eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
171 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
889 ویدیو
9 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید غلام رضا صحرایی رستمی نام پدر : علی اصغر تاریخ تولد :۱۳۳۸/۰۹/۱۵ محل تولد:بهشهر تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۹/۲۶ محل شهادت : سر پل ذهاب توصیه نامه: شما عزیزان را به خواندن نماز اول وقت توصیه می کنم ؛چراکه نماز اول وقت موجب استجابت دعا و ناامید کردن شیطان می شود.امر به معروف و نهی از منکر کنید که امر به معروف و نهی از منکر مومنان را قوی می کند و امنیت را در جامعه برقرار می سازد.به والدین تان نیکی کنید تا فرزندان تان به شما نیکی کنند.حق الناس را رعایت کنید که مانع استجابت دعاست. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید موسی باقری عربی نام پدر : شعبان علی تاریخ تولد :۱۳۳۴/۰۹/۱۷ محل تولد:بابلسر محل تولد:بابلسر (بهشهر) تاریخ شهادت : ۱۳۶۸/۰۹/۲۶ محل شهادت : بلوچستان(سلاح کوه) توصیه نامه: توصیه من به شما این است که پیرو ولایت فقیه باشید. حق وحقوق دیگران را رعایت کنید. به فکر همسایه های خود باشید مبادا که همسایه ای مشکلی داشته باشد و شما بی توجه باشید. به فقرا و مستمندان در حد بضاعت خود یاری رسانید. به خواهرانم توصیه می کنم که زینب وار زندگی کرده وهمیشه حجاب خود را حفظ کنند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
زندگی نامه شهید موسی باقری «زمان تولد دختر اولم، او اصلا در خانه نبود. بعد از یک ماه که به جبهه برگشت، بچه را نشناخت. وقتی او را در آغوش گرفت، روی خود را از من برگرداند و شروع به اشک ریختن کرد. من آن لحظه به رویش نیاوردم، ولی سه روز بعد، از او پرسیدم: چرا آن روز گریه کردی؟ گفت: وقتی بچه را در بغلم گرفتم، یک آن دلتنگ هم‌رزمان شهیدم شدم و بچه‌های آن‌ها که هرگز پدران‌شان را نمی‌بینند. زمانی که دخترم به کلاس اول رفت و نوشتن یاد گرفت، برای پدرش نامه نوشت که جایت در خانه، خیلی خالی است؛ و «موسی» در جوابش می‌گفت: می‌دانم برای شما سخت است، ولی ما در این‌جا مبارزه می‌کنیم که شما و دیگر خانواده‌ها راحت باشید. من هم اگر در نبودش مشکلی داشتم، زیاد از لحاظ روحی به وی فشار نمی‌آوردم. همیشه می‌گفت: اگر روزی شهید شوم، اجری هم به تو می‌رسد.»  به بهانه دلتنگی‌های بانو «حوا دانشور»، دیوان زندگانی همسرش را چنین می‌گشاییم: همگام با طلوع آذر 1334، چونان آفتاب در تقویم «شعبان‌علی و مهتاب» تابیدن گرفت؛ نورسیده‌ای برخاسته از طبیعت بِکر «کاله» از توابع «عرب‌خیل» بابلسر. دوره ابتدائی‌اش در روستا طی شد. سپس با گذر از مقطع راهنمایی، تحصیلاتش را با اخذ مدرک دیپلم پایان داد. او که هماره خود را به زیور فضائل نیک می‌آراست، در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در اطاعت‌پذیری از آنان، پیشتاز. گذشته از آن، به سبب گشاده‌روئی و صدق گفتار در نزد دیگران، از محبوبیتی فراوان بهره داشت. او که پرورش‌یافته یک تربیت دینی بود، پیوسته در ادای فرائض واجب و مستحب، اهتمامی دیگرگونه به خرج می‌داد و از انجام محرمات امتناع می‌ورزید. قرآن، این مصحف نورانی را نیز همواره به گوش جان می‌سپرد و در عمل به فرامین آن می‌کوشید. موسی گرم کشاورزی در مزارع و اشتغال به پیشه کاشی‌کاری بود که جهت خدمت دوران سربازی، راهی تهران شد. زمزمه‌های انقلاب که از گوشه و کنار کشور به گوش رسید، او نیز هم‌پای دیگر مردم کوچه و خیابان، با حضور در تظاهرات، ندای آزادی سر داد و خواستار برقراری عدالت شد. توزیع اعلامیه و گوش دادن به سخنرانی امام خمینی با هدف بیداری فکری جوانان در راستای افشای ماهیت پلید حکومت منحط طاغوت، از دیگر فعالیت‌های وی به شمار می‌رود. موسی هم‌زمان با آغاز دوره پاسداری در 01/11/1358، جهت طی دوره آموزش عمومی پاسداری، راهی پادگان امام حسین در تهران شد. سپس در 17 اسفند همین سال در واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه محمودآباد به ادای تکلیف پرداخت. او یک ماه بعد از پایان دوره آموزشی تخصصی زرهی در آذر 1359 در قم، به عنوان تک‌تیرانداز گردان امام علی(ع)، راهی مناطق عملیاتی شد. در بهمن 1359 نیز، به سمت مسئول پاسگاه بابل انتصاب یافت. در 05/06/1360 مسئولیت بسیج فریدونکنار را بر عهده گرفت و بیش از پیش به انجام وظیفه همت گماشت. وی در سال 1361 نیز، در کسوت مسئول یگان حفاظت سپاه بابلسر و مسئول دسته در گردان مکانیزه تیپ 30 زرهی، خدمات شایانی از خود ارائه نمود. موسی با حضور در عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس، به عنوان بی‌سیم‌چی، دچار جراحت شده، در بیمارستان تبریز بستری گشت. او در سال‌های 1365 تا 1366  نیز، در سمت نیروی ستادی در شلمچه، و معاون ستاد در ماووت، به ادای تکلیف پرداخت. و سرانجام، موسی در آذر 1368 در کسوت فرماندهی گروهان، طی نبرد با اشرار در زاهدان، به مقام شامخ شهادت نائل آمد. جسم مطهرش نیز با وداع یادگارانش «محمد جواد، حسین، حسن، فاطمه و فهیمه»، در بوستان شهدای زادگاهش آرام گرفت. همسرش در ادامه سخنان خود می‌گوید: «همیشه در امور مالی، دستگیر دیگران بود. بعد از شهادتش، خانواده‌ای به نزدم آمدند و گفتند: هر وقت که او به منزل‌مان می‌آمد، مبلغی را در گوشه‌ای از اتاق می‌گذاشت و می‌رفت.» سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید محمدعلی ثقفی نام پدر : غلام علی تاریخ تولد :۱۳۴۳/۱۱/۰۲ محل تولد : نور سن : 19 سـال مذهب : اسلام شیعه تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۹/۲۶ محل شهادت : سومار شغل : دانش آموز شهید محمدعلی ثقفی در 2 بهمن ماه سال 1343 در نور پا به عرصه هستی نهاد.وی تحصیلات خود را تا مقطع سوم متوسطه ادامه داد. این شهید گرانقدر سرانجام در 26 آذر ماه سال 1362 در سن 19 سـالگی و در عملیات سال والفجر4 درگیری بادشمن در سومار به شهادت رسید. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar