این چند وقت چند تا فیلم و سریال خارجی رو خواستم ببینم. رفتم سراغ #آپارات! و سایت‌های پخش فیلم داخلی. بعد با کمال تعجب دیدم تقریبا هیچ سانسوری روی صحنه‌های جنسی ندارند!حتی رسما صحنه‌هایی که ترویج همجنس‌بازی هست سانسور نشده. فقط نکته‌ای که هست معمولا خیلی‌ها شرم می‌کنند این مساله را بیان کنند و تصاویر آن را هم پخش نمی‌کنند. الان تکلیف ما با این سطح از ولنگاری فضای مجازی چیست؟ #حسین_عباسی_فر ••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾•• 🇮🇷 #ایران_وطن_من: جهت پیوستن به کانال لینک👇را لمس کنید. https://eitaa.com/IranVataneMan57 ••✾🌻🌻🍂🌻🌻✾••

📣 لالایی بمب😔 با صدای : #علی_زکریایی شعر: #حسین_عباسی_فر تنظیم: استودیو بیناشو! #فلسطین #بیناشو لالا لالا لالا لا بمب صدای مامانه با بمب میگه بخواب عزیزکم نترسی از این چندتا بمب ببند چشماتو که بازم نبینی بین ابرا بمب بخواب شاید خواب ببینی که دیگه نیس تو دنیا بمب بخواب که زود تموم میشه یا بابا میرسه یا...بمب بوبوم بوبوم بوبوم بوبوم بابام بابام بابام با...بمب لالا لالا لالا لالا... لالا لالا لالا لالا... لالا لالا صداش اومد صدای کفش پاش اومد صدای پای باباشه لالا لالا باباش اومد لالا لالا گل پونه لالا لا لا گل ریحون باباش اومد ولی حالا خودش خوابیده غرق خون لالا لالا گل پونه یه بمب اومد از اون بالا لالا لالا گل ختمی شده خون چشمای بابا لالا لالا گل نرگس نبینم نالتو هرگز لالا لالا سلام بابا لالا لا لا خداحافظ #غزه #دلاوار 🔹 👈 کانال صياددلها ✅ با ما همراه باشید 🇮🇷 @sayadelhaa 🇵🇸 @sayadelhaa

داستان‌کوتاه "میا؛ دختری در خانه" "میا" در حال بازی کردن با مادرش هست. مادر میا همانطور که خیارها را پوست می‌کند یک قطعه کوچک هم در دهان میا می‌گذارد و هر بار کلی قربان صدقه‌اش می‌رود. چند باری وسط این قربان صدقه‌ها دستش را هم با چاقو بریده. تلویزیون روشن است. کارشناس برنامه می‌گوید مصرف گاز زیاد شده بود و باید قیمت گاز بالا می‌رفت. بابای میا شب به خانه برمی‌گردد. خسته و قدری عصبانی‌ست. میا را بغل می‌کند و می‌بوسد و او را زمین می‌گذارد. به آشپزخانه می‌رود و زیرگازی که همسرش در حال پخت و پز است را خاموش می‌کند! میا همان‌طور که همان‌جا خشکش زده گوش‌هایش را می‌گیرد. صداهای ضعیفی از دعوا می‌آید: + مگه تقصیر منه؟ گاز گرون شده! - خب کمتر مصرف کن من که تو خونه نیستم + نمی‌تونیم که غذا نخوریم آخه _ نمی‌دونم. من دیگه تنهایی نمی‌تونم ... روز بعد... مادر میا درحالی که میا را در آغوش گرفته به کارخانه عروسک‌سازی می‌رود و فرم استخدام را پر می‌کند. سپس به مهدکودک می‌رود و میا را ثبت‌نام می‌کند. ... صبح زود پدر و مادر میا سوار خودرو می‌شوند و ابتدا به مهدکودک می‌روند. میا را به پرستار می‌دهند و خودشان به سر کار می‌روند. میا ابتدا در مهدکودک از دیدن بچه‌ها خوشحال است. اما ساعتی بعد، از پرستار می‌خواهد او را بغل کند و با او بازی کند. اما پرستار عروسکی به او می‌دهد و به سراغ کودک دیگری که گریه می‌کند، می‌رود. ... این اتفاق بارها تکرار می‌شود و هربار عروسکی به میا داده می‌شود تا با آن بازی کند! میا با عروسک بازی می‌کند اما لبخند بر لب ندارد! .... شب، میا در اتاقش خوابیده و پدر و مادرش در حال صحبت کردن هستند: - چی؟ فردا تولد میاست؟ به این زودی ۴ سالش شد؟ + چی بگیریم براش؟ - خب! فعلا که پول نداریم! همه رو دادیم برای قبض‌ها و مهدکودک! + منم که هنوز حقوق نگرفتم! - از کارخونه‌تون نمی‌تونی یه وام بگیری؟ + می‌پرسم. ولی بعیده. من تازه رفتم. ... جشن تولد میا میا شمع‌ها رو فوت میکنه و براش جیغ میزنن. عموی میا کادوش رو میده. میا با کمک مامانش باز میکنه. یه لباس دخترونه‌س. میا دستاشو میبره بالا و جیغ میزنه و عموش رو می‌بوسه. مامان میا عذرخواهی میکنه بابت کیک کوچک روی میز! میگه هر سال خودم درست می‌کردم ولی امسال مجبور شدم از بیرون بگیرم... ببخشید دیگه! میا کمی ناراحت میشه. انگار یاد یه چیزی افتاده...! بابای میا متوجه ناراحتی میا میشه و سریع میگه حالا نوبت کادوی من و مامانه! مامان میا یه کادوی مستطیل شکل میذاره جلوی میا و با ذوق و شوق خیلی زیادی میگه بازش کن. میا با کمک مامان میخواد کادو رو باز کنه. چشمای هر دوتاشون پر از شوقه... میا تحمل نمیکنه و کادو رو پاره میکنه... مامان میا سریع کارتن رو باز میکنه اما میا خشکش زده. چشماش باز مونده و پلک نمی‌زنه... بابای میا و عموش که داشتن هورا می‌کشیدن آروم آروم ساکت میشن... تا مامان میا میخواد حرف بزنه و بگه ببین چه خوشگله، میا عروسکی که دقیقا مثل همون عروسک توی مهدکودک بود رو میگیره و میکوبه روی کیک تولدش و با سرعت میره تو اتاقش.... تلویزیون روشنه و اخبار از افزایش مشارکت اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری اطلاع میده و اظهار امیدواری می‌کنه GDP امسال ۳ درصد نسبت به سال قبل رشد داشته باشه... #حسین_عباسی_فر ✅👇با ما همراه باشید #صیاددلها شما هم دعوت هستین 👇 https://eitaa.com/sayadelhaa

خلاصه سخنرانی حضرت آقا و فریبکاری و سوء استفاده از سخنان رهبری برای زدن جریان انقلابی: رهبر انقلاب "مقابله با آمریکا" را ارزش بسیار بسیار مهمی عنوان کردند که مردم به واسطه آن دور هم جمع شدند اتحاد پیدا کردند. سوال: چه کسی در داخل سعی دارد این دشمنی را نادیده بگیرد و رابطه با آمریکا را عادی سازی کند؟ همچنین محاسبه غلط دشمن را علت شکست او و پیروزی ملت ایران دانستند. سوال: چه کسی در داخل سعی می کند کشور را ضعیف و مردم را جدای از حکومت نشان دهد؟ در ادامه مقام معظم رهبری می فرمایند که مردم با جان و مال از هر سلیقه و با هر جهت گیری سیاسی وارد میدان شدند و از یک حقیقت، کشور، نظام، اسلام، ایران دفاع کردند سوال: کسی که از این حقایق دفاع نمی کند از مردم است؟ سپس فرمودند: تبیین و رفع مغالطات "لازم" است. اما تبیین مسائل مهم و اساسی نه مسائل کوچک و غیرلازم! اولی مفید و لازم است. دومی مضر! سوال: چه کسی هر گونه تبیین و رفع مغالطه را خلاف وحدت و وفاق می داند و دهان بقیه را می بندد؟ چه کسانی مغالطات را تولید می کنند وسط جنگ؟ رهبر معظم انقلاب فرمودند: اعلام وفاداری به نظام لازم و مفید است. همه باید تایید کنند سوال: چه کسانی نه تنها این اعلام وفاداری را ندارند بلکه از تغییر پارادایم و رفتن دوباره پای میز مذاکره و ... حرف می زنند؟ آقا تاکید کردند که شور و هیجان "لازم" است اما به بی صبری و اصرار و تعجیل منجر نشود. سوال: چه کسانی سعی می کنند هر شور و هیجان لازمی را سرکوب کنند و با بهانه های واهی جلوی مطالبه گری و حرکت مردم و جوانان را می گیرند؟ چه کسانی شور و هیجان ندارند!؟!! حضرت آقا نسبت به جهت گیری در عرصه دیپلماسی هشدار دادند و البته تاکید کردند که اگر اعتراض و نقدی دارید با لحن خوب بیان کنید و بعد از تحقیق! سوال: کسانی که هر گونه نقد به جهت گیری در عرصه دیپلماسی را ضربه زدن به وفاق و اتحاد ملی معرفی می کنند آیا ذینفعان جهت گیری های غلط نیستند؟ و سوال مهم و نهایی: به نظر شما کسی که این سخنرانی انقلابی را تقلیل می دهد به "لحن خوب در نقد" و این همه تاکید بر "لزوم تبیین و رفع مغالطات" و "دفاع از نظام" و "اظهار این وفاداری" و "داشتن شور و هیجان انقلابی" و "نقد و اعتراض به جهت گیری های غلط" را کنار می گذارد و با یک عبارت "لحن خوب در نقد" به جریان انقلابی حمله می کند، کیست؟! #حسین_عباسی_فر