◽️تاثیر مبانی لیبرالسرمایهداری بر معماری و شهر
یکی دیگر از مبانی نظام لیبرال سرمایهداری، فردگرایی و محوری بودن منافع فرد (در تقابل با جمعگرایی و منافع جمع) بوده که در دو اصل مهم اصالت فرد و آزادی فردی تجلی یافته است. از این رو در جوامع لیبرالی تكيه و تاکید مهمی بر مالكيت خصوصي و آزادي مطلق فرد میشود و نتیجه آن رشد بی رويهی امپراتوران بزرگ اقتصادی بوده است. ترجمان این مبانی در حوزه زمین و مسکن یعنی تبدیل زمین به مجرایی برای جریان سرمایه یا تبدیل شدن کالای مصرفی به کالای سرمایهای.
◽️شهرهای تقسیم شده و آسیبهای آن
هرچند سرمایهداری باعث رشد بالای اقتصادی میشود، اما به دلیل آزادی سرمایهگذار در انباشت و انتقال نامحدود سرمایه برای کسب سود بیشتر، اختلاف طبقاتی به شدت در شهرها افزایش مییابد. به عنوان مثال در بریتانیا تأثیرات اقتصادی این نظام منجر به این شد که درآمد 10 درصد مردم ثروتمند شهری حدود 14 برابر 10 درصد مردم فقیر گردد! که این اختلاف درآمد در بافتهای شهری منجر به پدیدار شدن دو قطب فقیرنشین و ثروتمندنشین شده است؛ چیزی که دیوید هاروی از آن به عنوان شهرهای تقسیم شده یاد میکند. همچنین ظهور مناطق حاشیهنشین و افزایش ناامنی و مشکلات زیستمحیطی را نیز باید از تبعات اجرای روشهای کمّی و نادیده گرفتن کیفیتهای شهری دانست.
◽️مهاجرت و گرانی مسکن
افزایش مهاجرت به مناطق شهری نیز از جمله تبعات اجرای سیاستهای لیبرال سرمایهداری بود که در یک بازهی زمانی کوتاه، مسکن را در مناطق شهری با کمبود مواجه ساخت و درنتیجه به افزایش شدید قیمت زمین و مسکن، منجر شد. برای مثال، طبق آمار و ارقام موجود، فقط بین سالهای 1350 تا 1354، مسکن کارگران (یعنی همان افرادی که بخش قابل توجهی از آنها برای کار از روستا به شهرها مهاجرت کردند)، حداقل 400 درصد افزایش قیمت داشته است!
◽️کمّینگری در حوزه مسکن و آسیبهای آن
در این شرایط بود که زمزمههای جایگزینی سرپناههای کمّی به جای خانههای کیفی از سوی معماران ایرانی به گوش رسید که آنها را در شمارههای اولیه نشریه آرشیتکت در اواسط دهه 20 شمسی میتوان مشاهده نمود. به عنوان نمونه اژدری یکی از معماران و شهرسازان آن دوره، میگوید: "در کشورهای اروپا، خانه احتیاج به حیاط ندارد، حوض لازم ندارد چون که زندگی در خانه بیشتر در اتاق میگذرد... بنابراین راه حلی که آنها برای مسکن دادن اشخاص پیدا کردهاند از هر حیث، «مقرون به صرفهتر» است." یکی از آسیبهای این نگاه کمّینگر از اعتبار افتادن موضوع «اهلیت» و «بستگی به مکان» و پدیدایی سودای زندگی بهتر در مکانی دیگر بود که سردرگمی میآفرید.
🔻برشی از جلسه چهارم درسگفتار
#رنسانس_شهری_در_ایران
#استاد_رئیسی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah💠
🔻مسکن، حق ملت و تکلیف دولت
برای باز کردن قفل وضع موجود شهر و مسکن دو کلید اصلی وجود دارد: 1_ زمین 2_ تنظیمگری بازار
یکی از مهمترین ادله قیام مردم علیه حکومت پهلوی، مسئله زمین و مسکن بود که حضرت امام نیز این موضوع را لحاظ فرموده و درباره آن به عنوان یک بحران و چالش نام میبرد. امام خمینی در موارد متعددی موضوع بهرهمندی از مسکن برای همه شهروندان به ویژه محرومان جامعه را یک حق انسانی شمرده که دولت در برابر آن وظیفه و تکلیف دارد. این درحالیست که برخی از ارکان حاکمیت دست به احتکار زمین و مسکن زده و رفتار آنها در داشتن زمین و مسکن خالی در تعارض عینی با فرمایش امام خمینی و منویات رهبرانقلاب است.
▫️تبدیل کالای مصرفی به کالای سرمایهای
سیاستهای اشتباه در عرصه مدیریت زمین و تنظیم بازار اتفاقی را رقم زده که سرمایهگذاری در حوزه خرید زمین و مسکن در نسبت با سایر سرمایهگذاریها دارای سود بیشتر با خطرپذیری کمتر است. لذا تقاضای حوزه مسکن از جهت سرمایهای بودن آن است و مسکن کالای گرانی است که به دست مصرف کننده نمیرسد.
▫️بیثمر بودن راه حل عرضهی زیاد
در پی حل این موضوع یکی از سیاستهای به کار گرفته شده، عرضه زیاد مسکن بود تا بتوان با ساماندهی بازار عرضه و تقاضا، قیمت مسکن را کنترل کرد. اما نتیجه واقعی آن شد که با افزایش عرضه مسکن باز خانهها به دست مصرف کننده نرسید و سرمایهداران به خرید مسکنها و تراکم شهری روی آوردند. تا جایی که برخی افراد یا سازمانها و حتی بانکها دارای صدها مسکن خالی هستند.
▫️احتکار زمین
این گرانی مسکن و سپس تراکمفروشی که با قانون بسته شدن کمربند شهری رخ داده است، از تبعات احتکار زمین است که به دست مصرف کننده واقعی نمیرسد. با محاسبه آماری میتوان گفت اگر به هر خانواده ایرانی هزارمتر زمین داده شود، تازه کمتر از 2درصد مساحت کشور درگیر میشود.
🔻برشی از جلسه پنجم درسگفتار
#رنسانس_شهری_در_ایران
#استاد_رئیسی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah💠