🔘"گناه فرشته" و تصویرسازیهای مسموم و متکثر
▪️سریالی که اخیرا در شبکه نمایش خانگی فیلیمو با کارگردانی #حامد_عنقا به نقطه پایان پخش رسید و چهرههای معروفی چون شهاب حسینی، امیر آقایی و لادن مستوفی و...به عنوان بازیگر حضور داشتند، از جهت تبادر یا ارتکازات ذهنی و حیث #تصویرسازی بسیار حائز اهمیت و قابل بررسی است. جدای از اینکه بحث مافیا را بصورت دراماتیک پشت حوادث اجتماعی به تصویر میکشد اما دلالت هایی انحرافی در پی دارد که بدون اسپویل داستان، به نکاتی اشاره میکنیم؛
1⃣ تصویرسازی ضعیف و غافلگیرشده از قانون: در این سریال آن چیزی که خیلی روشن است، ناتوانی قانون و مامور دستگاه قضا از دسترسی به مجرم و کشف و انهدام شبکه مافیاست. همیشه قانون یک یا چند قدم از جرم و خلاف عقب مانده و معمولا غافلگیر میشود و جریان تبهکار تا انتهای داستان به تور قانون نمیافتد و این جز ضعف و یاس برای جامعه نخواهد افزود و #اعتماد_به_قانون و قضا را تقلیل خواهد بخشید.
2⃣ سلطه سوفیسم وکالت و تولید یاس از اثبات حقیقت: برخی از وکلا در این سریال خرید و فروش میشوند و "متین دفتری" هم از وکلای بنام سریال اذعان می کند که "شغل ما ارتکاب جرم نیست بلکه آموزش چگونگی ارتکاب جرم است بگونهای که جرم تلقی نشود". برخی دیگر هم مهره های بقیه بوده و از اثبات حقیقت و پشت صحنههای ماجرا عاجزند و پیچیدگی های جرم باعث القای نوعی #سوفیسم و ناامیدی از امکان اثبات حقیقت در ذهنیت مخاطب میگردد که حتی وکیلهای متعهد نیز خودخواسته یا ناخودآگاه به عنوان مهره دیگران به بازی گرفته شده و ترسیم واقعیت میکنند.
3⃣ خلق زندان بیخطر و ملوس و تخطئه قانون: یکی از لوکیشن های پرتکرار و ویژه این سریال، زندان و خصوصا بند زنان است که بگونهای تصویرسازی شده که همه مجرمان انسان های بیچاره یا #اهل_کتاب و موسیقی و هنر و خیاطی و دلسوز هستند. اگرچه درصدی از مجرمان چنین هستند اما این تصویر پرتکرار جز به تعمیم و سپس تخطئه قانون نخواهد انجامید.
4⃣ جولان مافیا و بازی زرگری در خلق جرم: این پرده از ماجرا نیز نشان میدهد که پشت صحنه جرایم سنگین و قتل، چیزی جز بازی مافیا نیست. طرفین شاکی و متهم در یک نقشه بزرگتری باهم گلاویز بوده و امتداد دعواهای پشت صحنه، به کنش نمایشی روی صحنه به تعبیر اروین گافمن، ختم شده است. این خلق تصویر از جرایمی همچون قتل و سپس اعدام(خصوصا بعد اغتشاشات ۱۴۰۱) نیز #لنز_رادیکال و بدبینانهای را در تحلیل حوادث اجتماعی برای مخاطب القا کرده و #قرائت_رسمی از ماجرا را به چالش میکشد.
5⃣ کلیشه سازی منفی از حجاب و پوشش: #حجاب و چادر در این سریال در دوحالت مصرف میشود؛ یا در بند زندانیها و خصوصا موقع ملاقات و یا برای طبقه ضعیف و بدبخت جامعه که همسر متهم( زندانی متهم به قتل) و فرزند خدمه #عماد_بزرگ(رییس مافیا) باشد. این تصویرسازی نیز در قیاس با پوشش کاملا متفاوت طبقه برتر اقتصادی در ناخودآگاه اجتماعی نقش خواهد بست و به یک هبیتاس و ذهنیت ساخت یافته بدل خواهد شد.
6⃣ تصویر ابزاری یا مردانه از زنان جامعه: هایدگر به خوبی از جهان پساتکنولوژی به #جهان_تصویر تعبیر کرده است. آنچیزی که بعنوان نماد زن در این سریال، از فروزان و مانیا تا فرشته و مهتاب و دخترش و... به تصویر کشیده شد، چیزی جز ابزار و مهره دیگران نبود. در باکلاس ترین وضعیت نیز ضمن حفظ شان ابزاری زن در این اثر، تردد با موتور و صرف #سیگار و تمرین بوکس در موقع عصبانیت و ادبیات تند و روابط مردانه بود که به چشم میآمد.
7️⃣توجیه مدل ارتباطی آزاد و فرازناشویی و بیثباتی خانواده: ارتباط مهتاب و نوید به بهانه وکالت و #فلش_بکهای_عاطفی که رد و بدل میشود و همچنین ارتباط حامد و فرشته با چاشنی رویاپردازی که در نهایت به فروپاشی روابط خانوادگی حامد و مهتاب انجامید اما دلیلش بخاطر بحث #وکالت_زیگزاگی برای متهم و شاکی، مصادره شد. همچنین روابط ریلکس و همیشگی و صمیمی مشفق با همسر و دختر حامد، مدل ارتباطی ویژهای را طرحریزی یا تثبیت میکرد که در عرف دینی و حتی امروزی اکثر خانواده های ایرانی پذیرفته و قابل تعریف نیست.
▪️نکته آخر اینکه عنوان #گناه_فرشته القای دوپهلو و پارادوکسیکالی را یدک میکشد که حاکی از دیدگاه خاص کارگردان و نویسنده سریال به حوادث میتواند باشد. ضمن اینکه عبارتی را که در تمام قسمت های سریال در ابتدا تحت عنوان "بی ارتباطی این ماجرا به حوادث ۱۴۰۱" سرمشق میکند، حاوی القا یا #تداعی_وارونه ای است که محل تامل است!
✍علیرضامحمدلو
#سواد_رسانه #جنگ_شناختی
🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻
🆔@savad_rasaneh