✅ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
موضوع امروز: «#قرآن #کتاب_هدایت»
روز سهشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٢
✍️ مناسبت روز: امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان است، ماه بزرگی که طبق روایات، «#ماه_نزول_قرآن»، «#ماه_بهار_قرآن»، «#ماه_اُنس_با_قرآن» و همچنین ماه شناخت و بهرهبردارى فکرى و عملى از آیات نورانی قرآن است؛
ماهى که خواندن یک آیه از قرآن کریم در آن، معادل با ثواب یک ختم کل قرآن در ماههای دیگر است» [عيون اخبارالرضا، ج ٢، ص ٢۶۶]؛ ماهی که در شب قدرش، قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسیع و نورانى خاتمالانبیاء (ص) نازل شده: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن»؛ و همه مسلمانان در این ماه پربرکت رابطه خود را با کتاب خدا، نزدیکتر، استوارتر و محکمتر نموده و سعی میکنند که حداقل در هر روز، یک جزء از قرآن را ختم نمایند؛
✍️ ما نیز انشاالله به شرط حیات در هر این ماه مبارک، هر روز یکی از آیات مربوط به جزء همان روز را با بهرهگیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان در سال ١٣۵٣ شمسی تهیه شده، به حضور شما عزیزان تقدیم مینمائیم؛
✅ اما آیه اول از جزء اول قرآن:
أعوذ باللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«الم، ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» یعنی این قرآنی که امروز بر روی این کاغذها چاپ شده و مقابل ماست، همان قرآن بلند مرتبهای است که در آسمانی بودن آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و
این کتاب بلندمرتبه هادی و راهنمای کسانی است که اهل تقوا باشند؛
ابتدای این مبحث برای فهم بیشتر و تدبر عمیقتر در این آیه نورانی، داستانی را برای شما بیان میکنم:
نقل است که مردی در زمانهای قدیم که وسائل ارتباطی امروز نبود، راهی سرزمینی دور شد و همسر و سه فرزندش را تنها گذاشت و پس از مدتی چند نامه برای آنها فرستاد؛ همسر و فرزندانش که او را از صمیم قلب دوست داشتند، نامهها را در دست گرفته، بوسیده و بدون اینکه پاکت آنها را باز کنند، آنها را در پارچهای ترمه قرار داده، عطر زده و روی طاقچه میگذاشتند و هرچند وقت یک بار که دلشان برای پدر خیلی تنگ میشد، مجدداً نامهها را از پارچه درآورده، غبار آنها را پاک کرده، میبوسیدند و دوباره در همانجا میگذاشتند؛ سالها بعد پدر از سفر بازگشت؛ ولی به جز یکی از پسرانش کسی در منزل باقی نمانده بود! با تعجب از او پرسید مادرت کجاست؟ پسر گفت: سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم از دنیا رفت! پدر گفت: من که در نامه اول خود، پول زیادی برای شما فرستادم، چرا آن را باز نکردید! سپس پرسید: برادرت کجاست؟ پسر گفت: بعد از فوت مادر، او که شغلی نداشت، از سر بیکاری با دوستان ناباب آشنا شد و هماکنون در زندان است، پدر با تأثر گفت: چرا نامۀ دوم من را باز نکردید! من در آن به واسطهٔ دوستم، شغلی برای برادرت پیدا کرده بودم؛ پدر پرسید: خواهرت کجاست؟ پسر گفت: با همان پسری که مدتها خواستگارش بود ازدواج کرد و او را به شهر دوری برده و بسیار بدبخت شده؛ پدر اشکهایش جاری شد و گفت چرا نامه دیگر من را نخواندید! من در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نام نیست و من با این ازدواج مخالفم؟! پس پسر آه حسرت کشیده و زیر لب میگفت: ای کاش نامههای پدر را باز کرده و خوانده بودیم، آنوقت دچار این همه مشکلات و مصائب نمیشدیم!
این داستان، دقیقاً حکایت رفتار بسیاری از ما با قرآنکریم است؛ کتابی که خداوند برای ما فرستاده تا همهی مشکلات زندگی خود را بر اساس دستورات و رهنمودهای آن، حل و فصل کنیم؛ ولی ما آن را بوسیده و در طاقچه قرار دادهایم و در باتلاق مشکلات و گرفتاریها غرق شدهایم؛ درحالی که خداوند قرآن را وسیله هدایت ما قرار داده «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، اما متأسفانه بیشتر ما در طول زندگی خود کاری به «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» نداریم و نهایت استفاده ما از این کتاب هدایت، روی طاقچه، سر سفره عقد و سفره هفت سین، و رد شدن از زیر آن برای مسافرت و یا خواندن آن در مجالس ختم و... است و چهبسا که ماهها و حتی سالها بگذرد و ما لای آن را باز نکنیم! لذا مَثَل ما نسبت به قرآن، مثل همان نامههایی است که در داستان به آن اشاره شد و بدون هیچ شک و شبههای جواب همۀ مشکلات ریز و درشت امروز ما در «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» آمده اما ما نسخۀ زندگی خود سر طاقچه گذاشته و نخواندهایم!
لذا قرآن به جای «کتاب راهنمای زندگی» و «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، برای ما تبدیل به کتاب مقدس برای بوسیدن و تبرک و ثواب شده است.
•┈┈••✾••┈┈•
📲 با ما همراه باشید👇
•┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈•
╭━━⊰❀🔻🔸🔻❀⊱━━╮
┄┅═✧❁✧═┅┄
◀️کانال سازمان تبلیغات اسلامی شهرضا :
🆔@sazmanshahreza
┄┅═✧❁✧═┅┄
╰━━⊰❀🔸🔸🔸❀⊱━━╯