نوشته بود ..
بیشتر از اینکه با زبونم حرف بزنم ، با چشمام حرف میزنم !
ولی کو چشم بینا؟!ملت کور شدن نمیشنون با چشاشون!
هدایت شده از - تَراوشاتِذهنِمَن -
من یکیو میخوام که آخر شبش واسه من
باشه، اونقد چت کنیم که باهم گیج شیم
و وسطش چرت بزنیم، یکیو میخوام که
حتی اگه از هم دلخور شدیم، شب بخیر و
صبح بخیر گفتنشو یادش نره، وقتی دلش
تنگ میشه زنگ بزنه و منتظر نباشه تا من
بهش پیام بدم، اونقد حرفامون پیوسته
باشن که وقت نکنیم به هم بگیم سلام و
خدافظ!
من یکیو میخوام که اون خلاء ها رو پر کنه،
وگرنه عادی رفتار کردن رو که همه بلدن:)
‹ فَریادِ سكوت ›
دلم برات تنگ شده آقایِ امام حسین!(:
اربابِ من!
گفتند کریمی و سر راه نشستم
در جمعِ گدایان خبری بهتر ازین نیست!
سلام بر آنان که در ما چیزی را دوست داشتند
که خودمان آن را ندیدیم و دوست نداشتیم(:!
اومده میگه چته چرا غَم داری؟!
میگم هیچیم نیست ول میکنه
لنتی تو حتی نمیدونی من وقتی میگم هیچیم نیس یعنی حتما یچیزیم هس،اونوقت ادعا میکنی میشناسی منو؟!
‹ فَریادِ سكوت ›
_راه نداره فراموش کنی؟! +راه نداره زیاد بمونی؟!مثلا شونزده برابر این شونزده روز.. _مثلا اینجوری دلب
_ولی من هنوز متوجه علت علاقه سایرین
به آدمای نچسبی مثه شما نشدم
+دلیلی نداره
_تو که نمیدونی
دلیل ش رو ما باید بگیم
+کنجکاو نیستم
_ چرا دوسش داشتی؟
:چون احمق بودم
_واقعا چرا دوست دارم؟
+نمیدونم.
_راستی لازمه متذکر شم ازش بدم میاد
+فقط یه خیال بود.
_بالاخره تو خیال تو بوده همین بسه.
_یه تیکه از داستان
‹ فَریادِ سكوت ›
_ولی من هنوز متوجه علت علاقه سایرین به آدمای نچسبی مثه شما نشدم +دلیلی نداره _تو که نمیدونی دلیل ش ر
پارت یکی مونده به آخرشو دلم میخواد بزارم اینجا..
شاید هیچی ازش متوجه نشین ولی میزارمش..!
هدایت شده از بــارانــ ابـیــاتــ
میگم که :
این قلب فرو ریخت دگر بند به مو نیست
نفرت شده این عشق و دلم عاشق او نیست:)
سنگِ صبور من!
مأمنِ دردها و غمها...
ای خانهات پناهِ تمامِ کوچه گردها..(:
_شرافت
هدایت شده از تراوشات ؛
صدامم قشنگ نیست که به یکی ویس بدم حالش خوب بشه ، خدا شانس بده .
گیسو مَفِشان ، توبهی ما را مشِکَن ،
چون توبهی عاشقان به مویی بند است !(: