12 (1).pdf
385.2K
یادداشت خطر خانمانسوز نگاه رؤیازده به ازدواج
https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻راهکاری برای زیاد شدن روزی و کلی اتفاق خوب دیگه!
👈امام صادق(ع) فرمودند: کسی که سورهی صافات رو هر جمعه بخونه، از همهی آفتها حفظ میشه، همهی بلاهای دنیا ازش دور میشه، و بیشترین حد ممکن از روزی در دنیا نصیبش میشه، و خدا مال و فرزندان و بدنش رو گرفتار شر شیطان و ستمگران نمیکنه. و اگر اون روز یا شب بمیره، خدا شهید محشورش میکنه و شهید از دنیا میبردش و تو بهشت با شهدا و همدرجهی اونها قرارش میده.
👌 عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلصَّافَّاتِ فِي كُلِّ يَوْمِ جُمُعَةٍ ، لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنْ كُلِّ آفَةٍ مَدْفُوعاً عَنْهُ كُلُّ بَلِيَّةٍ فِي اَلْحَيَاةِ اَلدُّنْيَا مَرْزُوقاً فِي اَلدُّنْيَا بِأَوْسَعِ مَا يَكُونُ مِنَ اَلرِّزْقِ وَ لَمْ يُصِبْهُ اَللَّهُ فِي مَالِهِ وَ لاَ وَلَدِهِ وَ لاَ بَدَنِهِ بِسُوءٍ مِنْ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ وَ لاَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ إِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ بَعَثَهُ اَللَّهُ شَهِيداً وَ أَمَاتَهُ شَهِيداً وَ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ مَعَ اَلشُّهَدَاءِ فِي دَرَجَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲
https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻کاش همچنان در محاصره بودیم
✍️سید مقدام حیدری 18 بهمن ۱۳۹۷
دیشب با سه جوان سوری دورهمیِ شبانهای داشتم. از همه چیز هم گفتیم و حرف زدیم و تعریف کردیم. از انـقلاب و امام و آقا و دولت روحانی گرفته تا اصطلاح دیـوث سیاسی که آیـت الله جوادی آملی وارد ادبیات کرد، تا قضیه محاکمه کرباسچی و ماجرای عبدالملک ریگی و سرنوشت رؤسای جمهور ایران و خیلی صحبتهای دیگر. در میان صحبت از خاطرات محاصرهی نبّل گفتند که چه کشیدیم و چه جور در نبود نان و غذا خودمان را سیر نگه میداشتیم. و این که یک هفته فقط بادام زمینی خوردیم تا زنده بمانیم... ولی خیلی برایم جالب بود که با حسرت حرف میزدند و این خاطرات را به عنوان یکی از شیرینترین روزهای عمرشان که از دست رفت تعریف میکردند! پرسیدم: چرا اینقدر آن روزها را دوست دارید و یادش بخیر میگویید؟ گفتند: چون خیلی به خدا نزدیک بودیم. پرسیدم: یعنی چون مرگ را نزدیک خودتان میدیدید؟ گفتند: نخیر! حس خوب دیگری بود. گفتند: اصلا اگر میخواهی گروهی را متحول کنی، باید محاصرهشان کنی. آن وقت خود به خود آدم میشوند! دوست داشتم بیشتر توضیح دهند آثار روحی محاصره را، ولی نمیتوانستند. فقط کمی از آثار حالاتشان گفتند. مثلا نماز اول وقت و نماز شب خیلی راحت شده بود. هیچ یک از ظواهر دنیا دیگر چشممان را نمیگرفت. هیچ اختلاف و دعوایی دیگر بین ما نبود. اینقدر برایشان شیرین بود که گفتند: بعضیها واقعا آرزو میکنند کاش محاصره نمیشکست و ما همچنان در محاصره بودیم! اینها را که میگفتند برایم سؤال شد که واقعا این انسان چه موجودی است و او چگونه لذت می برد؟! آیا واقعیت دارد که انسان فقط با نزدیک شدن به خدا احساس خوشبختی می کند؟! آیا این درست است که اگر کسی خود را نزدیک به خدا دید، دیگر هیچ یک از لذتهای دنیا برایش مهم نیست؟!
https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻عیار حقیقی مسلمانی!
✍سید مقدام حیدری: دین صرفا مجموعهای از آیینهای معنوی نیست. حتی صرفا یک برنامهی زندگی نیست. دین حزب است؛ یا بگو تیم است. و دیندار، ذهنیت و زیست حزبی دارد. دین نیامده صرفا اخلاق را درست کند، و گر نه این همه دشمن برای خود نمیتراشید. دین نیامده صرفا کانون خانواده را گرم نگه دارد، و گر نه این همه با ابرقدرتها در نمیافتاد. دین صرفا یک برنامهی عبادی نیست، و گر نه در کنار عبادت خدا، درگیری با طاغوت، پای ثابت رسالت انبیا نبود. این گزارش قرآن است دیگر، که در میان هر امتی رسولی فرستادیم که بگوید: خدا را عبادت کنید و با طاغوت مرزبندی کنید؛ (وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت).
حکایت دین، حکایت یک درس اخلاق و مجموعهای از آداب فردی و حالا کمی تا قسمتی اجتماعی نیست؛ حکایت جریانی است که سر جنگ و درگیری دارد؛ چشمانداز دارد و کمر به ریشهکن کردن ابرقدرتهای طاغوت بسته است. جنس ادبیات قرآن هیچ ربطی به ادبیات یک کتاب معنوی و اخلاقی و خانوادگی؛ یا کتابی از جنس توسعهی فردی ندارد. قرآن منشور یک حزب سیاسی است انگار؛ دشمنانی از جنس منافقین و اهل کتاب و کفار دارد و چشماندازش، برتری و غلبهی امت اسلام بر همهی این دشمنان و عقبهی تمدنی آنها است. مسلمان، صرفا نمازخوان نیست، صرفا روزهدار نیست، صرفا خوشاخلاق نیست. او یک چریک یا عضوی در حزب سیاسی است که باید برای آرمان حزبی و جریانیِ دینِ خود بکوشد و نقش خود را در نقشهی راه قرآن به سوی تحقق آن آرمان پیدا کند.
دین حزب و جریانی توحیدی است که به مصاف همهی جلوهها و تمدنها و قدرتهای شرک میرود. و مسلمان کسی است که در این درگیری و رویارویی، پای کار است. مرتدّان در قاموس و نگاه قرآن نه آنهاییاند که ایمان به خدا و رسول و معاد را کنار نهادهاند، بلکه کسانیاند که مرزبندیها، موضعها و درگیریهای حزبی دین را بیخیال شدهاند و دیگر کاری به چیزی ندارند و مزاحم کسی نیستند. مرتد، در زبان قرآن کسی است که دیگر نمیشود آن را یار خواند و در تیم و حزب دین به آن نقش داد. و خدا فرمود: اگر مرتد شوید، خیالی نیست؛ جایگزین میشوید. یاران جایگزین، صرفا به خاطر یار بودن و پای کار بودن انتخاب میشوند؛ نه به خاطر اخلاق و حسن معاشرتشان. که از این اخلاقها منافقان هم کم نداشتند. ویژگی اینها این است که خدا دوستشان دارد و آنها نیز خدا را؛ نسبت به مؤمنان ذلیل و فروتن، و نسبت به کافران عزیز و متکبراند؛ و در راه خدا جهاد میکنند و از تیکه و طعنهی کسی نمیهراسند؛ (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم).
مبلّغ دین اگر سالیان سال، آیه و روایت برای مردم خواند و صرفا خوش اخلاقشان کرد و مشکلات خانوادگیشان را علاج کرد، در واقع تبلیغ دین نکرده است؛ فوقش مشاور خانواده و درمانگر رفتار فردی بوده است و بس. تبلیغ دین عملیات عضوگیری در حزب الله است و از بیعت با امام و رسول و رهبر شروع میشود. دین تشکیلات است؛ و از این روست که امت اسلام هیچ وقت بدون رهبر نبوده و نخواهد بود. تبلیغ دین عملیات یارگیری برای رهبر امت اسلام است. و گر نه چندان به درد نمیخورد و مقبول نمیافتد! مثل این است که در اوج درگیریهای جبههی اسلام در زمان حضرت رسول و حضرت امیر علیهما السلام، سخنوری به منبر رود و صرفا مردم را به خوشاخلاقی دعوت کند. چنین کسی را ما چشمبسته منافقش میخوانیم؛ هر که میخواهد باشد!
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۵
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (5).pdf
563.7K
یادداشت عیار حقیقی مسلمانی
https://eitaa.com/sayedmeqdam
این روزها کارنامهی بچههاتون رو که میبینید مواظب دل و روح و شخصیتشون باشید.😊🌹
https://eitaa.com/sayedmeqdam
فرزند شما شاید محصل موفقی نباشد اما میتواند در کارهای دیگری موفق باشد.
https://eitaa.com/sayedmeqdam
رفتار اقتصادی ما مردم هم میتواند در کم یا زیاد شدن عدالت تأثیرگذار باشد.
https://eitaa.com/sayedmeqdam
وقتی طاقت امام طاق شد
✍سید مقدام حیدری: حتما کنجکاو میشویم اگر بشنویم که حضرت امام که کوه صبر و تحمل بود و هرگز هیچ دوربینی نتوانسته چهرهی مضطرب و ناآرامی از او ضبط کند، راجع به یک مسئلهی دردناکی فرمود: «من واقعاً در مسائل خيلى تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم. اما اين بىتحمل كرده من را!» به سختی میشود و شاید نشود سراغ گرفت جای دیگری را که حضرت امام(ره) چنین عکسالعملی نشان داده باشد!
این سخن امام، مربوط به جمعهی خونین مکه و جنایت کشتار حجاج بیت الله الحرام به دست پلید آل سعود است. جالب این که حضرت امام، وجه تمایز این جنایت و مصیبت را با دیگر حوادث انقلاب توضیح دادند که اینجا مسئلهی کشتار مطرح نیست؛ هتک حرمت کعبه شده است که جنایتی بالاتر از دیگر جنایتها است. و گر نه ما ملتی هستیم که از اول قیام و نهضت، تا کنون شهید زیاد داده و خواهیم داد. اما این بار اتفاق دیگری افتاده بود که مصیبتبارتر بود و تحملش دشوارتر. امام فرمود: «چه قبل از اينكه انقلاب واقع بشود- در زمان ستمشاهى- شهداى بزرگ داشتيم و چه بعدش كه مىبينيد شهداى بسيار ارزشمند داشتيم، لكن مسئله حجاز مسئله ديگرى است، غير مسائل است.» حضرت امام(ره) سنگینی حادثهی مکهی خونین را نه صرفا به خاطر کشتار حجاج، بلکه به خاطر هتک حرمت کعبه دانستهاند؛ «مسئله حجاز، مسئله بزرگترين مقامات قدس اسلامى و دنيايى [است كه] شكسته شد. كعبه احترامش پيش ما تنها نيست، پيش مسلمين تنها نيست؛ كعبه را همه ملل محترم مىشمرند؛ همه مللى كه به دين [اعتقاد] دارند. كعبه، كعبهاى است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بودهاند. شكستن كعبه مسئلهاى نيست كه بشود ازش همين طورى گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم، نمىتوانيم [از] مسئله حجاز بگذريم.»
سپس حضرت امام(ره) وظیفهای بر عهدهی مسلمانان گذاشتند و آن زنده نگه داشتن این روز است؛ «مسئله حجاز يك باب ديگرى است، غير [مسائل] ديگر. و لازم است زنده نگه داشتن اين روز؛ روزى كه اين خيانت شد به اسلام.» اما متأسفانه سالهاست که این هتکِ حرمت سنگین که حکایت از مغصوب بودن مکه و مدینه، و نشان از عدم صلاحیت آل سعود، برای پذیرایی از حجاج مسلمین دارد، از یادها پنهان است و آن گونه که امام میخواست و امر فرمود، زنده نگه داشته نمیشود.
دولتها در طول این سالها به فراخور نیازهای روابط دیپلماسی، بجا یا نابجا، بعضی از سخنان امام را ندید گرفتهاند یا خود را مخاطب سخن امام ندانستهاند و وظیفهی خود را چیز دیگری دیدهاند که بر برخی از آنها شاید نتوان خرده گرفت. اما وظیفهی ما مردم و رسانههای غیر رسمی لابد همان است که امام فرمود. شاید اگر هر سال، مثل سالگرد پیروزی انقلاب، آغاز جنگ تحمیلی، آزادی آزادهها، آزادی خرمشهر و خیلی از مناسبتهای دیگر، صدا و سیما و رسانهها و تریبونها و نمازهای جمعه و مساجد به این حادثه میپرداختند و چندین مستند و کلیپ و مصاحبه و کتاب، به مناسبت این فاجعه در عرصهی ملی و جهان اسلام تولید میکردند، حادثهی منا پیش نمیآمد و مسلمانها با ده برابر آزادی بیشتر اعمال حجشان را انجام میدادند. اگر این اتفاق میافتاد و این خواستهی حضرت امام(ره) عملی میشد، آل سعود حالا حالاها برای جمع کردن لکهی ننگ خود در جهان اسلام، به تکاپو میافتادند و امتیار میدادند. بماند که شاید ورق تاریخ، زودتر برمیگشت و با گرم نگه داشتن خون شهدای مکه، وعدهی حضرت امام زودتر محقق میشد که فرمود: «ملت عزيز و دلاور ايران مطمئن باشند كه حادثه مكه منشأ تحولات بزرگى در جهان اسلام و زمينه مناسبى براى ريشه كن شدن نظامهاى فاسد كشورهاى اسلامى و طرد روحانىنماها خواهد بود.»
نه؛ اشتباه نشود. این یادداشت هیچ طعنه و کنایهای به فعالیتها، بلکه پیروزیهای درخشانِ امروزِ دیپلماتهای دولت محترم کنونی نمیزند. وظیفهی دیپلمات همین است که تا جایی که راه دارد و اوضاع میطلبد، رابطهها را به نفع ملتها حفظ کند. اما قرار نیست این جنایت هولناک آل سعود در هتک حرمت مکه و حجاج بیت الله الحرام، به فراموشی سپرده شود. قرار نیست مردم و رسانهها هم دیپلمات شوند و از گل نازکتر به شجرهی خبیثهی آل سعود نگویند.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۶
ادامه یادداشت👇
https://eitaa.com/sayedmeqdam
ادامه یادداشت بالا👆👇
در سالروز جمعهی خونین مکه، سزاست که وعدهی الهی حضرت روح الله را یادآور شویم و برای تحققش گامی برداریم. فرمود: «ان شاء اللَّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امريكا و آل سعود برطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد، و با برپايى جشن پيروزى حق بر جنود كفر و نفاق و آزادى كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهيم شد.» این وعده را حضرت آقا هم چند سال پیش به شکل دیگری تأکید کردند. فرمود: «از ساخت مراکز هستهای و موشکی برای حکومت سعودی ناراحت نمیشویم زیرا این مراکز در آیندهی نهچندان دور به فضل الهی به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.»
اساسا همین که این آیندهی محتوم روبروی چشممان بماند و از یادها نرود، در تسریع تحققش مؤثر است. متأسفانه اینقدر در این سالهای اخیر، این حادثه و انتقامی که در پی آن باید گرفت را از یادها بردهایم که بعضی از جوانهای حتی انقلابی اصلا به گوششان نخورده است. نه؛ این رسم برخورد با حادثهای که طاقت امام را طاق کرد نیست.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۶
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (6).pdf
555.7K
یادداشت وقتی طاقت امام طاق شد
https://eitaa.com/sayedmeqdam
دعای عرفه؛ متنی برای تمرین شکر
✍سید مقدام حیدری: ناسپاسها همیشه حالشان بد است و اوقاتشان تلخ. نعمتهای خدا را نمیبینند و خب طبیعتا از آنها لذت نمیبرند. لطف پیدرپی خدا را چندان حس نمیکنند و در نتیجه خود را بدهکار خدا نمیبینند. ناسپاسها توان لذت بردن ندارند و به ندرت سرخوشی و خوشحالیِ عمیق را با دیدن یا به یاد آوردن یکی از نعمتهای خدا تجربه میکنند. نه نعمتهای همیشگی و ثابتِ خدا چنگی به دلشان میزند، نه نعمتهای همگانی و عمومیاش. نه نعمتهای قدیمی خدا که از آغاز ولادت همراهشان بوده به چشمشان میآید، نه آن دست نعمتهایی که به وفور یافت میشوند و هرگز کمیاب نمیشوند سرمستشان میکند. تنها وقتی که یک نعمت گلدرشت بیسابقه نصیبشان میشود، چند صباحی حس شکرگزاری میگیرند و به زودی این حس، با تکراری شدن همان نعمت فرو مینشیند و باز به به اصل خویش، همان حس دیرینه و همیشگی ناسپاسی باز میگردند.
آدم ناسپاس از سلامتی خودش، از نعمت پدر و مادرش، از خانه و ماشینی که دارد، از شغلی که دارد، دین و ایمانش، آب و غذا و هوایی که هر روز، خدا روزیاش میکند، از درختان، دریا، خورشید، شب و روز، از چشم و گوش و دست و پایش نمیتواند لذت ببرد و هیچ کدام از این نعمتهای بزرگ و ارزشمند خوشحالش نمیکند. و همین سم مهلک ناسپاسی است که زندگیاش را تلخ میکند. در عوض، انسانهای شکور که اتفاقا به گفتهی قرآن، بسیار کمشمارند، هر روز حتی با نفس کشیدن و آب خوردن هم حس دلچسب و بسیار لذتبخش شکرگزاری را تجربه میکنند و روز به روز به نشاط و سرزندگیشان اضافه میشود که کم نمیشود.
فرازهای آغازین دعای امام حسین(ع) در روز عرفه، یک متن تمام عیار برای تمرین و تلقین شکرگزاری است. در این دعا هر چه امام حسین(ع) دانه دانه نعمتهای خدا را میشمرد، سیر نمیشود و ول نمیکند. روحیهی شاکرانهی حسین(ع) را در دعای عرفه تماشا کنید. روح بلندش چنین میطلبید که به تفصیل و با حوصله و با ذکر جزئیات مراحل خلقتش را به پاس شکرگزاری از خدا بیان کند. و آنگاه در طول مراحل رشد و نموّش برخی از نعمتهای مادی و معنوی خدا را که شاملش شده برشمرد و عجز خودش را از ادای شکر یک دانه از این نعمتها بیان کند.
دعای عرفه را با انگیزهی تماشای شکرگزاری حسین(ع) میشود خواند. هر چه با متن این دعا بیشتر و عمیقتر ارتباط برقرار کنیم، از روح شاکرانهی حضرت سید الشهدا(ع) بیشتر واگیر میگیریم و زندگی و بندگیمان شیرینتر میشود.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۷
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (7).pdf
397.3K
یادداشت دعای عرفه؛ متنی برای تمرین شکر
https://eitaa.com/sayedmeqdam
🔻راهکاری برای زیاد شدن روزی و کلی اتفاق خوب دیگه!
👈امام صادق(ع) فرمودند: کسی که سورهی صافات رو هر جمعه بخونه، از همهی آفتها حفظ میشه، همهی بلاهای دنیا ازش دور میشه، و بیشترین حد ممکن از روزی در دنیا نصیبش میشه، و خدا مال و فرزندان و بدنش رو گرفتار شر شیطان و ستمگران نمیکنه. و اگر اون روز یا شب بمیره، خدا شهید محشورش میکنه و شهید از دنیا میبردش و تو بهشت با شهدا و همدرجهی اونها قرارش میده.
👌 عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلصَّافَّاتِ فِي كُلِّ يَوْمِ جُمُعَةٍ ، لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنْ كُلِّ آفَةٍ مَدْفُوعاً عَنْهُ كُلُّ بَلِيَّةٍ فِي اَلْحَيَاةِ اَلدُّنْيَا مَرْزُوقاً فِي اَلدُّنْيَا بِأَوْسَعِ مَا يَكُونُ مِنَ اَلرِّزْقِ وَ لَمْ يُصِبْهُ اَللَّهُ فِي مَالِهِ وَ لاَ وَلَدِهِ وَ لاَ بَدَنِهِ بِسُوءٍ مِنْ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ وَ لاَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ إِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ بَعَثَهُ اَللَّهُ شَهِيداً وَ أَمَاتَهُ شَهِيداً وَ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ مَعَ اَلشُّهَدَاءِ فِي دَرَجَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲
https://eitaa.com/sayedmeqdam
38.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بسیارمهمی که منتظرش بودید...
⁉️ اثرگذارترین شخصیت صد سال آینده چه کسی است؟
♨️ یک نفر مثل او پیدا نمیکنید...
⁉️ از مهمترین شئون عاقبتبخیری از دیدگاه #حاج_قاسم ...
⁉️ #کوروش کبیر زمان کیست؟
♨️ توصیف #ضدانقلاب از زندگی رهبری
‼️ماجرای انگشتر #عقد رهبری
💢 نظر دبیرکل وقت سازمان ملل درخصوص آیتالله #خامنهای
🔴 حتی یک نقطه خاکستری در زندگی او نیست
‼️ کسی که عبادت او یک #کمونیست را مجذوب میکند
‼️ کسی که سطح #مطالعه اش حیرت آور است
💢 کسی که سخنرانی او در کنگره حافظ حتی پس از ۳۰ سال، نطق ادبی برگزیده #سازمان_ملل است...
♨️ تسلط حیرتآور در بحث زبان و ترجمه
🔴 رفتار پدرانه حتی برای معترض...
💢 گوش تان به فرمان #رهبری باشد...
‼️ نظر آیتالله بهجت درخصوص رهبری
_________________________
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔸 پیوند دریافت نسخه باکیفیت👇
🌐 https://www.aparat.com/v/AxnFs
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
قربانی کردن، اصلی جاری در سراسر زندگی
✍ سید مقدام حیدری: داستان قربانی دادن حضرت ابراهیم(ع) را خدا مقرر کرد که عید قربان باشد، لابد به این خاطر که روح بندگی و مسیر رشد و تقرب به سوی او، قربانی دادن است. نه؛ قرار نیست کسی فرزندش را به مسلخ ببرد و گردنش را بزند. که خدا حتی دست ابراهیم(ع) را هم لحظهی آخر گرفت و چاقویش را هم توجیه کرد و نگذاشت پدر، پسر را به دست خود قربانی کند. ولی گویا چنین قانونی بر در و دیوار زمین و آسمان حک شده است که هر که قربانیاش بیش، ارج و قربش بیشتر. هر که راحتتر توانست دل بکند و داراییهایش را برای خدا قربانی کند، خدا بیشتر تحویلش میگیرد.
اولین مسابقهی تاریخ بشر، بین هابیل و قابیل بر سر قربانیدادن بود. و این طور نبود که هابیل قربانی داده باشد و قابیل نداده باشد. هر دو چیزی را قربانی کرده بودند اما هابیل، بهترین داراییاش را سوا کرده بود و قابیل کمِ کار گذاشته بود. یکی از مهمترین فلسفههای داستان خلقت همین است انگار؛ که میتوانی از دوستداشتنیهایت دل بِکَّنی و قربانیشان کنی یا نه؟!
ابراهیم باید از اسماعیلش دل میکند، یعقوب از یوسفش، ایوب از ثروت و سلامتیاش، و مادر موسی از موسایش. بندگان مخلص خدا همه به تور چنین گردنهی سختی خوردند و به سلامت رد شدند. بماند که انسان یک عمر، روز و شب باید مشغول قربانی کردن و سر و گردن زدن خواستنیهایش باشد تا بتواند سرِ بزنگاه چنین قربانی بزرگی بکند.
مؤمن داراییها و خواستنیهایش را به عنوان قربانی نگاه میکند. بخش عظیمی از تفکراتش به این میگذرد که ببیند در این امتحان، باید از این موقعیت، فرصت، دارایی، شهرت، محبوبیت، زن و فرزند بگذرد یا نگهشان دارد و فقط دل بکند. او با تفکر و تمرینْ آرامآرام، موارد قربانی کردن را درستتر تشخیص میدهد و کاملتر و قویتر، قربانی میکند.
قربانی کردن یک مهارت ذهنی و عملی است که به این راحتیها به دست نمیآید. انفاق، قربانی کردن مال و اموال است. آن را که قربانی کنی، نام و آبرویی گیرت میآید که اگر مردی و میتوانی آن را هم باید بیخیال شوی و بگذری ازش. آن را که قربانی کنی، مال بیشتر و آبروی بیشتر نصیبت میشود که از این به بعد باید آنها را قربانی کنی اگر مردی!
گاهی حتی فرصت سفر کربلا و حج مستحب و قرآنِ یادگارِ فلان شهید و انگشترِ مثلا حاج قاسم را باید به دیگری بخشید و در واقع قربانی کرد، تا جا برای عنایتهای بالاتر و بزرگتر معنوی باز شود و اتفاقهای قشنگتر و نابتر رقم بخورد.
قربانی کردن را اگر اصلی از اصول زندگی و بندگیمان بدانیم، آنگاه راحتتر با کاستیها و نداریهای زندگیمان خواهیم ساخت. خیلی فرقی نمیکند؛ گاهی خدا میدهد که قربانی کنی، گاهی خودش میگیرد و میگوید: راضی باش!
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۱۱
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (8).pdf
426K
یادداشت قربانی کردن، اصلی جاری در سراسر زندگی
https://eitaa.com/sayedmeqdam
در مقابل قرآنسوزی غرب، هم کارهای سلبی لازم است و هم ایجابی.
https://eitaa.com/sayedmeqdam
حفاظت به سبک خدا
✍سید مقدام حیدری: نه کار خدا به این سادگیهاست که بشود راحت فهمید، نه کار ولی و پیامبر و امامش. کار خدا چنان پیچیده است که گاهی فرشتگان مقربش در کارش میمانند که خلق انسانت دیگر چه بود؟! و چنان پیچیده است که خودش فرموده (وَعَسَىٰۤ أَن تَكرَهُوا۟ شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَّكُم وَعَسَىٰۤ أَن تُحِبُّوا۟ شَیـࣰٔا وَهُوَ شَرࣱّ لَّكُم وَٱللَّهُ یَعلَمُ وَأَنتُم لَا تَعلَمُونَ).
گاهی خدا وعدهی نصرت خود را آنقدر عقب میاندازد که نه تنها مؤمنین، بلکه داد پیامبرشان هم بلند میشود که پس (مَتَىٰ نَصرُ ٱللَّهِ). اما باید دانست که وعدهی خدا حق است و دیر و زود کردنهایش حکمتی دارد. ولی کلا حسابکتاب خدا پیچیده است.
کار پیامبر و امام و ولی هم همین است. با آنها هم باید از درِ اعتماد و صبوری درآمد، و گر نه انسانِ جاهلِ نابلد، در کارشان میماند و کمکم بنای بر اعتراض میگذارد و میبُرّد.
ساخت کشتی بزرگ در بیابان خشک، بردن فرزند به مسلخ، انداختن جگرگوشهی خود در رود نیل، دستور امساک از آب قبل از جنگ با لشکر جالوت، منع صید ماهی در روز شنبه، فرار از چنگ سپاه فرعون به سوی بنبست منتهی به دریا... و بسیاری از نمونههای دیگر، حکایت از این دارد که رفتار رهبر جامعه گاهی سؤالبرانگیز میشود و فقط با گذشت زمان میشود کمکم از سرّ کارش خبردار شد.
ائمهی هدی(ع) هم کم نداشتند از این کارهای پرابهامِ اعتراضبرانگیز. سیاستورزی امیرالمؤمنین(ع) را کمتر کسی میفهمید. نرمش قهرمانانهی امام حسن مجتبی(ع) را هم کمتر کسی برمیتابید. وقتی امام رضا(ع) ولایتعهدی را هر چند به ظاهر و به زور پذیرفت، رسما بعضی از شیعیان تسمه پاره کردند. چه میدانستند حضرت(ع) کجا را میبیند و به کدام نقطه چشم دوخته است؟ و مگر در گرماگرم هماوردی با حریفی چون مأمون، میشد نقشه را لو داد؟
امام صادق(ع) حق داشت از سهل بن حسن خراسانی بخواهد خود را در تنور بیندازد اگر راست میگوید که صدهزار شمشیرزنِ پای کارِ پابهرکاب در خراسان میشناسد. لابد رمزگشایی و فهم دستورها و تصمیمهای امام(ع) گاهی اینقدر سخت و پیچیده میشود که حضرت چنین امتحان دشواری از سهل بن حسن گرفت و ردش کرد.
ادبِ همراهی صبورانه و بامعرفت با خدا و امام، همان است که جناب خضر به حضرت موسی(ع) گفت. که اگر خیال همراهی با من داری، هر چه از من دیدی نپرس؛ صبر کن تا خودم برایت توضیح دهم؛ (قَالَ فَإِنِ ٱتَّبَعتَنِى فَلَا تَسئَلنِی عَن شَیۡءٍ حَتَّىٰۤ أُحدِثَ لَكَ مِنهُ ذِكۡرࣰا). کار بسدشواری بود که حتی پیامبر اولوالعزمی چون حضرت موسی(ع) هم از پسش برنیامد. ولی الگو همین است.
امام صادق(ع) شاگرد درجهی یکی به نام زراره داشت که بسیار هم دوستش میداشت. ولی گاهی حضرت، زراره را لعن میکرد و از او بدگویی میکرد! تحویل بگیرید رفتار پیچیدهی امام را! بعدها امام(ع) پیغامی به زراره داد که داستان بدگویی من از تو، همان داستان جناب خضر است که کشتی را سوراخ کرد تا حفظش کند. و تو زراره، محبوبترین کشتی مایی. پس بناچار میبایست با ترفندِ این بدگوییها تو را از شر دشمنان حفظ میکردیم.
بگذریم؛ گویا خدا در ۶ تیر ۶۰، همین ترفند را بکار گرفت. اما اینبار نه برای حفظ کشتی، که برای حفظ کشتیبان انقلاب، دستش را زخمی کرد و از کار انداخت. خدا با سید علی خامنهای حالا حالاها کار داشت و میبایست هر طور که بود، از جلسهی مقتل الشهدای ۷ تیر بیرونش میکشید؛ هر چند به قیمت از کار انداختن دست راستش باشد. لابد خدا میدانست سید علی یکدستی هم میتواند کشتی انقلاب را سکانداری کند. اتفاقا یکدستی راندن، جوانپسندتر است.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۱۲
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (9).pdf
498.5K
یادداشت حفاظت به سبک خدا
https://eitaa.com/sayedmeqdam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کلیپ حالخوبکن و امیدبخش و جگرحالبیار☺️
https://eitaa.com/sayedmeqdam
نمرودیان در آتش حسادت به گلستان اسلام
✍سید مقدام حیدری: این طبیعیترین واکنش انسانهای پلید و خبیث، نسبت به گسترش و جلوهگریِ پرفروغتر حق است. نور خورشید اسلام هر چه نورانیتر بتابد و قدرت اسلام، هر چه بیشتر ظهور کند و حریف بطلبد، فرعونها و فرعونیان بیشتر حرصشان میگیرد و خورهی خشم و غیظشان بیشتر به جانشان میافتد.
تا بوده همین بوده؛ وقتی هابیل در مسابقهی قربانی دادن از قابیل جلو افتاد، قابیل طاقت نیاورد و زد برادرش را کشت. ابراهیم که منطق بتشکنش دمار از روزگار کفر و شرک نمرود و نمرودیان درآورده بود، در آتشش انداختند. فاطمهی زهرا(س) که انحراف امت را برنتابید و با خطبهی بیمانندش حریفان را خلع سلاح کرده بود، درب خانهاش را سوزاندند. امام حسین(ع) و اصحابش که با رشادت و منطق و شجاعت و هنر و حماسه، هر چه طاغوت و طاغوتی در پهنهی تاریخ بود، به سخره گرفته و به چالش کشیدند، خیمههایشان در آتش سوخت. منصور، طاغوت بنی عباس که در برابر دریای علم امام صادق(ع) توان استقامت نداشت، بناچار درب خانهاش را سوزاند و سرانجام او را مسموم کرد. حکایت قرآنسوزیِ تمدن طاغوتی غرب هم همین است. سران تمدن غرب، زیبایی و نور اسلام و قرآن را میبینند اما چشم دیدن آن را ندارند. نه ایمان میآورند و نه حسدشان اجازه میدهد ما از نور و زیبایی و حلاوت ایمانمان برخوردار باشیم و لذت ببریم. همین میشود که هر چند وقت یک بار حسدشان بالا میزند و قرآن میسوزانند. بماند که هزاران هزار زن و بچهی ما را هم با جنگهای خودساختهی ظالمانه به خاک و خون و آتش کشیدند.
این رفتار پرعقدهی نامتعادل، برخاسته از حسادت است. قرآن میفرماید: بسیاری از اهل کتاب، از سر حسادت دوست میدارند شما را از دینتان باز گردانند؛ (وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِم). نه خودشان چنین کتاب مقدس ارزشمندی دارند، نه به کتاب ما ایمان میآورند، و نه چشم این را دارند که ما به قرآنمان ایمان داشته باشیم و تلاوتش کنیم و مقدسش بشماریم. حس فوق العاده دردناکی است که ما تا کافر نشویم هیچ وقت درکش نمیکنیم. این همه انرژی کفار و منافقین در کار شبانهروزیشان برای نابودی اسلام، همه برخاسته از تمرینِ سختکوشی و اراده و خودسازی نیست؛ بیشتر از سرِ عقده و ناراحتی و فشار است.
ریشهی این توهینها، حسادت و کوردلی و نفسِ خبیث و حسودِ طاغوت و طاغوتیان است؛ نه سوء تفاهم که با تلطیف فضا، آرامسازی، تنشزدایی، رفع سوء تفاهم، مهار قلم و زبان خود و عصبانی نکردن طرف مقابل علاج شود. راهی که قرآن جلوی ما میگذارد، قویتر شدن و بیشتر ترساندن و عصبانیکردن دشمن است! باید اینقدر ترساندشان تا کمتر جرئت عقدهگشایی پیدا کنند، و اینقدر عصبانیشان کرد که از شدت خشم و غیظ بمیرند؛ (قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُم). هدف نهائی هم همان است که حضرت امام(ره) در پیامشان به حجاج بیت الله الحرام و همهی مسلمانان فرمود: «ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در كشورهاى اسلامى میشكنيم و با صدور انقلابمان كه در حقيقت صدور اسلام راستين و بيان احكام محمدى- صلى اللَّه عليه و آله- است، به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهيم و به يارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح كل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار میکنيم.»
وقتی دشمن قرآن ما را میسوزاند باید جگرش را سوزاند. نه؛ محکوم کردن و واکنش سلبی کفایت نمیکند. حال که او چشم دیدن قداست قرآن ما را ندارد، باید رزمایش احترام و تقدیس قرآن برگزار کنیم و توی چشم و چالش فرو کنیم صحنههای ارادتمان به قرآن را. شاید لازم باشد به لج دشمنانمان هم که شده کل سال جلسات جزءخوانی برگزار کنیم. شاید بد نباشد جوانهای جهان اسلام ارادت و احترامشان به قرآن را با نقش و نگار تیشرتهایشان فریاد بزنند و در خیابانهای شهرها و کشورهای دنیا رژه بروند. شاید میطلبد هشتگی جهانی با محوریت قرآن کریم ساخته شود تا هر مسلمانی با این هشتگ علاقهی خود را به یکی از آیات قرآن نشان دهد و ارادتش را به این کتاب نشان دهد. این کتاب نورانی را هرازگاهی دشمن میزند تا بلکه قداستش کم شود و از چشمها بیفتد. خب؛ تحویل بگیرند هنرمندان و خوانندگان و سینماگران و طراحان و نقاشان و رسانهچیان و حوزویان و دانشگاهیان جهان اسلام. آنچنان با ایدههای نو و نوآورانه، ارادت به قرآن را فریاد بزنند که دشمن به غلط کردن بیفتد.
منتشر شده در روزنامه رسالت ۱۴۰۲/۴/۱۳
https://eitaa.com/sayedmeqdam
8 (10).pdf
928.8K
یادداشت نمرودیان در آتش حسادت به گلستان اسلام
https://eitaa.com/sayedmeqdam