🚦در پوست شیر!
سلبریتیها در ایران چگونه به اپوزیسیون بدل میشوند؟
🔸فرهنگ شهرت
اگر از شما بپرسند میخواهید چه کاره شوید، چه چیزهایی در ذهنتان نقش میبندد؟ آیا حتی لحظهای ناچار به تفکر در مورد نقشتان در عالم هستی یا جامعه خواهید شد؟
شاید کمتر کسی به این موضوع بیاندیشد که نقش من تا چه میزان در جامعه موثر است!؟ در بدترین حالت این سوال را خنده دار میدانید و در بهترین حالت نقشهای مدنظر خودتان را تعدیل میکنید، چرا که آن هدفی که متصورید را دوردست میدانید.
سوال مهمتر این است که چرا عموم مردم به نقش ماندگار خود در اثرگذاری بلندمدت به دیده تردید مینگرند؟ در واقع شما جهت پذیرش نقشهایی که قرار است برای خود متصور شوید امتیاز در نظر گرفتهاید. قدرت، شهرت یا ثروت؟ چه انگیزههایی محرک تصمیم گیری و شناخت از نقش ماست؟ شاید شما بگویید انگیزههایی فراتر از این سه وجود دارد. اما آنچه در فرهنگ عمومی در حال گسترش است، علی الظاهر چیزی جز فرهنگ شهرت نیست!
اگر راهی برای رسیدن به هر سه اینها باشد، چه کسی است که آن را نپذیرد؟ شهرت زمینهای برای رسیدن به قدرت و ثروت خواهد بود. همان چیزی که ریگان، آرنولدشوارتزنگر و زلنسکی را از شهرت بازیگری به عرصه قدرت میرساند یا اینفلوئنسرها را از همین رهگذر به ثروت های هنگفتی میرساند.
شهرت! یک انتخاب به ظاهر تضمیمنی که ممکن است جامعه را از استعداد، هدف و هویت واقعیشان دور کند و تنوع نقشی را از جامعه بگیرد. اگر ابزار شهرت در گذشته مختص عدهای خاص بود، امروزه اینطور بنظر میرسد که با ورود شبکههای اجتماعی، ابزار شهرت عمومیت بیشتری یافته است و جامعه پس از مشاهده افرادی که از این طریق ثروتمند شدهاند به این نتیجه میرسند که شهرت به هر شکل ممکن، مقدمه رسیدن به ثروت و قدرت خواهد بود!
🔹واسطههای اجباری
اتفاق دیگری که در نظام شهرتطلبی رخ میدهد تولد سلبریتیها و چهرههای شناخته شدهای است که با جلب توجه جامعه، توجه حاکمیت را نیز درگیر خود میکنند. در واقع با پدرخواندگی شهرت، فرزندخواندههای آن (سلبریتیها) واسطه بین مردم و حکومت خواهند بود. واسطههای اجباری که شاید خودشان هم گمان نمیکردند تا این حد جدی گرفته شوند!
واسطههایی که گاه جایگزین یک معلم، سیاستمدار، سخنگو و حتی اندیشمند و تئوریسین میشوند! البته ما مسئلهای با اندیشمندی که به شهرت رسیده نداریم، بلکه مشکل از جایی آغاز میشود که هر فرد با هر روشی بیشتر توجه شما را جلب کند تبدیل به واسطه بین قدرت و توجه میشود. اینجاست که دلالی بین جامعه و حکومت شکل میگیرد و متاسفانه کارپردازی فرهنگی در غفلت مردم و مسئولان شکل توجیه پذیری به خود میگیرد!
♦️سکهها را دنبال کن
در فضایی که سلبریتیها سردمدار کامنتگذاری بر جدیترین موضوعات جامعه هستند و مسئولان گمان میبرند که میتوانند از این قبیله به سود خویش بهره ببرند، نه زمینه ساز وساطت آنها در زمینههای جدی و تخصصی شدهاند، بلکه به این نوع واسطهگری را نیز رسمیت بخشیدهاند!
سلبریتیهای داخلی در حوادث و بحرانها نشان دادهاند که به هیچ چیز جز سود خود نمیاندیشند! حاضرند اعتراض کنند و حتی دستگیر شوند چرا که نه تنها دستگاه قضا برخورد پرهزینهای با آنها نخواهد داشت بلکه از این رهگذر شناختهتر نیز خواهند شد! حاضرند با دستگاههای دولتی و حکومتی قرارداد ببندند و حتی برخلاف ایده خودشان اثری خلق کنند و فردای آن روز همه چیز را انکار کنند، چرا که حاکمیت فرهنگی را وابسته به شهرت خود میدانند!
جماعت سلبریتی و شهرت پرستان حاضرند در هر قامت و شکلی ظاهر شوند تا نانشان آجر نشود و چه کاری آسانتر از تبدیل شدن یکشبه به اپوزیسیون در ایران وجود دارد؟ در واقع چه کاری از این بهتر شما را به شهرت، ثروت و قدرت خواهد رساند که حاشیه امن وسیعی را نیز به دنبال داشته باشد؟
بنظر میرسد، مهمترین راهکار برای خنثی سازی دلالی کاسبان فرهنگ و شهرت عبور از آنهاست! قرار نیست با همه اهالی فرهنگ و هنر قطع رابطه کرد! بلکه باید به طور شفاف و آزادانه به ماجرای فرهنگ و هنر نگریست و هیچ دلالی را به عنوان واسطه بین مردم و حاکمیت نپذیرفت!
نا امیدی از کاسبان شهرت قطعا مقدمه خوبی برای عدم سواستفاده آنها از اعتماد عمومی خواهد بود. افرادی که تنها با انگیزه کاسبی، مدعی هستند که خطر اپوزیسیون بودن را به جان خریدهاند! اپوزیسیون بودن با این سبک و سیاق،میانبری است برای همه سلبریتی هایی که هنوز به ثروت و شهرت مدنظر خود نرسیده اند!
خری که در پوست شیر بیافتد، شاید مدتی ظاهر فریبندهاش همه را به خطا بیاندازد و خودش نیز بهترین راه برای برتری را همین بداند، اما با اولین صدای نابهنجاری که با هیجان از دهانش بیرون میپرد، خودش را لو خواهد داد!
✍ #سعید_عنایتی
📲 @savaderesanei