eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
163 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
616 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار علیجان میرشکار
دلش در شور و حال آن سال ها هنوز كه هنوز است، مي تپد. چهار جگرگوشه و همسرش به شهادت رسيده اند، او عزي
مادر كه هنگام شهادت دو دخترش ۳۸ سال داشت، اين غم سنگين را بر دل بست و با بردباري زندگي را ادامه داد. تمام تلاش او اين بود، فرزندان ديگرش كه در نوجواني و كودكي به سر مي بردند نبودن طوبي و خديجه را احساس نكنند. اما در سال ۶۱ بود كه قربانعلي در حال ماموريت در حادثه اي به درجه رفيع شهادت نائل شد. اين بار شهادت جواني ۱۸ ساله بار غم را بيشتر كرده بود. در اين مدت مادر صاحب دو دختر شد كه به ياد طوبي و خديجه نام آنها را طوبي و خديجه گذاشت. با اين نامگذاري او مي خواست به اين نكته اشاره كند كه هيچ گاه جاي دو كودك شهيدش خالي نخواهد ماند. سال ۶۴ بود. پدر عزم جبهه داشت. رحيم هم كه جواني ۲۳ ساله بود، از مدتي قبل تصميمش را گرفته بود. پدر و پسر با هم به جبهه رفتند و مادر در كنار عروسش كه باردار بود و كودكي ديگر هم داشت، به زندگي ادامه داد. نوروزعلي و رحيم خود را براي حضور در عمليات آماده كرده بودند،  اما شب عمليات سردار بصير پس از اين كه متوجه حضور پدر و پسر در عمليات شده بود، پيغام فرستاده بود كه پدر يا پسر يكي بايد در عمليات شركت كند. نوروزعلي يزدانخواه نپذيرفته بود. رزمندگان براي حضور پدر يا پسر قرعه كشي كرده بودند، ولي پس از آن كه قرعه به نام رحيم افتاده بود، پدر مخالفت كرده بود، با وجود سه بار قرعه كشي و حكايت حضور رحيم، اما پدر نپذيرفت. پدر در اين عمليات قبل از رحيم به شهادت رسيد. رحيم كه در گرماگرم نبرد متوجه شهادت پدر شده بود، خود را به بالين او رسانيده بود. عطري به صورت پدر زده، چفيه را روي صورتش انداخته بود و سپس مشغول جنگ با دشمن شده بود. مادر مي گويد: رحيم به گفته همرزمانش نيم ساعت بعد از پدر شهيد شده بود. تا سه سال و نيم مفقود الاثر بودند تا اين كه سال ۶۸ پيكر هر دو را برايم آوردند. زن در تمام اين سال ها مادري و پدري كرده است. او با سختي فرزندانش را بزرگ كرده و دو نوه از فرزند شهيدش را به سرانجام رسانيده است. سال ۷۵ وقتي دامادش از دنيا مي رود، مادر مي ماند با دخترش و پنج كودك يتيم. روزي كه با او به گفت وگو نشستيم، سينه اش تبدار غمي ديگر بود. هفت روز بود كه از مرگ دومين دامادش مي گذشت و او به نوزادي ۲۸ روزه كه در آغوش دخترش مانده بود، مي نگريست. حالا۳۰ سال از آغاز شهادت دو دخترش طوبي وخديجه و ۲۶ سال از شهادت پسرش قربانعلي و ۲۳ سال از شهادت پسرش رحيم و همسرش نوروزعلي مي گذرد، زن در تمام اين سال ها با فداكاري و ايثار و مقاومت زندگي كرده است، زن در تمام اين لحظه ها چشم به راهي دوخته است كه جز فرهنگ مقاومت و پايداري درس ديگري به انسان نمي دهد. او از معدود زناني است كه نامش به خاطر اين همه صبوري هيچ گاه از ياد نخواهد رفت. دعاي اين زن، اين مادر و اين عاشق دلسوخته نجات جوانان و طلب صبر و شكيبايي براي همسران و مادران شهداست. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar