#داستانک
😈 رحم و مروّت شیطان! 😈
علّامه سید محمد حسین حسینی تهرانی ،نقل میکند:
💢 حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف پدر مرحوم میرزا علی آقا قاضی(ره) بود گفت:
🔹 پس از آن که به سن پیری رسیدم، دیدم با شیطان در بالای کوهی ایستادهایم، من دست خود را بر محاسن گذارده و به او گفتم:
مرا سن پیری و کهولت فرا گرفته، اگر ممکن است از من بگذر.
👺 شیطان گفت: این طرف را نگاه کن، وقتی نظر کردم درّهای بسیار عمیق دیدم که از شدّت خوف و ترس عقل انسان مبهوت میماند.
👈 شیطان گفت:
در دل من رحم و مروّت و مهر و عطوفت قرار نگرفته
اگر چنگال من بر تو گیر کند و دستم به تو رسد جای تو در ته این درّه خواهد بود که تماشا میکنی
و چنان تو را در آن سرنگون کنم که بند از بندت جدا شده و پیکرت قطعه قطعه شود.
#تلنگر
📚 (علامه تهرانی ، رساله لب الالباب، ص76)
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
کانال ما در ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4246470703C4f8a07583a
کانال ما در واتس آپ 👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/LXX6e4OTwleHuECgJ1Rw3h
#داستانک
سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود می گوید:
یاد دارم که در ایام کودکی ، اهل عبادت بودم و شب ها برمی خاستم و نماز می گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم .
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته ، می خواندم . در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیده اند .
پدر را گفتم : از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت ، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند .
پدر گفت : تو نیز اگر می خفتی ، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4246470703C4f8a07583a