🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
به خاطر حرفهایی که به مادرم زده بود از دستش عصبانی شدم و گفتم:
«محمد یا منو مسخره کردی یا خودت را آدم یا شهید میشود یا زن میگیرد دوتاش با هم نمیشود».😕
بعد یک حالت جدی به خودش گرفته و مثل کسانی که استاد هستند و با شاگردشان حرف میزنند به من گفت:
تو خجالت نمیکشی! من باید برای تو هم حدیث بخوانم.
گفتم حالا چه حدیثی را به من میگویی،😄
گفت:
«امیرالمومنین میفرماید برای دنیایت🌍 جوری برنامه ریزی کن تا ابد زندهای و برای آخرتت جوری کار کن که همین فردا میخواهی بمیری».
من خیلی امیدوار شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به محمدرضا گفتم😊
«بابا راضی شد حله!»
بعد ذوق کرد و همان راضیام ازتها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم حضرت زینب به جا میآورم.😍☺️
#نقل_از_خواهر_شهید 🍂
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
#ابــووصــال ✨
#ادامه_دارد... 🌈
🌸🌿 @sardareghalbam 🌸🌿
🍃🌷بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
شنبه با پدرش صحبت کرد و به پدرش گفت برای من زن بگیر.😁
پدرش گفت: خودت از آنجا بیاور، محمدرضا گفت: پس دوتا میآرم یکی برای خودم و یکی هم برای شما اگر میخواهی برای محسن هم بیاورم؟😂
توی همان صحبتهاش آنقدر با شوخی و ساده حرف میزد و صحنهها را برای ما عادی جلوه میداد که ما فکر میکردیم به یک اردوی تفریحی رفته و هیچ ذهنیتی💭 نسبت به سوریه نداشتم.
به محمدرضا گفتم آنجا چه کار میکنید میگفت: میخوریم، میخوابیم😴، فوتبال⚽️ بازی میکنیم, جالب اینکه سراغ یکی دیگر از همرزم هایش را که میگرفتم باز هم همین حرفها را میزد و حتی در حرفهایش یک کلمه که اظهار نارضایتی از رفتنش به سوریه برود وجود نداشت.❌
#نقل_از_مادر_شهید 🍃
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے 🌷
#ابــووصــال ✨
#ادامه_دارد... 🌈
🍃 @sardareghalbam🍃
🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
روز سهشنبه که آخرین بار با او صحبت کردم تنها روزی بود که تلفنش طولانی شد.
حدود ساعت⏰ 3 بعد از ظهر زنگ زد. من و دخترم با هم بودیم محمد داشت با دخترم صحبت میکرد و من همزمان صحبتهایشان را گوش میکردم که به دخترم گفت: به مامان بگو برام زن بگیره که من وسط حرفهایش آمدم و گفتم تو هنوز بچهای!❗️
به محض اینکه متوجه شد من حرفهایش را گوش میدهم یکدفعه گفت: که مامان گوشی📞 را بگیر میخواهم با شما صحبت کنم.
بعد شروع به صحبت کردن کرد و گفت: دعا کن شهید بشوم.❤️
من همیشه یک جمله داشتم و هر موقع این صحبت را میکرد به او میگفتم نیتت را خالص کن و او همیشه در جواب به من میگفت:
«باشه! نیتم را خالص میکنم» 😊
ولی این دفعه یک مدل دیگر جوابم را داد و گفت:
«مامان به خدا نیتم خالص شده! حتی یک ناخالصی هم در آن وجود ندارد»
وقتی این جمله را گفت بدون هیچ مقدمهای به او گفتم که پس شهید میشوی.✨
#نقل_از_مادر_شهید 🍃
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
#ابــووصــال✨
#ادامه_دارد...💌
🍃 @sardareghalbam 🍃
🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
بعد از این تلفن📞 آنقدر منقلب شدم که حتی با محمدرضا خداحافظی نکردم و این حرف محمدرضا من را خیلی به هم ریخت.
همان شب🌙 هم با داییاش تماس گرفته بود و صحبت کرده بود و گفته بود:
دایی دعا کن که شهید شوم بعد داییاش در جواب گفته بود تو همین که سوریه رفتی باعث افتخار ما هستی.☺️
محمدرضا گفته بود به نظر شما کار من اینقدر مهم استکه باعث افتخار خانواده شدهام؟⁉️
که داییاش در جواب میگوید آره! و این کلمه محمدرضا را خیلی تحت تاثیر قرار داده بود.🕊
احساس کردم دیگر محمدرضا را نمیخواهم🍃
#نقل_از_مادر_شهید🌺
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
#ابــووصــال ✨
#ادامه_دارد... 🌈
🍃 @sardareghalbam🍃
🍃 #بسـم_رب_الشهدا_و_الصدیقین 🍃
#خاطره📄
یکی از کتابهایی📚 که شهید دهقان امیری خیلی بهش تاکید داشت ☝️🏻 #صحیفه_فاطمیه بود.
کتابی که شامل ادعیه، مناجاتها و خطبه ی فدکیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها است. فقط پی سینه زنی و گریه نبود...
#شناخت_راه حضرت زهرا (س) هم براش مهم بود😊.
#شهیدانه_زندگی_کنیم
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے 🌷
#ابــووصــال ✨
@sardareghalbam
•┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
🍃بسمـ رب الشهدا والصدیقین🍃
#ۺـہـود_عـۺق ❣✌️🏻
صفحه6⃣2⃣
از #محمدرضا تا #محمدرضا
عاشق دایی هایش بود و نسبت به دو دایی شهیدش ارادت خاصی داشت. از نظر اخلاقی شباهت هایی به دایی هایش داشت. در متانت و ادبد و مقید بودن شبیه دایی بزرگش شهید محمدعلی طوسی بود.
اما در پر جنب و جوش بودن و شیطنت هایش به دایی کوچکش شهید محمدرضا طوسی رفته بود. طوری که پدربزرگش به او می گفت: #محمدرضا شیطنت هایت شبیه #محمدرضا ی من هست.🥀🕊
نقل از (مادر شهید)
#ابووصـــال ✨
📚💌 @sardareghalbam
🍃بسمـ رب الشهدا والصدیقین🍃
#ۺـہـود_عـۺق ❣✌️🏻
صفحه4⃣3⃣
قهرمثبت
در دنیای رفاقت قهر و آشتی با هم بود. دعوا و آرامش هم بود. دیر عصبانی میشد و اگر از دست کسی نارلحت بود،بی محلی میکرد و توجهی نداشت.
قهر می کرد اما کینهای نبود. طاقت قهرهای طولانی را نداشت و عاطفی و دل نازک بود و زود آشتی میکرد.
اما هر بار که آشتی میکرد صمیمیت ها چند برابر میشد...💫
نقل از :(دوست شهید)
#ابووصــال ✨
📚💌 @sardareghalbam