سطلیات
واسه همه مدرسههات مرسی! پس از منتشر شدن کلیپ رقص دانش آموزان به سراغ والدین آنها رفتیم... #وزیر_جن
اشاره: نگارش چنین متنی مدتهاست مقصود نگارنده بوده است و مدتیست که به سرانجام هم رسیده است ولی به دلیل برخی مصلحت سنجی های احتمالاً نادرست، انتشار آن به تأخیر افتاد. «اکنون» گمانم این است که آمادگی برای شنیدن گفتههای آن ایجاد شده باشد. عنوان پیشنهادی نگارنده « #گام_به_گام_تا_پورنوگرافی_اسلامی »بود که به درخواست ناشر تغییر کرد. در این قسمت و قسمت بعدی یادداشت برخی ارجاعات به یادداشتهای قدیمی تر و دیگر استعاره های نگارنده صورت پذیرفته است. از آن جمله اند: #سیاست_کرگدنی ، رویکرد #راستی_رانتی_امنیتی و #جامعه_مصرفی و موارد دیگری که می توانید در کانال ارجاعات آن را بیابید.
قسمت اول از این مقاله را در پیوند به خبرگزاری مهر (https://bit.ly/2J9df0j) مشاهده می کنید.
چند سطر منتخب از قسمت اول مقاله:
«... بخت آزمایی های برنامههای تلویزیونی –به مثابه یکی از مهمترین مصادیق شوهای تلویزیون لیبرال- به این خاطر آمده است تا بردگان را در توهمی از امکان حل مشکلات به صورت رویایی فرو برد. ما با شرکت در به اصطلاح مسابقات و در واقع نمایشهای رسانههای جهان سرمایه داری، میآموزیم که برای حل هزار و یک معضل و مصیبت خود، نباید کاری بکنیم. نیازی نیست تا از کسی، چیزی را مطالبه کنیم، اصلاً قرار نیست که حتی فکر کنیم یا با هموطنان خود یک حرکت اجتماعی را آغاز کنیم. فقط کافیست به صورت اتمهایی مجزا، لم بدهیم جلوی تلویزیون، چشمها را ببندیم و خودمان را جای آن فردی قرار بدهیم که به نیابت از طبقه اجتماعی ما –ادعا میشود- برنده یک جایزه رویایی شده است و آرزو کنیم روزی هم ما مانند او شویم؛ حالا این شبکه نشد، شبکه دیگر، این اسپانسر نشد، اسپانسر دیگر، «أیّاً ما تدعوا…». دیگر نیاز نیست از این ژنهای خوب مسلط بر بنگاههای اقتصادی بزرگ دنیای سرمایه داری بپرسیم، چرا و چگونه ثروت خود را مضاعف میکنند و مشکلات بی پایان ما چرا بازتولید میشوند. زیرا گمان میکنیم خدایگان سرمایه داری روزی هم بر او نظر خواهند کرد و با ید بیضای خویش، فقر و فلاکت و بی عدالتی و محرومیت او را برطرف خواهند کرد. به امید آن روز، فکر و ذهن و عقل و وجدان خود را خاموش میکنیم و میخوابیم و به دیدن اضغاث احلام خود ادامه میدهیم....»
«...برای جهانی سازی، باید رسانهای سازی کنید تا زاد و ولد فرهنگهای منطقهای و بومی، تحت الشعاع مناسبات و ارزشهای سرمایه داری جهانی، محو یا کم اثر گردد. رسانهها، اعم از رسانههای جمعی مانند تلویزیون و رسانههای نوین اینترنتی، در ادامه وضع نئولیبرال و رویکرد جهانی-رسانهای است که قدرت و محوریت مییابند. ممکن است برخی از این رسانهها از جهاتی بهتر از دیگری باشند و بر عکس، ولی به هر حال همه اینها کم یا زیاد، توجیه کننده و تثبیت کننده مناسبات سرمایه داری متأخر هستند. ...»
«... انسان مورد خطاب رسانههای سرمایه داری –انسانی که البته همه ما کم یا زیاد، آن هم هستیم، ولی لزوماً فقط آن نیستیم و میتوانیم نباشیم- انسانی است زیاده خواه و سودجو، هوسران و فرصت طلب، محافظه کار و شهوت ران، بی تحلیل، بی فکر، ساده اندیش، عاطفه زده و رومانتیک. یک چنین انسانی، که در دل همه ما آدمیان زیست میکند، از طریق رسانههای تابع سرمایه داری، مثلاً با پیامهای بازرگانی، شوهای رنگارنگ تلویزیونی، برجسته سازی های مزوّرانه خبری، سریالهای رومانتیکِ بی محتوا و برنامههای مشابه، فراخوانده و ساخته و تقویت و تثبیت میشود و با این تثبیت شدن، اولویت حضور آن برنامهها نیز متقابلاً موجه و مستحکم میگردد...»
«... جامعه مصرفی، مناسبات اقتصادی تحکیم شده خود را در همه ساحات بسط میدهد و به همین خاطر است که احیاناً اگر دیدید مثلاً در یک شوی مبتذل تلویزیونی، یک به اصطلاح «استاد دانشگاه» هم نقش بازی میکرد، نباید آن را خیلی اتفاق خاصی قلمداد کرد. گاهی اقتضای برنامه این است که یک آدم فرهنگی یا منتسب به دانشگاه هم در رسانه مصرف شود. اگر جای مصرف داشته باشد، باید مصرف شود تا دامنه مخاطبان برنامه افزایش یابند، حس موهوم نیاز ما به مصرف بی پایان پاسخ بگیرد و فرآیندهای اقتصادی اسپانسرها هم به خوبی جلو رود....»
کانال تلگرامی دکتر ناظمی قره باغی
@satliyat