eitaa logo
🌷سردارقلبم🌷
822 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
58 فایل
🕊﷽ 🕊 🦋چشمـان خلیج فاࢪس بارانے شد 🕊حال خـزر از غمے پریشانے شد 🦋از ساعت ابتدایی پࢪ زدنش 🕊نقاش دل همه سـلیمانے شد تبادل @yadeshbekheyrkarbala 🗯کپی به شرط دعای شهادت🥀🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیخونی‌نشرش‌بده😉 پروفایلتم‌عوض‌کن😍 همہ‌باهم‌درشب‌یلداساعت۲۲:۰۰ دعای‌فرج‌رامیخوانیم...🤲 🌙تاتونیایۍ‌همہ‌شبہایلداست... ❤️ ❤️ ❤️ @sardareghalbam
🌷سردارقلبم🌷
نمیخونی‌نشرش‌بده😉 پروفایلتم‌عوض‌کن😍 همہ‌باهم‌درشب‌یلداساعت۲۲:۰۰ دعای‌فرج‌رامیخوانیم...🤲 🌙تاتونیایۍ
همه لطف کنین با سه هشتگ ❤️ ❤️ ❤️ نشر بدین... یه نفرم پروفایلشو عوض کنه و بقیه ببینن و بخونن کار خودشو کرده...❤️ حتی اگه خودش نخونه😊
همه‌باهم‌در‌شب‌یلدا این‌دعاروبخونید... نمیخونید؟! ازماگفتن‌بود... نشرم‌نمیدید؟! دیگه‌جوابی‌ندارم😔😊 ❤️ ❤️ ❤️ @sardareghalbam
-اگر یڪ روز فڪر شهـادت از ذهنت دور شد و آن را فراموش ڪردی حتما فردای آن روز را بگیر.. 🥀 @sardareghalbam
نقل مستقیم خاطره‌ای از حاج قاسم سلیمانی: 🔻یک بار از ماموریت برمی‌گشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد. به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟ باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خاله‌ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. 🔹 جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره‌ایم شما می‌خواهی مرا رنگ کنی؟ خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی! گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم. 🔹 سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد. گفتم: زندگی‌ت چطوره؟ با گرانی چه می‌کنی؟ چه مشکلی داری؟ جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم 🥀 @sardareghalbam
🌹بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی؛ عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است... چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من،محبوب من ،عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی ... مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.... 🥀 @sardareghalbam
♥️🥀••• انقدر دلتنگم... که شاید باور نکنی... انقدر دلم هوای بودنت را کرده... که شاید ندانی... ولی میشود بیایی.... ^^!🦋 . 🥀 @sardareghalbam
"انتشار دلنوشته سردار دلها قبل از شهادت" فاطمه عزیزم! این چند صفحه را برای تو می‌نویسم چون می‌دانم مقدسانه مرا دوستم داری؛ نمی‌دانم چرا این حرف ها را برای تو می‌نویسم اما احساس می‌کنم؛ در این "تنهایی"، "غربت" و غم" نیاز دارم برای کسی عقده دل باز کنم....؛ آه مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟؟ مشتاق دیدارتم ....... وقتی که بوسه" انفجار " تو "وجود من" را در خود "محو" می‌کند "دود" می‌کند و "می‌سوزاند" چقدر این لحظه را دوست دارم... آه چقدر این "منظره" زیباست..... چقدر این "لحظه" را دوست دارم ..... در" راه عشق جان دادن خیلی زیباست" خدایا! سی سال برای این لحظه تلاش کرده ام..... برای این لحظه با تمام رقبای عشق ورافتاده ام... زخم ها برداشته ام... واسطه ها فرستاده ام... چقدر این منظره زیباست.... چقدر این لحظه را دوست دارم.. . "عزیز من!" "زیبای من!" "مرگ خونین من!" کجایی؟؟ "دلنوشته سردار دلها قبل از شهادت" 🥀 @sardareghalbam
سرمایه خوبان ادب است پدر و دختر هم ندارد..... 🥀 @sardareghalbam