهید شدن...
کار سختی است؛
اما...
گاهی نجنگیدن و زندهماندن...
میتواند خیلی سختتر باشد!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
یک ماموریت خیلی سخت...
به عهده داشت!
ماموریتی که برادر و امامش...
حسین(علیهالسلام)...
به عهدهاش گذاشته بود:
مراقب خانوادهام باش...
و بدون آنکه ضعف از خودت نشان بدهی..
حرف راست را به مردم بگو!
اگر شجاعت...
و قهرمانی حضرت زینب نبود...
شاید هیچوقت...
هیچکسی...
نمیفهمید در کربلا...
چه اتفاقی افتاده است!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
قهرمانی بود که...
در سختیها نشکست...
و راست ایستاد...
و#امام_حسین
#قهرمانان_کربلا
جنگیدنِ با دشمن...
و شهید شدن...
کار سختی است؛
اما...
گاهی نجنگیدن و زندهماندن...
میتواند خیلی سختتر باشد!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
یک ماموریت خیلی سخت...
به عهده داشت!
ماموریتی که برادر و امامش...
حسین(علیهالسلام)...
به عهدهاش گذاشته بود:
مراقب خانوادهام باش...
و بدون آنکه ضعف از خودت نشان بدهی..
حرف راست را به مردم بگو!
اگر شجاعت...
و قهرمانی حضرت زینب نبود...
شاید هیچوقت...
هیچکسی...
نمیفهمید در کربلا...
چه اتفاقی افتاده است!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
قهرمانی بود که...
در سختیها نشکست...
و راست ایستاد...
و
@sardareghalbam
#با_ذکࢪ_صلوات_کپے
1_1903822386.mp3
6.29M
🎶 نوآهنگ 😔😭
🪴 یه خبر رسیده پر داغ
🪴 خبر از حرم شاهچراغ
@sardareghalbam
*⚘﷽⚘
🔴 #خانم_با_سیاست
💠 خانمها مواظب باشند هیچ وقت یک خانم باسیاست جلوی بچه به #پدر خانه بياحترامی نمیکند.
💠 کمترین #ضرر بیاحترامی به پدر اين است که فرزند به خودش اجازه ميدهد گاهی به پدرش بیاحترامی کند.
💠 ضرر اصلی آن این است که همسر شما آن احساس اقتدار و #قدرتی را که به عنوان پدر خانواده در داخل منزل بايد داشته باشد از دست ميدهد.
💠 هميشه مخصوصاً در حضور بچهها اقتدار شوهرتان را تثبیت کنید مثلاً به همسرتان بگویید: "شما بهترین #بابای دنیایی"
˓٭˛✿🌹🍃
─────── ೄྀ࿐ ˊˎ-
┉┅━❀🍃♥🍃❀━┅┉
@sardareghalbam
مواظبحجابخودباشید
ڪہاینمهم ترینچیزاسټ.
دراجتماعماڪسۍبہفڪررعایټ
حجابواخلاقنیسټ
،ولۍشمابہوفڪر باشیدوزینبۍبرخوردڪنید.
🕊✨|〉 #شهیداحمدمشلب
@sardareghalbam
🔰زندگینامه شهید علی پیرالوانی
شهید پیرالوانی در یک خانواده مذهبی
در یکی از روستای استان اردبیل (پیرالوان ) به دنیا آمد
او چهارمین فرزند خانواده بود. چهار برادر و چهار خواهر بودند علی تا کلاس پنجم در همان روستا درس خواند بعد به اردبیل آمدند و تا کلاس نهم ادامه داد
همه فامیل از اخلاق و رفتار علی تعریف میکنند
اهل مسجد و نماز و کار بوده
در کنار کار ورزش هم میکرده
(پسر دایی علی تعریف میکرد من تقریبا یازده سالم بود علی بیست سالش
در محله ما یک فضایی باز بود همیشه می رفتیم اونجا والیبال بازی میکردیم اون پسری خوشرو ومهربانی بود دوست داشت به همه کمک کنه
یادمه مادرم در حیاط یک تنور داشت اطراف آن تنور را یک اتاق مانندی درست کرده بودیم ولی چون ارتفاع آن کم بود وقتی کسی وارد میشد سرش میخورد در ورودی
یک روز علی میخواست وارد بشه سرش خورد به مادرم گفت زندایی مرخصی ام تمام شد وقتی برگشتم ان شاءالله اینجا را برات درست میکنم که دیگه برنگشت و شهید شد
برادر بزرگش هم عباس پیرالوانی جانباز هستند.
🔷ماجرای شهادت شهید علی پیرالوانی از همرزم شهید
درمنطقه شرهانی دراثراثابت خمپاره ۱۲۰ به سنگرشان به شهادت رسید .
یکی ازهمسنگریهایش بعدازجنگ ایران وعراق تعریف میکردومیگفت که اونروزکه دشمن به ماپاتک زدمن باعلی تویه سنگربودیم من یه دفعه دیدم اکثرنیروها دارن عقب نشینی میکنن فرمانده هم دستور داد همه عقب نشینی کنن گفت دشمن بدجوری پاتک زده منم زوداماده شدم برگردم عقب
احساس کردم علی هم پشت سرمنه دیدم علی درسنگره و داره تیراندازی میکنه دادزدم علی زودباش بیابریم همه رفتن ما موندیم
بهم گفت کجابریم من سنگرم را ول نمیکنم ومیجنگم توبرو هرچقدربهش گفتم بابابیابریم فرمانده هم رفته گفت نه من ازسنگرم وخاکم دفاع میکنم وفرارنمیکنم من خودم راازاون محل دورکردم وبه زورخودم رابه جایی رساندم وبه چندتاازبچه ها رسیدم خیلیا شهیدشده بودند فقط چندنفرازگروهان مازنده مونده بودندعلی وچندنفردیگرهمونجاموندندوجنگیدندوعاقبت همشون شهیدشدندو ماکه برگشته بودیم همگی باشرمندگی به هم نگاه میکردیم