فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر_تصویری
🔴 ظهور امام زمان از زبان شهید کافی
🔸 کانال #زندگی_پس_از_زندگانی
@zendegi_pas_az_zendegani
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشارپستثواب جاریه درپی دارد
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏝 زندگی بدون امام زمان(عج) یعنی "مغضوب علیهم بودن"
💎از امام باقر(ع) سوال شد؛ کی ظهور و قیام شما برمیگردد؟
حضرت فرمود: هروقت از مردم وفا دیدیم، موقع برگشت ماست...
🎤استاد رائفی پور
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
_✨_🌼_✨_
❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗
دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با
#غریب_ترین_شخصيت_عالم
امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری
ایشان بيشتر آشنا شويد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕تبیین لااکراه فی الدین توسط استاد قرائتی 📕
چگونه است که از یک طرف در قرآن آیه داریم که (لا اکراه فی الدین) و از طرف دیگر، مرتد باید اعدام شود؟» ۱۴٠۲/۴/۵
🌹تا پیش از سفرش به کربلا پسر خیلی شری بود همیشه چاقو در جیبش بود خالکوبی هم داشت خیلی قلدر بود و همه کوچک تر ها باید حرفش را گوش میدادند . مجید کسی بود که زیر بار حرف زور نمی رفت بچه ای نبود که بترسد خیلی شجاع بود اگر می شنید کسی دعوا کرده هر دو طرف را زور می کرد آشتی کنند و گرنه با خود مجید طرف بودند
وقتی از سفر کربلا برگشت مادرم از او پرسید
چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟
مجید گفت: یک نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل
و یک نگاه به گنبد امام حسین کردم و گفتم آدمم کنید.....
🌹شادی روح شهید مدافع حرم مجید قربانخانی صلوات...
غمهایی هَست که میتواند
حتی کوه را بشکند ولی
انسانِ مؤمن را نمیتواند بشکند
راه را باید ادامه داد،
این درسی است
برای من و شما..
- آیتاللهخامنهای
با درد صبر کن که دوا میفرستمت ..
مامانش از سر کوچه
واسش بستنی خرید..!
بستنیشو تو آستینش
قایم کرد آورد خونه..
به مامانش گفت
+ مامان بستنیم آب شد
ولی دل بچه های کوچه آب نشد :)
- شهیدغلامعلیپیچک 📚معرفیکتاب: «شاهینبرآفتاب» سرگذشتنامهآموزگاربسیجیشهیدغلامعلیپیچک
به نام خدای نور و روشنی
عریانی و عفیفی؟!؛ توهّم و خیال است! محال است! محال است!!!
قلم نگاشتی در تبیین نسبت بین حجاب و عفاف
✍ مهدی کوچک پور
1⃣ بدون تردید اکثریت قاطع زنان و دختران بدپوشش ایرانی، عفیف و پاکدامنند
2⃣ بی تردید هر زن و دختر با حجابی، لزوما عفیف و نجیب نیست!
3⃣ عفت ارزش و باوری ذهنی است که حجاب یکی از نمادها و بروندادهای آن است و نه همه آن!
4⃣ مانند هر ارزش دیگری، ارزش عفت نیز ممکن است تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی دستخوش تغییر گردد. این تغییر معمولا آنی نیست. به عبارت دیگر تغییر نگرش در مورد این ارزش و مختصات و الزامات آن تدریجی است، به گونه ای که در مواردی بسیار فرد و یا حتی جامعه ی در معرض چنین تحولی، خود از آن چه که اتفاق میافتد و تحولی که حادث می شود؛ آگاهی ندارند و از آن غافلند!
5⃣ تغییر تدریجی در نوع پوشش و گرایش به سمت بدپوششی، اگرچه در بسیاری از موارد، لزوما به معنای اقبال آگاهانه به بی عفتی نیست، اما این سوگیری به سمت انتخاب پوشش های نامناسب، یقینا و دقیقا نشانه های قابل فهمی از کاهش تقیّد و باورمندی به ارزش عفت هستند! در حقیقت اگر ارزش عفت را به میوه ای تشبیه کنیم، رویگردانی از حجاب کامل، نماد شروع فرایند گندیدگی در این میوه از سطح و پوست است که نفوذ آن به مرکز میوه و درگیر کردن کلیت آن، کاملا قابل پیش بینی است. در این صورت و در این مرحله، عفت، نه یک ارزش، که ضدارزش تلقی می گردد!
6⃣ فرهنگ ها حاصل جمع باورها و ارزش ها و اعتقادات و هنجارها و نمادها و سنت ها و ... هستند. همه اجزای تشکیل دهنده یک فرهنگ با هم هماهنگ و سازگارند. عفت و پاکدامنی در یک فرهنگ، ارزش است و در فرهنگی دیگر حتی ممکن است به دلیل عدم همخوانی با معیارهای و ارزش های اصلی آن فرهنگ، ضدارزش تلقی شود! به عنوان نمونه اگر در فرهنگی، آزادی به معنای امکان تحقق هر چه که انسان ( به عنوان یک موجود صرفا مادی) بخواهد؛ اصل باشد، مواردی از قبیل عفت و غیرت و ناموس و...، نه تنها ارزش محسوب نمی شوند که حتی به عنوان نگرش ها و ارزش های ارتجاعی مورد هجمه و تمسخر واقع می شوند! با این وصف این که شماری از ایرانیان ذیل شعار بی مبنای "زن ، زندگی ، آزادی" در صدد آن باشند که پوشش نجیبانه برآمده از ارزش عفت و پاکدامنی را رها کنند و با تقلید از فرهنگ غرب که نجابت و عفت و غیرت را ارزش نمیداند؛ یلگی در پوشش را انتخاب کنند و همچنان مدعی عفت باشند؛ البته یک ادعای توهمیست که هیچگاه محقق نمی شود! در فرهنگ غربی، تبرّج و بدن نمایی و عریانی و حداکثر لذت غیرخشونت بار و مبتنی بر رضایت طرفین و یا شرکای!!! جنسی از داشته ها و جاذبه های جنسی و جسمانی، ذیل عنوان آزادی، ارزش محسوب میشوند! و درک این که جمع بین عفت و پاکدامنی و حفظ حریم ها و ... با مواردی از سنخ نمونه های پیش گفته، محال است؛ کار سختی نیست!
7⃣ گفتیم که حجاب و پوشش نجیبانه بازتاب بیرونی عفت است. اگر در رعایت این هنجارِ مبتنی بر ارزش، پای در مسیر سستی بگذاریم، در واقع یعنی در روایی و حقانیت هنجارِ حجاب و ارزش پشتیبان آن ( عفت و پاکدامنی)، گرفتار تردید شده ایم! این تردید حدّ توقف ندارد. به عبارت دیگر، تردید در حجاب، اگر با پس زدن چادر شروع میشود؛ در همین حد باقی نمی ماند. چادر کنار میرود، روپوش بلند جایگزینش می شود، مقنعه کم کم عقب میرود، و ..... تا عیانی ناف و ... اندکی بعد؛ اندکی پایین تر!!!😡🥵😔
و می بینیم که تنها چندماه بعد از اغتشاشات سال گذشته، وضعیت پوشش مدعیان زن زندگی آزادی و مقلدان ساده دل و تفکر گریز آنان، چه وضعیت اسفناک و شرم آوری را به نمایش عام گذاشته است! و شکی نیست که اگر به خود نیاییم و از این خواب غفلت اندود بیدار نشویم، جریان شوم مذکور همچنان ادامه می یابد و تا مرز عریانی پیش خواهد رفت! آیا حرکت بر این مدارِ قرارسوز و شرافت ستیز، مشی بر منش انسانیست؟! و آیا میتوان در عین عریانی و وقاحت های رفتاری مترتب بر آن، همچنان مدعی عفت و نجابت بود؟! بی گمان نه!!! از این روست که گفتیم و می گوییم:
عریانی و عفیفی؟ توهم و خیال است! محال است! محال است!!!
مهدی کوچک پور
.
🙏فراوان سپاس🙏
💚🍃
عمری ز غم کرببلا خون جگر خورد
قربان دل و چشم تر حضرت باقر(ع)
#سیدهاشم_وفایی
🔴 از خدا چه بخواهیم!!
مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شبها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود.
فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهوارهاش مواجه شدم و بیدرنگ گفتم: پروردگارا! بهحق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمهشب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیتهای مهم مرجعیت و مسافرتهای مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود ۱۱۰جلد میباشد.۱
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ۲
📚۱. با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
◼️
📚توحید ندای فطرت
در کشور روم شهری بنام (اقسوس) وجود داشت که پادشاهی صالح بر آن حکومت می کرد. اما بعد از مرگ پادشاه، میان مردم اختلافی شدید به وجود آمد تا آنکه پادشاهی بنام (دقیوس) از سرزمین فارس به آن شهر حمله کرد و آنجا را به اشغال خود در آورد. دقیوس برای خود کاخ بزرگی ساخت و تاج پادشاهی بر سر گذاشت. کارگران بی شماری را به کار گمارد، کاخش از جواهرات زیاد برق می زد و برای ساخت تخت خود از طلا و نقره و آبگینه ها استفاده کرد و دانشمندان زیادی را در طراف خود جمع کرد.
مردم شهر اقسوس در روز عید گرد خدایان خویش، جشن گرفته و به بت های خود تقرب می جستند ولی یکی از جوانان اشراف زاده که از خاندان اصیل شهر بود، به آنچه می دید اعتقادی نداشت و پرستش و عبادت اینگونه خدایان مورد توجه او نبود و موجب آسایش خاطر او نمی شد و به همین جهت در عقیده آنان تردید داشت و فکرش مضطرب و متحیر بود. لذا از جمع مردم جدا شد و مخفیانه از صفوفشان بیرون رفت تا به درختی رسید و در زیر سایه آن درخت با غم و اندوه، در تفکر فرو رفت، چیزی نگذشت که جوان دیگری نیز به او پیوست، او هم در عقیده مردم شک و تردید پیدا کرده و در آن متحیر و متفکر بود.
جوان دوم هم از شرافت نژاد و اصالت خانواده برخوردار بود. سپس افراد دیگری نیز به آنها پیوستند تا تعداد آنان به هفت نفر بالغ شد و جملگی به عقیده مردم معترض و به خدایان آنها اعتقادی نداشتند.
به زودی مهر و محبت بین آنها برقرار شد و در عقیده خود با یکدیگر مشترک شدند. آنها گرچه خویشاوندی نزدیک با هم نداشتند ولی با یکدیگر مأنوس شدند، سپس با فکر نافذ و فطرت سلیم خویش به تحقیق نظام خلقت و آفرینش پرداختند تا افکارشان به نور توحید منور گشت و به وجود خالق یکتا هدایت شدند و روحشان آسوده و قلبشان مطمئن شد. آنها تصمیم گرفتند که عقیده خود را محفوظ دارند تا کسی به رمز و راز آنها پی نبرد.
دقیوس سه مشاور بنام های «ملیخا، مکسلمینا، میشیلنا» در سمت راست خود و سه مشاور بنام های «مرنوس، دیرنهوس، ساذریوس» در سمت چپ خود گماشته بود.
جوانانی که با بت پرستی مخالفت کرده بودند و با یکدیگر متحد گشته بودند همین شش نفر مشاور دقیوس بودند.
◼️