🌸🌿 حفظ زیبایی...
▫️ نمیدونست چطور میتونه با دختربودنش، یار امام زمان باشه.
دوستانش، دختربودن رو در آشکارکردن زیباییهای ظاهرشون میدیدن، ولی اون به این فکر میکرد که همون خدایی که نعمت زیبایی رو بهش داده، دقیقاً همون خدا، ازش خواسته تا این نعمت رو از نگاه غریبهها حفظ کنه. تصمیم گرفت با حفظ زیباییهاش، تو مسیر ظهور قدم برداره.
🌺 ولادت با سعادت #حضرت_معصومه سلام الله علیها و #روز_دختر مبارک باد.
🌸🌸🌸🌸
@Maddahionlinمداحی آنلاین - مقام شفاعت حضرت معصومه - استاد رفیعی.mp3
زمان:
حجم:
3.02M
#پادکست
📝مقام شفاعت حضرت معصومه سلام الله
🎤حجت الاسلام #استاد_رفیعی
📌پیشنهاد_دانلود
🌸 #ورود_حضرت_معصومه_به_قم
؛#حضرت_معصومه
هدیه به چهارده معصوم شهدا
🍀💛🍀🧡🍀
@ashkeharamneshinمداحی_آنلاین_نوید_بهاری_شیرینیه_اناری_حسن_عطایی.mp3
زمان:
حجم:
4.02M
#سرود
📝 نــویــد بــهارے!
🎤حسن#عطایے
🌸 #ورود_حضرت_معصومه_به_قم
؛#حضرت_معصومه
هدیه به چهارده معصوم شهدا
🍀💛🍀🧡🍀
تمام امیدم به عنایت این بی بی است!
💠 بنده بعد از یک عمر ۷۵ ساله، فقط امیدم به عنایت این بی بی است. همه برکاتی که بر این انقلاب مترتب شده و خواهد شد، شاخهای از برکات این بارگاه [حضرت معصومه سلام الله علیها] است.
💠 ما کاهل هستیم؛ «گر گدا کاهل بُوَد تقصیر صاحبخانه چیست؟» اگر بخواهیم بار عظیم [وظایف] را برداریم، قدم اول این است که بگوییم: بی بی جان! با شما عهد می کنیم، «کاری که شما را ناراحت می کند، انجام ندهیم».
💠 اگر در این قدم پابرجا باشیم، گامهای دیگر هم به روی ما باز خواهد شد.
🔺️ بیانات آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)، ۱۳۸۸/۰۱/۲۰
#حضرت_معصومه
┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرمت حرم زهرا
کرمت کرم سلطانِ
سایه ی چادرت بی بی جان
تا ابد رو سر ایرانِ..♥️
[ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها]
#میلاد_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه
#روز_دختر
20.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
❇️ داستان زندگی حضرت معصومه علیها السلام
🖤 وفات این بانوی گرامی بر شما تسلیت.
1⃣ مسافر قم، قسمت اول
🔈 صدای موسیقی اونقدر بلند بود که صدا به صدا نمیرسید. از صدای درهم خندهها و دست و سوتزدن و همخوانی بچهها، سرم حسابی درد میکرد و دلم یه چای خوشرنگ و داغ میخواست. آفتاب کمکمک داشت خودش رو توی آسمون بالا میکشید. جاده چندان شلوغ نبود و احمدآقای راننده سر کیف بود و روی فرمون، ضرب گرفته بود. سعی کردم چشمام رو ببندم و صداها رو حذف کنم. چند دقیقه نگذشت که صدای موسیقی به طور کامل قطع شد. صدای اعتراض بچهها نشون میداد که این وضع ربطی به توانایی ذهن من نداره و کسی موسیقی رو قطع کرده. چشمام رو باز کردم. سرعت اتوبوس کمتر شده بود.
🪞 چهرهٔ احمدآقا رو از توی آینه میدیدم که با دقت و ابروهای درهمکشیده به صدایی که ظاهراً صدای موتور اتوبوس بود، گوش میکرد. بعد به جای راهنما زدن، دستش رو از پنجره بیرون برد و چندین بار تکان داد تا ماشینها سرعتشون رو کم کنند. احمدآقا اتوبوس رو کشید کنار جاده و پیاده شد و دورش چرخید. بعد دوباره سوار شد و بدون معطلی در جواب نگاه نگران استاد یوسفی گفت: نمیدونم مشکل از چیه! اما ظاهراً باید مسیر رو برگردیم. دعا کنید این زبونبسته تا رسیدن به قم و یک تعمیرگاه خوب باهامون راه بیاد.
🚌 سارا اخماش رو درهم کشید و گفت: عالی شد. نکنه همه اینا بازی باشه و اردوی بازدید از گنبد نمکی به تور زیارتی قم تبدیل شده؟
خندیدم و گفتم: یه تختهات کمهها! خب اگه قرار بود بریم قم که از اول میرفتیم. این بندهخدا بنزین مفت داشته که تا اول جاده جعفریه بیاد، باز برگرده؟
در سکوت و نگرانی از موندن توی مسیر به سمت شهر قم، تغییر مسیر دادیم. صدای اتوبوس واقعاً ناکوک و شبیه چرخگوشتی بود که یک تیکه استخوان لای چرخدندهاش گیر کرده. با این حال، هر چی که بود، ما رو به شهر قم رسوند. به تعمیرگاهی نزدیک پایانهٔ مسافربری قم.
🔧 احمدآقا پیاده شد و مشغول صحبت با یکی از رانندهها که انگار کار تعمیر اتوبوسش تموم شده بود، شد. بعد برگشت و روی اولین پله اتوبوس ایستاد و با صدای بلند گفت: وسایل شخصیتون رو بردارید و پیاده بشید. با راننده این اتوبوس صحبت کردم. قبول کرد شما رو ببره حرم حضرت معصومه. چند ساعتی تو حرم بمونید تا اتوبوس درست بشه و بیام دنبالتون.
📖 #داستان_کوتاه ؛ ویژه ولادت #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها و دهه کرامت