eitaa logo
مخاطب خاص 🇮🇷1404🇵🇸
360 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
30.9هزار ویدیو
45 فایل
هر آنچه که از فضای مجازی انتظار دارید را برایتان فراهم خواهیم ساخت. مطالب شامل سیاست،اقتصاد داخلی و بین الملل اهل بیت ، قرآن حدیث عترت واعظین و منبری ها غذایی و کشاورزی تعلیم و تربیت خانواده همیار کانال👇 @mojtabarahimi69 https://eitaa.com/savabaemal
مشاهده در ایتا
دانلود
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷سالها پیش در چنین روزی رادیو خبر تجاوز عراق به کشور را اعلام کرد. 🌷فردا صبح باغیرت‌ها اینقدر با عجله پرچم به دوش دویدند که اصلا فرصت نشد خداحافظی کنند و رفتند که رفتند... 🌷شــــادی روح مــــطهرشان صــــلوات ♥️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ ♥️ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷هــــفته ی دفــــاع_مــــقدس گــــرامی باد
23.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بازی نخـوریـم ⚠️ ❌ گنـاھ حـدّ یقـف نداره!!🔥 💎
⭕️صدای خنده خدا را می‌شنوید؟ گفته‌اند خدا در دوجا به بندگانش میخندد یکی زمانیکه همه دست به دست هم می دهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمیخواهد و زمانیکه همه دست به دست هم میدهند تا کسی را عزیز کنند و خدا نمیخواهد 🟢و تعز من تشاء و تذل من تشاء عزت و ذلت دست خداست آری اینچنین است که می‌بینید پارسال قرار بود با این عکس جمهوری اسلامی ایران را براندازی کنند؛ امسال با این عکس از صحن علنیِ مجمع عمومیِ سازمان ملل اخراج شدند! تا ببینیم خداوند برای عزت ما و ذلت دشمن فردا چه برنامه‌ای دارد ان الباطل کان زهوقا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ربیع الاول بهانه‌ای برای تجدید عهد با امام زمان علیه‌السّلام! 📌...اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسي... 🔸 جان برادر! روزها می‌آیند، شب‌ها می‌روند و ما زمان را گم کرده‌ایم. فرصت‌ها را دریاب. در هیاهوی زندگی، در غبار فتنه‌ها، در روزمرگی‌های تکراری، مراقب دلت باش! نکند اضطرار مولای غریبت را از یاد ببری. تمام صبح‌ها عهد می‌بندیم و تمام شامگاهان، حسرت می‌خوریم و با اشک، غم دل می‌نشانیم و امید به جمعه‌ای داریم که ندای آشنای ما را به سویش فرا بخواند: یا اهل العالم... ▪️ اگه آقامون نیومد... نذاریم دلا بمیره! ✋ همه برای بیعت با امام زمان عج می‌آییم ▫️ •┈—┈—┈✿┈—┈—┈• ✨تاآغاز امامت امام زمان عج 💌هدیه‌منتظران‌مهدی‌‌عج‌تاروزامامت ⛳️دورکعت نماز با تسبیحات حضرت زهراو💯 مرتبه ذکر صلوات وعجّل فرجهم ⛳️ دعای فرج ودعای سلامتی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ((((‌نذرظهورمهدی‌فاطمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌺 ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود که ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری؟ با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت‌ها رو نکنن!! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!!😂 🔹"هفته دفاع مقدس مبارک" |
بسم‌ رب الشهدا شهید شاخص امروز شهید عزیز غلامرضا آلویی🌹 از شهدای غواص به امید دعا وشفاعتش ان شاءالله 🤲
مادر این شهید، هیچ گاه ماهی نخورد بیاد شهید جاویدالاثر «غلامرضا آلویی» که پیکرش در امواج خروشان دریای خزر تا ابد جاودانه شد   روایت عروج به همراه «غلامرضا آلویی» از نیروهای توانمند اطلاعات ـ عملیات لشکر 7 حضرت ولی عصر(عج)  در تیرماه سال 65، آخرین روزهای دوره عالی آموزش غواصی را در «زیباکنار» و در آب های دریاچه خزر سپری می کردیم. دوره خیلی طولانی شده بود و هوا هم در شمال کشور به شدت گرم بود و شرجی. « غلامرضا » اکثر شب ها بیدار بود و نوارهای درس اخلاق استاد جوادی آملی را گوش می داد و گاهی هم از شدت خستگی، حین گوش دادن سخنرانی ها، خوابش می­گرفت. غلامرضا، این روزهای آخر دوره، عجیب کم حرف شده بود و حس و حال غریبی داشت. خبر دادند که  قرار است آخرین تمرین غواصی را در عمق 60 متری انجام دهیم. سر از پا نمی شناختیم و می گفتیم که باید رکورد بزنیم.  صبح روز هفتم تیرماه حدود ساعت ده و نیم صبح، حدود 9 کیلومتر از ساحل فاصله گرفتیم. دریا مواج بود و اکثر بچه ها دچار دریازدگی.  گروه اول، کار را آغاز کرد، اما به دلیل مشکلات تنفسی تا عمق 57 متری بیشتر نتوانستند کار را ادامه دهند. تیم دوم هم نتوانستند از مرز 40 متر عبور کنند و تیم سوم  که «غلامرضا» هم جزو آنان بود، کار را شروع کردند. هنوز چند دقیقه ای از زیر آب رفتن بچه ها نگذشته بود که بر اثر تنش امواج، طناب جدا شد و «غلامرضا آلویی» به همراه «محمود یزدان جو» از بچه های فسا، در دل امواج خزر، گم شدند و برای همیشه ازشان یادی ماند و خاطره ای و راهی که نباید نیمه تمام بماند. برای «غلامرضا» مزاری به یادبود در شهیدآباد دزفول ساختیم. مزاری که هیچ گاه پیکری در آغوش نگرفت. پیکری که برای همیشه ساکن امواج خروشان خزر شد.   سید هبت الله در همان لحظه ای که غلامرضا آلویی در اعماق آب های خزر به شهادت می رسد، «شهید سيد هبت الله  فرج الهی» که در دزفول و در منزل حضور دارد، بدون اینکه کسی او را از واقعه با خبرکرده باشد، در دفترش اين گونه مي‌نويسد: « امروز يكي از بچه‌ها شهيد شد» و کنج خانه زانوی غم بغل می کند. وقتی خواهرش دلیل ناراحتی اش را می پرسد، سید جواب می دهد: «يكي از بچه‌ها شهيد شده» و وقتی خواهر می خواهد نام شهید را بداند، سید می گوید : «بعداً مي‌فهمي!» و عصر همان روز خبر شهادت «شهيد غلامرضا آلويي» به دزفول می رسد.