مرگ بر اسرائیل بگوئیم! فلسطینی نبود که بخاطر حمایت از آن ، با ما دشمنی کنند!
مرگ بر آمریکا نمیگفتیم! سپاه و شورای نگهبان و رهبری نداشتیم!
انقلاب نکرده بودیم و...و...و...
اللهم عجل لولیک الفرج
#تا_حسین_نیامده_مسلم_ولیامر_است
🇮🇷السلام علیک يا صاحب الزمان🇵🇸
هر کسی که ادعای دیدن امام مهدی(عج)
را میکند ، اما چیزی از اخلاق و رفتار در نزد او تغییر نکرده باشد ، او منافق و دجال میباشد..
و هر کسی که امام مهدی(عج)را دیده باشد ، همه دنیا را ترک کرده و هر چیز در آن را بعهده خود میگذارد...
و یکی از این جاهلان می آید و این حرف را میزند که امام با زیاد شدن فساد خروج میکند ، و آیا امام برای سرپرستی از فساد ما خروج خواهد کرد ، و چطور میشود از این طریق به این امور نظاره داشته باشیم...
پس رؤیت امام برای یک بار ، شما را متحول میکند ، و شما را به جاهای بسیار بلند خواهد رساند ، و از نظر مالی و اقتصادی و قدرت و بزرگی و عزم در امورتان پیش میبرد ،
و آیا این معقول است که او را ببینید و مورد کرم او واقع نشوید؟!
امام محّمد باقر(ع) هم میفرمایند :
«فَعِنْدَ ذَلِکَ تُقْتَلُ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ وَ أَخُوهُ بِمَکَّةَ ضَیْعَة؛202
در آن زمان نفس زکیّه در مکّه کشته میشود و برادرش را در مدینه هلاک میکنند»
آنکه در مدینه منوره به همراه خواهرش کشته و اعدام میشود از عموزادگان نفس زکیّه است
امام صادق(ع) فرمودند:
«یقتل المظلوم بیثرب ، و یقتل ابن عمه فیالحرم؛203
مظلوم در «یثرب» (مدینه) و پسر عمویش در مکّه کشته میشود»
باز هم تأکید میکنم که نفس زکیّهای که کشته شدنش از علایم حتمی ظهور است همان «محمّدبن الحسن» است که پانزده روز پیش ازظهور حضرت مابین رکن و مقام شربت شهادت را مینوشد و در روایات با اسامی و القاب مختلفی نظیر: نفس زکیّه204
(شخص بیگناه) ، مستنصر (طلبکنندة نصرت و یاری)205 مرد هاشمی و جوانی از آل محمّد(ص)، حسنی206 یاد کرده اند
📚پی نوشتها
202.شیخ طوسی (الغیبه) ص 464
203. «بشارةالاسلام»، ص 187؛ «یومالخلاص»، ص 666.
204. طیّ داستان حضرت موسی(ع) در «قرآن کریم» (آیة 74 سورة کهف (18)) هم آمده است: «آیا نفس زکیّهای (یعنی مبرّا از گناه) را کشتی؟»
205. فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یاری برای حضرت (آل محمّد(ص)،) و پیروانش آغاز میکند
206. جهت اثبات سیادت وی و اینکه از ناحیه امام مجتبی(ع)هستند
#این_داستان_ادامه_دارد...
اللهم عجل لولیک الفرج
(هفتهی دفاع مقدس گرامی باد)
#آن_روزها
خوشا روزهایی که آسان گذشت
به صدق و صفای فراوان گذشت
چه خوش بود آن روزگاران دور
که در سینهها عشق بود و سُرور
چه خوش بود آن روزهای قشنگ
که حرفی نبود از نفاق و ز جنگ
اگر بعدها ناگهان جنگ شد
و ایران ما ، ناهماهنگ شد
همه فتنهها بود از غربِ دون
خصوصاً ز اِمریکه بدشگون
سگی را علَم کرد و بیداد کرد
علیه وطن بانگ و فریاد کرد
بناگاه شد حملهور بر وطن
چو اعراب جاهل ز عهد کهن
تعرّض نمودند بر خاک ما
ز غفلت به مردان چالاک ما
چه خونها که کردند در شیشهها
شغالان درمانده در بیشهها
چه شیرافکنانی که در آن زمان
تقابل نمودند با روبهان
زمین وطن را شط ِ خون گرفت
چه جانها که صدّام ملعون گرفت
در آخِر پس از هشت سال غمین
برفتند از خاکِ ایران زمین
وطن شد گلستان ز خون شهید
ز بس لاله در خاک ایران دمید
چو بگذشت زآن روزها بیست سال
چه گویم به جز آه و رنج و ملال؟
پس از آنهمه خون که جاری شده
درخت وطن ، آبیاری شده
چرا میوهی تلخ بار آورد؟
چرا آبروی وطن را بَرد؟
درخت وطن را چرا سایه نیست
چرا بهر این مَردم آسایه نیست؟
چرا مظهر وحدت و ائتلاف ـ
فقط بر سر خود کشاند لحاف؟
درین خاک گویا خطایی شده
به خون شهیدان جفایی شده
مدیر وطن! لحظهای گوش کن
فروش وطن را ، فراموش کن
مشو بیجهت پیروِ اجنبی
که پیداست ازچه به تاب و تبی
چو خواهی وطن را بپاشی ز هم
خیانت نمایی به مُلک عجم ـ
به «برجام» بستی دلِ کج خیال
که حاصل ندارد به غیر از ملال
ز بس که ز بیداد تو خستهام
دل از مثنوی بر غزل بستهام
مكن داد و بیداد و توفندگی
برون كن ز سر جهل و یکدندگی
مزن تیشه بر ریشهی این وطن
که فردا نیفتی به شرمندگی
بپرهیز از تهمت و افتراق
نما اجتناب از پراکندگی
مباش اهل زهدِ ریا و دروغ
حذر کن ز داغ سر افکندگی
ز افتادگان دست گیری اگر
شپی مایهی فخر و بالندگی
چو خواهی موفق شوی در امور
به درگاه خالق ، نما بندگی
که جز راه حق هرکه پوییده است
ز کف داده آسایش و زندگی
الا هموطن! چشم خود باز کن
پیام دل خسته احراز کن
چرا رنگ بازد حجاب و عفاف؟
چرا رفته از دستِ ملّت کلاف؟
چرا روسری زنان ، باز شد؟
مگر حیلتی دیگر آغاز شد؟
چرا شور اسلامی از یاد رفت؟
چرا ریشها نیز بر باد رفت؟
چرا خودفروشی فراوان شده؟
چرا خوی دَد خوی انسان شده؟
چرا رَخت بسته وفا از وطن؟
چرا نیست دیگر کسی مؤتمن؟