🟢دو کلمه حرف حساب
دینستیزی، غیرتسوزی و غربگرایی سه نقطه مشترک مدعیان روشنفکری
🖊دکتر احمدحسین شریفی
رئیس دانشگاه قم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻در تعطیلات آخر هفته گذشته فرصتی دست داد تا نوشتههای دو ماه گذشته پارهای از مدعیان بزرگ #روشنفکری در کشور را مرور کنم.
🔻 خلاصه مهمترین مسائل و ایدههای مورد بحث آنها عبارت است از:
یک. تشویق به «بیاعتنایی و بیتفاوتی مدنی در فضاهای عمومی» (که از مهمترین نمودهای رفتاری و ظاهری فردگرایی لیبرالی است) به عنوان یکی از نشانههای «مدنیت»! و تفسیر امربه معروف و نهی از منکر به عنوان نشانه «بربریت»! و «دخالت در حریم خصوصی دیگران در فضاهای عمومی»!
دو. دفاع از «چندآمیزشی بودن انسان»! به هدف غیرتسوزی و توجیه خیانت زنان متأهل و طبیعی جلوه دادن آن! و ناطبیعی جلوه دادن غیرت و عفت و حیا!
سه. سیاهنمایی پررنگ و بیمحابای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و علمی؛ تا جایی که یکی از مدعیان و بزرگان این جریان بدون هیچ شرم و حیایی چنین نوشته بود: «ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان بخاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم.»!
چهار. مناسکستیزی و به سخره گرفتن شعائر دینی و تفسیر مجالس حسینی و هیئات عزاداری به عنوان «لشکرکشی مذهبی»، «مذهب خیابانی» و «ابزاری برای تزویر»!
پنج. دفاع از دیاثت سیاسی در قالب لزوم رابطه بیقید و شرط با آمریکا؛ به نظر میرسد داغ بیاعتنایی دولت انقلابی آیتالله رئیسی به آمریکا و اروپا و سیاست خارجی عزتمندانه و حکیمانه دولت سیزدهم هنوز بر دل جریان غربزده سنگینی میکند. به همین دلیل، سعی میکنند به انحاء مختلف این سیاست را تحقیر کنند؛ تبیین دشمنیهای آمریکا و انگلستان علیه ایران و ملت ایران را «توهم توطئه» میدانند و به توهمپراکنی درباره چرایی توطئهاندیشی ایرانیان! میپردازند؛ تا جایی که بیشرمانه، دولتمردان ویتنامی را به دلیل فراموش کردن قتلعام دو میلیون نفر از شهروندانشان توسط آمریکا و همپیمان شدن با آمریکا برای مقابله با توسعهطلبی چین را به عنوان الگویی برای دولتمردان جمهوری اسلامی معرفی میکنند!
شش. برجستهسازی و طرح مستمر و دائمی مسأله اختلاس و فساد مالی دولتمردان؛ بدون کوچکترین اشارهای به اینکه در حال حاضر بزرگترین مدعی مبارزه با فساد و اختلاس خود دولت انقلابی و مجلس و قوه قضائیه است؛ و بدون اشاره به اینکه دولت آیتالله رئیسی جوایز تشویقی ویژهای برای کسانی که اختلاس یا فسادی را گزارش دهند، در نظر گرفته است. [به نظر میرسد مکمل این جوایز تشویقی برای سوتزنان، لازم است برای سیاهنمایانی که بدون هیچ سندی دائما سخن از اختلاس دولتمردان میگویند، نیز جرم و جریمهای بازدارنده تعیین شود.]
#غربگرایی
🟢دینستیزان و «مصادره راهبران دینی»!
🖊دکتراحمدحسین شریفی
رئیس دانشگاه قم و مسئول موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از خیانتهای بزرگ دینستیزان از اواخر دوران قاجاریه تا زمان حاضر این بوده و هست که با سوء استفاده از جهل مردم و بیتفاوتی بسیاری از عالمان دینی، بزرگان عرفان و ادب و اخلاق ایرانی را که قرنها به عنوان راهبران دینی و اخلاقی و الگوهای عرفان و حکمت اسلامی شناخته میشدند، به عنوان مدافعان «می» و «شراب» و «همجنسبازی» و «لاابالیگری جنسی» و مخالفان «فقه» و «شریعت» و «مناسک دینی» و «حکومت دینی» و اخیراً نیز به عنوان «مخالفان قدیمی حجاب اجباری!» را معرفی کرده و می کنند!
بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولوی و #حافظ در رأس این دستبردهای ناجوانمردانه بوده و هستند.
فیالمثل مدتی است عدهای از دینستیزان با استناد به کتاب تاریخ ادبیات ایران، نوشته #ادوارد_براون، داستان خاکسپاری حافظ را چنین دینستیزانه بافیدهاند:
«ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ!
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ...
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند
ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ...»
🔻این در حالی که است که
اولاً، در زمان وفات حافظ اساساً هنوز کتابی با عنوان «دیوان حافظ» وجود نداشته است! حافظ در زمان خود مجموعه اشعار و غزلیاتش را گردآوری نکرده بود؛ و بعدها یکی از شاگردانش به نام محمد گلندام با سختیهای فراوانی اقدام به این کار کرد.
ثانیاً، مسأله تفأل به دیوان حافظ از مسائل متأخر است و در آن زمان اساساً چنین فرهنگی در میان عوام مردم وجود نداشته است؛
ثالثاً، هیچ مخالفتی با محل دفن حافظ وجود نداشته است؛
رابعاً، به دلیل جایگاه دینی و عرفانی و معنوی و قرآنی حافظ، جنازه او را در بهترین جای مصلای شهر دفن کردند؛
خامساً، حافظ در زمان خودش از مفسران و حافظان قرآن و حدیث شناخته میشده است و نه بیدین و شرابخوار! و مخالف حجاب و ضد ولایت فقیه!
یکی از اساتید بزرگ حافظ متکلم و اندیشمند بزرگ اسلامی میرسید شریف گرگانی بود که «هرگاه در مجلس درسش شعر خوانده مى شد مى گفت به عوض اين ترّهات به فلسفه و حكمت بپردازيد. امّا چون شمسالدّين محمّد مى رسيد، علّامه گرگانى مى پرسيد: بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانيد. شاگردان علّامه به وى اعتراض مى كردند: اين چه رازى است كه ما را از سرودن شعر منع مى كنى ولى به شنيدن شعر حافظ رغبت نشان مى دهى؟ و استاد در پاسخ مى گفت: شعر حافظ همه الهامات و حديث قدسى و لطايف حكمى و نكات قرآنى است.»
و سادساً، اساساً چنین دروغی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون وجود ندارد! بلکه یک دروغ دیگری است که خود وی هم تصریح کرده است که از منبع نامعتبری آن را نقل می کند!
#روشنفکری
#دینستیزی