منم آن شاعر درمانده ی خودکار به دست
که نداند به چه تشبیه کند دردش را... :)
و آن هنگام که سینهام در تسخیر اندوه بود،
باز هم قلب کوچکم برای تو میتپید.
شاید کُند ؛ اما هرچه بود برای تو بود😃!
- آن دفترِ شعرے که تـو ناخوانده گذاشتی،
دلتنگےِ خود را وسطش تا زده بودم(:🎶
خبرداری که شهری روی لبخند تو شاعر شد!
چرا اینگونه،کافرگونه،بیرحمانه میخندی؟!
‹ فَریادِ سكوت ›
اعصاب چیست؟! چیزی است که هیچکس ندارد ، ولی توقع دارند که تو داشته باشی! 🚶🏻♀
توقع چیست؟!
چیزی است که همه دارند و تو
نباید داشته باشی!🚶🏻♀